Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
septic
U
وابسته به گندیدگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sepsis
U
گندیدگی
putridity
U
گندیدگی
putridness
U
گندیدگی
putrescence
U
گندیدگی فساد
putrefaction
U
پوسیدگی گندیدگی
putrescencty
U
گندیدگی فساد
pythogenic
U
پیدا شده از چرک یا گندیدگی زاده چرک
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associating
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
commissarial
U
وابسته به
subordinating
U
وابسته
congenerous
U
وابسته
riverrine
U
وابسته به
sexual organs
U
وابسته به
comprador
U
وابسته
subordinates
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
pyretic
U
وابسته به تب
pyrexial
U
وابسته به تب
pyrexic
U
وابسته به تب
federated
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
dependant
U
وابسته
dependants
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
akin
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
affiliating
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
pertinent
U
وابسته
israelitish
U
وابسته به
federate
U
وابسته
federates
U
وابسته
federating
U
وابسته
levitical
U
وابسته به
adjective
U
وابسته
aquatic
U
وابسته به اب
attributable
U
وابسته به
diphtheric
U
وابسته به
plantar
U
وابسته به کف پا
elysian
U
وابسته به
elfin
U
وابسته به جن
pertianing
U
وابسته
pertaining
U
وابسته
febile
U
وابسته به تب
attendant
U
وابسته
attendants
U
وابسته
of kin
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
thereof
U
وابسته به ان
cephalic
U
وابسته به سر
relative
U
وابسته
tuitionary
U
وابسته به
relevant
U
وابسته
germane
U
وابسته
dependent
U
وابسته
syncop
U
وابسته به غش
messianic
U
وابسته به
attache
U
وابسته
appurtenant
U
وابسته
related
U
وابسته
thereof=of that
U
وابسته به ان
belonging
U
وابسته ها
attached
U
وابسته
wedded
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
contingent
U
وابسته
carpal
U
وابسته به مچ
cantabrigian
U
وابسته به
correspondents
U
وابسته
contingents
U
وابسته
marine
U
وابسته به دریانوردی
iatric
U
وابسته به پزشکی
tenruial
U
وابسته بتصدی
glandulous
U
وابسته به غدد
ichthyic
U
وابسته به ماهی
glandulose
U
وابسته به غدد
geomantic
U
وابسته به رمالی
idiographic
U
وابسته به مجاز
incorporative
U
وابسته به الحاق
materialistic
U
وابسته به مادیات
gerontic
U
وابسته به پیری
connubial
U
وابسته به زناشویی
indic
U
وابسته به هند
marines
U
وابسته به دریانوردی
hypochondriacal
U
وابسته به تهیگاه
paralytic
U
وابسته به فلج
gnomonic
U
وابسته به شاخص
hydrological
U
وابسته به خواص اب
hematic
U
وابسته به خون
eleemosinary
U
وابسته به صدقه
gutturo nasal
U
وابسته بگلووبینی
hippocratic
U
وابسته به طب بقراط
homeric
U
وابسته به هومر
horatian
U
وابسته به هوراس
humnanist
U
وابسته به بشردوستی
hunnish
U
وابسته به هونها
hyperbolic
U
وابسته به هذلولی
paralytics
U
وابسته به فلج
gular
U
وابسته به مری
gregorian
U
وابسته به گریگوری
hydrologic
U
وابسته به اب شناسی
hygroscopic
U
وابسته به نم نما
haemic
U
وابسته بخون
indonesian
U
وابسته به اندونزی
kufic
U
وابسته به کوفه
jesuitic
U
وابسته به یسوعیون
isthmic
U
وابسته به باریکه
isthmian
U
وابسته به باریکه
focal
U
وابسته بکانون
irrigational
U
وابسته به ابیاری
iraqi
U
وابسته به عراق
oratorical
U
وابسته به سخنرانی
planetary
U
وابسته به سیاره
social
U
وابسته بجامعه
human
U
وابسته بانسان
humans
U
وابسته بانسان
structural
U
وابسته به ساختمان
structural
U
وابسته به بنا
structurally
U
وابسته به بنا
subversion
U
وابسته به خرابکاری
laryngeal
U
وابسته بنای
lactic
U
وابسته به شیر
maritime
U
وابسته بدریانوردی
nasal
U
وابسته به بینی
pessimistic
U
وابسته به بدبینی
mission
U
وابسته به ماموریت
missions
U
وابسته به ماموریت
naval
U
وابسته به کشتی
inhibitive
U
وابسته به جلوگیری
infusorial
U
وابسته به نمرویان
inflexional
U
وابسته به صرف
inferential
U
وابسته به استنتاج
generic
U
وابسته به تیره
inner directed
U
درون وابسته
iranian
U
وابسته به ایران
interrogatory
U
وابسته به سئوال
interoceptive
U
وابسته به احشاء
internuptial
U
وابسته به عروسی
interferential
U
وابسته به دخالت
nasal
U
وابسته به منخرین
intercollegiate
U
وابسته بکالج ها
inspectoral
U
وابسته به بازرس ها
laryngitic
U
وابسته به نای
dermatic
U
وابسته به زیرپوست
attache
U
وابسته نظامی
cycloidal
U
وابسته به دایره
cuttural attache
U
وابسته فرهنگی
thermometric
U
وابسته به گرماسنجی
auditive
U
وابسته به شنوایی
cuticular
U
وابسته به پوست
cufic
U
وابسته به کوفه
icarian
U
وابسته به ایکاروس
astronautical
U
وابسته به فضانوردان
associated company
U
شرکت وابسته
dependent variable
U
متغیر وابسته
dependant variable
U
متغیر وابسته
deltaic
U
وابسته به دلتا
deathy
U
وابسته بمردن
army attache
U
وابسته نظامی
army attache
U
وابسته زمینی
darky
U
وابسته به نژادسیاه
auricular
U
وابسته بشنوایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com