Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hardware dependent
U
وابستگی سخت افزاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
enhancements
U
توسعه سخت افزاری و نرم افزاری تکمیل کردن یا به روز در اوردن یک کامپیوتر یاسیستم نرم افزاری
diagnostic
U
وسیله سخت افزاری یانرم افزاری که کمک به یافتن خطاها میکند
crashingly
U
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashes
U
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashing
U
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashed
U
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crash
U
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
generic
U
که با کل وسایل سخت افزاری و نرم افزاری یک تولید کننده سازگار باشد
diagnostic
U
محل و دلایل خطا نرم افزاری یا مشکل سخت افزاری
troubleshooters
U
شخصی که مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری را رفع میکند
troubleshooter
U
شخصی که مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری را رفع میکند
assemble
U
قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
assembles
U
قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
unrecoverable error
U
خطای سخت افزاری یا نرم افزاری کامپیوتر که باعث آسیب برنامه میشود
assembled
U
قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
tunes
U
تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
tune
U
تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
diagnostics
U
تعوابع یا آزمایشاتی که به کاربر کمک میکند خطاهای سخت افزاری یا نرم افزاری را پیداکند
processor
U
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که قادر به تغییر داده طبق دستورات است
vendor
U
مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
vendors
U
مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
generals
U
کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن
floppy discs
U
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy disk
U
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy disks
U
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
safety net
U
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
general
U
کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن
floppies
U
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy
U
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
safety nets
U
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
OS
U
نرم افزاری که عملیات سخت افزاری ابتدایی و سطح پایین را انجام میدهد و مدیریت فایل بدون نیاز به کاربر
equipment
U
خطای سخت افزاری و نه نرم افزاری
kluge
U
1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
kludge
U
1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
diagnoses
U
یافتن خطا یا کشف علامت خطا. نتایج تشخیص خطای سخت افزاری یا نرم افزاری
diagnosis
U
یافتن خطا یا کشف علامت خطا. نتایج تشخیص خطای سخت افزاری یا نرم افزاری
language
U
ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
languages
U
ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
plug compatible manufacurer
U
شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
Intel
U
فناوری نرم افزاری ساخت intel که به کامپیوتر اجازه میدهد تا تصاویر ویدیویی فشرده را ذخیره و بازیابی کند با استفاده از روشهای فشرده سازی نرم افزاری
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
correlation
U
وابستگی
connection
U
وابستگی
relation
U
وابستگی
affinities
U
وابستگی
affinity
U
وابستگی
interdependency
U
وابستگی
coherence
U
وابستگی
kindred
U
وابستگی
interdependence
U
وابستگی
contingency
U
وابستگی
contingencies
U
وابستگی
dependencies
U
وابستگی
dependency
U
وابستگی
dependence
U
وابستگی
proximity of blood
U
وابستگی
affiliations
U
وابستگی
affiliation
U
وابستگی
pertinence or nency
U
وابستگی
coherency
U
وابستگی
dependance
U
وابستگی
contiguity
U
وابستگی
attachment
U
وابستگی
connexions
U
وابستگی
hard failure
U
نارسایی سخت افزاری خرابی سخت افزاری
dependence effect
U
اثر وابستگی
disrelation
U
عدم وابستگی
direct relationship
U
وابستگی مستقیم
oral dependence
U
وابستگی دهانی
tobacco dependence
U
وابستگی به توتون
clericalism
U
وابستگی به روحانیت
contingency table
U
جدول وابستگی
relationships
U
وابستگی نسبت
contingency coefficient
U
ضریب وابستگی
parentela
U
نسب وابستگی
prospectiveness
U
وابستگی به اینده
pertinence
U
وابستگی دخل
pertinency
U
وابستگی دخل
relational
U
وابستگی رابطهای
sensuousness
U
وابستگی به حواس
vassalage
U
وابستگی بیعت
drug dependency
U
وابستگی دارویی
dualistic dependency
U
وابستگی دوگانه
export dependence
U
وابستگی صادرات
intercorrelation
U
وابستگی درونی
nasality
U
وابستگی به بینی
ties
U
اتحاد وابستگی
tie
U
اتحاد وابستگی
nodality
U
وابستگی به گره
relationship
U
وابستگی نسبت
interdependence
U
وابستگی متقابل
agnation
U
وابستگی پدری
field dependence
U
وابستگی میدانی
symbiotic psychosis
U
روان پریشی وابستگی
profaneness
U
وابستگی بچیزهای جسمانی
associations
U
وابستگی وابسته سازی
electron attachment
U
پیوستگی یا وابستگی الکترون
a newspaper's political affiliation
U
وابستگی سیاسی روزنامه ها
association
U
وابستگی وابسته سازی
otherworldiness
U
وابستگی بجهان اینده
bipartisanship
U
وابستگی بدو حزب
mainstays
U
وابستگی عمده نقطه اتکاء
unattached
U
بدون وابستگی ورزشکار به باشگاه
plebeianness
U
وابستگی به طبقه رنجبریا عوام
mainstay
U
وابستگی عمده نقطه اتکاء
irrelatively
U
بی انکه وابستگی داشته باشد
off the point
U
بدون اینکه وابستگی داشته باشد
irrelevantly
U
بدون اینکه وابستگی داشته باشد
free lance
U
کار کردن بدون وابستگی بحزب یا جماعتی
radar correlation
U
درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
implemental
U
افزاری
hardwired
U
سخت افزاری
knowledge
U
نرم افزاری که دانش
microinstruction
U
دستور سخت افزاری
software development
U
توسعه نرم افزاری
software house
U
مرکز نرم افزاری
software compatability
U
سازگاری نرم افزاری
software compatible
U
سازگاری نرم افزاری
software compatible
U
همسازی نرم افزاری
software house
U
خانه نرم افزاری
advanced
U
سیستم نرم افزاری
hardware monitor
U
مبصر سخت افزاری
hardware resources
U
منابع سخت افزاری
software package
U
بسته نرم افزاری
ACPI
U
سیستم نرم افزاری
software company
U
شرکت نرم افزاری
software system
U
سیستم نرم افزاری
software switch
U
گزینه نرم افزاری
hard error
U
خطای سخت افزاری
hard sector
U
قطاع سخت افزاری
hardware check
U
مقابله سخت افزاری
software mointor
U
مبصر نرم افزاری
software piracy
U
سرقت نرم افزاری
software product
U
محصول نرم افزاری
hardware key
U
کلید سخت افزاری
software protection
U
حفافت نرم افزاری
software security
U
امنیت نرم افزاری
software documents
U
مستندات نرم افزاری
software mointor
U
دیده بان نرم افزاری
software transportability
U
قابلیت انتقال نرم افزاری
hardware description language
U
زبان تشریع سخت افزاری
software encryption
U
پنهان کردن نرم افزاری
software command language
U
زبان فرمانی نرم افزاری
megaton
U
جنگ افزاری با قدرت یک مگاتن یا یک میلیون تن تی ان تی
hardware reset
U
باز راه اندازی سخت افزاری
MIDI sequencer
U
1-نرم افزاری که به کاربر امکان ضبط
software package
U
بسته پیش نوشته نرم افزاری
ventura
U
یک بسته نرم افزاری نشررومیزی و برجسته
operational weapon
U
جنگ افزاری که در عملیات مورداستفاده میباشد
megatons
U
جنگ افزاری با قدرت یک مگاتن یا یک میلیون تن تی ان تی
viruses
U
نرم افزاری که ویروس را از فایل حذف میکند
interpreters
U
نرم افزاری که برنامه سطح بالای کاربر را
wordstar
U
نام یک بسته نرم افزاری ورد استار
interpreter
U
نرم افزاری که برنامه سطح بالای کاربر را
digital research inc
U
یک شرکت نرم افزاری که محصولات زیادی دارد
virus
U
نرم افزاری که ویروس را از فایل حذف میکند
mastered
U
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
controllers
U
سخت افزار یا نرم افزاری که یک وسیله جانبی
controller
U
سخت افزار یا نرم افزاری که یک وسیله جانبی
masters
U
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
master
U
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
dbase iii
U
بسته نرم افزاری مدیریت پایگاه داده رابطهای
priority
U
اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
compiler
U
نرم افزاری که برنامه کدگذاری شده به حالت دیگر
priorities
U
اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
data packet
U
نرم افزاری که حاوی یک رشته بررسی خطا میباشد
decoder
U
نرم افزاری که دستورات کد ماشین را دودویی عمل میکند
disassembler
U
نرم افزاری که برنامه کد ماشین را به حالت اسمبلی بر می گرداند
interpretative
U
نرم افزاری که کد تفسیر سطح بالا را به دستورات که ماشین
users
U
نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است
user
U
نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است
enhancer
U
وسیله یا نرم افزاری که یک فرآیند یا محصول را بهبود می بخشد
bundled software
U
نرم افزاری که همراه با قیمت کامپیوتر فروخته میشود
hazarding
U
خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
accounting package
U
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
user
U
دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
combi player
U
درایو سخت افزاری که دو یا چند فرمت ROM-CD مختلف را می خواند
accounts package
U
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
hazarded
U
خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
functional
U
سخت افزار یا نرم افزاری که آن طور که باید کار میکند
checking
U
نرم افزاری که در برنامه یا نوشتار داده یا کد آن خطایی را پیدا میکند
emulation
U
نرم افزار یا سخت افزاری که از سیستم دیگر تقلید میکند
hazard
U
خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
denistall
U
کنار گذاشتن یک برنامه یادستگاه سخت افزاری ازسرویس دهی
hazards
U
خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
users
U
دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
machine
U
نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
queues
U
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
queueing
U
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
queued
U
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
objects
U
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
queue
U
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
diagnostic
U
نرم افزاری که کمک به یافتن خطاهای سیستم کامپیوتری میکند
common
U
سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
machined
U
نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
framework
U
بسته نرم افزاری ساخت ASHTON-TATE که پردازش کلمه
mission critical
U
برنامه نرم افزاری ه بدون آن شرکت شما کار نمی:ند
wizards
U
امکان نرم افزاری که در ساختن چیزی به شما کمک میکند
machines
U
نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
frameworks
U
بسته نرم افزاری ساخت ASHTON-TATE که پردازش کلمه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com