English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
auric U وابسته بگوش یاسامعه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
by ear U بگوش
covers U نگهبان بگوش
hearken U بگوش دل پذیرفتن
coverings U نگهبان بگوش
cover U نگهبان بگوش
unheard U بگوش نخورده غیرمسموع
euphoniously U چنانکه بگوش خوش ایندباشد
sounds U به نظر رسیدن بگوش خوردن
soundest U به نظر رسیدن بگوش خوردن
ear witness U گواه بگوش شنیده شاهدسمعی
sounded U به نظر رسیدن بگوش خوردن
sound U به نظر رسیدن بگوش خوردن
cover U دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
ear cap U گوشی :چیزیکه بگوش میگذارندکه سرمانخورد
covers U دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
ear tab U گوشی :چیزیکه بگوش میگذارندکه سرمانخورد
coverings U دریچه نگهبان مخابراتی پست بگوش
euphonically U برای اینکه بگوش خوش ایندباشد
eaves droper U مسئول بگوش ایستادن استراق سمع کننده
pip squeak U نارنجکی که صدای ان مانندPIP-SQUEAK بگوش میرسد
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associating U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
attendant U وابسته
commissarial U وابسته به
attendants U وابسته
tuitionary U وابسته به
pertaining U وابسته
elfin U وابسته به جن
cephalic U وابسته به سر
carpal U وابسته به مچ
comprador U وابسته
congenerous U وابسته
subordinates U وابسته
subordinating U وابسته
elysian U وابسته به
riverrine U وابسته به
pyrexic U وابسته به تب
pyrexial U وابسته به تب
pyretic U وابسته به تب
diphtheric U وابسته به
of kin U وابسته
monitorial U وابسته به
dependant U وابسته
dependants U وابسته
attached U وابسته
sexual organs U وابسته به
cantabrigian U وابسته به
pertianing U وابسته
appurtenant U وابسته
syncop U وابسته به غش
federate U وابسته
federated U وابسته
federates U وابسته
federating U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
thereof U وابسته به ان
affiliating U وابسته
affiliates U وابسته
pertinent U وابسته
related U وابسته
affiliated U وابسته
interdependent U وابسته
adjective U وابسته
adjectives U وابسته
germane U وابسته
attributable U وابسته به
thereof=of that U وابسته به ان
belonging U وابسته ها
akin U وابسته
aquatic U وابسته به اب
dependent U وابسته
attache U وابسته
affiliate U وابسته
subordinated U وابسته
febile U وابسته به تب
correspondent U وابسته
relevant U وابسته
correspondents U وابسته
contingent U وابسته
relative U وابسته
levitical U وابسته به
messianic U وابسته به
hanger on U وابسته
subordinate U وابسته
contingents U وابسته
israelitish U وابسته به
wedded U وابسته
pleural U وابسته به شامه شش
generic U وابسته به تیره
predial or prae U وابسته به زمین
inferential U وابسته به استنتاج
platinic U وابسته به پلاتین
haemic U وابسته بخون
gregorian U وابسته به گریگوری
inflexional U وابسته به صرف
infusorial U وابسته به نمرویان
inhibitive U وابسته به جلوگیری
landed U وابسته بزمین
pistillary U وابسته به مادگی گل
paralytics U وابسته به فلج
paralytic U وابسته به فلج
gular U وابسته به مری
gutturo nasal U وابسته بگلووبینی
indic U وابسته به هند
naval U وابسته به کشتی
pocky U وابسته به ابله
incorporative U وابسته به الحاق
materialistic U وابسته به مادیات
potamic U وابسته به رودها
maritime U وابسته بدریانوردی
marine U وابسته به دریانوردی
connubial U وابسته به زناشویی
indonesian U وابسته به اندونزی
plumbous U وابسته به سرب
marines U وابسته به دریانوردی
inner directed U درون وابسته
gnomonic U وابسته به شاخص
altitudinal U وابسته به اوج
interferential U وابسته به دخالت
aortic U وابسته بشاهرگ
internuptial U وابسته به عروسی
photic U وابسته به تولیدنور
photic U وابسته به نوروروشنایی
interoceptive U وابسته به احشاء
analphabetic U وابسته به بیسوادی
anginal U وابسته به گلودرد
antichristian U وابسته به دجال
interrogatory U وابسته به سئوال
aortal U وابسته بشاهرگ
pharyngal U وابسته به گلوگاه
geomantic U وابسته به رمالی
iranian U وابسته به ایران
irrigational U وابسته به ابیاری
air attache U وابسته هوایی
affiliated company U شرکت وابسته
inspectoral U وابسته به بازرس ها
glandulous U وابسته به غدد
piscatory U وابسته به صیدماهی
emotive U وابسته به احساسات
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
glandulose U وابسته به غدد
degenerative U وابسته به انحطاط
intercollegiate U وابسته بکالج ها
piscatory U وابسته به ماهیگیری
piscatorial U وابسته به صیدماهی
piscatorial U وابسته به ماهیگیری
acoustical U وابسته به شنوایی
gerontic U وابسته به پیری
adipic U وابسته به چربی
aerological U وابسته بهواشناسی
aesculapian U وابسته به دارگونه طب
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
cosmic U وابسته بگیتی
hippocratic U وابسته به طب بقراط
hyperbolic U وابسته به هذلولی
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
porcine U وابسته بخوک
pygmean U وابسته به پیگمی ها
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
pythian U وابسته به "اپولو"
hydrologic U وابسته به اب شناسی
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
menstrual U وابسته به قاعده گی
hydrological U وابسته به خواص اب
vital U وابسته بزندگی
vital U وابسته به زندگی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com