Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
satyric
U
وابسته به نیم خدای جنگلی دیو صفت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bacchic ornament
U
[وابسته به باکوس خدای میگساری و شراب در روم]
bacchic
U
وابسته به باکوس خدای میگساری و پرستش او مستانه و پرهیاهو
oceanus
U
خدای دریا خدای اقیانوس
asclepius
U
خدای طب
ring dove
U
جنگلی
wildest
U
جنگلی
wild
U
جنگلی
jungled
U
جنگلی
sylvatic
U
جنگلی
sylvan
U
جنگلی
silvan
U
جنگلی
woodsy
U
جنگلی
nemoral
U
جنگلی
wilds
U
جنگلی
forestial
U
جنگلی
jungly
U
جنگلی
forestal
U
جنگلی
silvical
U
جنگلی
the supreme
U
خدای تعالی
the supreme being
U
خدای تعالی
godling
U
خدای کوچک
god the father
U
خدای پدر
parcae
U
سه خدای سرنوشت
lar n
U
خدای خانگی
thank god
U
سپاس خدای را
the invisible
U
خدای نادیده
the infinite god
U
خدای سرمد
the ever lasting
U
خدای سرمد
the almighty god
U
خدای قادرمطلق
the a of days
U
خدای ازلی
the supreme
U
خدای بزرگ
ares
U
خدای جنگ
odin
U
خدای خدایان
my goodness (my God)
<idiom>
U
اوه خدای من
titans
U
خدای خورشید
titan
U
خدای خورشید
neptune
U
خدای دریاها
aeolian
U
خدای بادها
poseidon
U
خدای دریا
cushat
U
کبوتر جنگلی
sloes
U
الوچه جنگلی
horseflies
U
مگس جنگلی
horsefly
U
مگس جنگلی
hautboy
U
درخت جنگلی
hardwoods
U
چوب جنگلی
hautbois
U
درخت جنگلی
hardwood
U
چوب جنگلی
hard wood
U
چوب جنگلی
hamadryad
U
حوری جنگلی
Forestgreen
<adj.>
<noun>
U
سبز جنگلی
foresttree
U
درخت جنگلی
thornbush
U
تمشک جنگلی
sloe
U
الوچه جنگلی
durmast
U
بلوط جنگلی
dryad
U
حوری جنگلی
orang utan
U
ادم جنگلی
beech wood
U
چوب جنگلی
moorhen
U
مرغ جنگلی
silva
U
درختان جنگلی
orang-outans
U
ادم جنگلی
orang-outangs
U
ادم جنگلی
orang-outang
U
ادم جنگلی
orang outang
U
ادم جنگلی
wood rat
U
موش جنگلی
moorhens
U
مرغ جنگلی
silva
U
ناحیه جنگلی
woodland
U
زمین جنگلی
moor hen
U
مرغ جنگلی
wood pigeon
U
کبوتر جنگلی
hillbilly
U
ادم جنگلی
hillbillies
U
ادم جنگلی
woodlands
U
زمین جنگلی
pluto
U
خدای عالم اسفل
hymens
U
خدای عروسی ونکاح
mars
U
بهرام خدای جنگ
latri
U
پرستش خدای برحق
the ever lasting fod
U
خدای ازلی و ابدی
hymen
U
خدای عروسی ونکاح
monotheism
U
اعتقاد به خدای واحد
satrun
U
خدای بذر کاری
jahweh
U
یهو خدای یهود
idol
U
خدای دروغی مجسمه
He is a pastmaster at it .
U
خدای اینکار است
tomtit
U
سینه سرخ جنگلی
blackthorn
U
درخت الوچه جنگلی
field roving course
U
مسابقه تیراندازی جنگلی
gribble
U
درخت الوچه جنگلی
woodnote
U
نغعه پرندگان جنگلی
sylva
U
درختان جنگلی یک ناحیه
brambles
U
خاربن تمشک جنگلی
deforestation
U
قطع درختان جنگلی
wood anemone
U
شقایق جنگلی امریکایی
hardwood fiber
U
فیبر از چوب جنگلی
bramble
U
خاربن تمشک جنگلی
wood bind
U
ویشه تاک جنگلی
hermes
U
خدای بازرگانی ودزدی وسخنوری
hephaestus
U
خدای اتش وفلز کاریhipster
jhvh
U
یهوه خدای قوم یهود
Jehovah
U
یهو خدای بنی اسرائیل
minerva
U
صنایع یدی خدای پزشکی
ra
U
خدای افتاب مصریان قدیم
sun disk
U
صفحه بالدارمظهر خدای افتاب
the a of days
U
خدای سرمدی قدیم الایام
saturnalia
U
جشن خدای زحل عیاشی
woden
U
"ادین " خدای روز چهارشنبه
uranus
U
خدای اسمان فرزندزمین و پدرتیتان ها
valhalla
U
سالن پذیرایی خدای اودین
trinity
U
معتقدبوجود سه اقنوم در خدای واحد
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
larrigan
U
کفش مخصوص مردم جنگلی
slash and burn
U
بریدن و سوزاندن گیاهان جنگلی
woodcock
U
خروس جنگلی اسیایی و اروپایی
dionysus
U
>دیونسیوس <خدای شراب و میگساری وزراعت
incarnationist
U
کسی که مسیح را خدای مجسم می داند
priapus
U
خدای قدرت تناسلی جنس مذکر
parthenon
U
پارتنون معبد خدای اتنا در اتن
pan
U
خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
pan-
U
خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
apollo
U
خدای افتاب وزیبایی و شعر و موسیقی
proteus
U
خدای دریا که اشکال مختلف بخودمیگرفته
pans
U
خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
wood bine
U
ویشه تاک جنگلی یکجورسیگار ارزان
vesta
U
الهه رومی خدای اجاق وخانه داری
backwoods
U
اراضی جنگلی دوراز شهر جنگلهای دورافتاده
kalki
U
نام دهمین واخرین مظهرvishnu خدای بزرگ هندوها
Trinity
U
سه گانگی
[معتقد به وجود سه اقنوم در خدای واحد]
[تثلیث]
Cupid
U
خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
cupids
U
خدای عشق که بصورت کودک برهنه مجسم شده
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
disafforest
U
ازحال جنگلی بیرون اوردن ازرعایت قانون جنگل هامعاف کردن
disforest
U
ازحال جنگلی بیرون امدن ازرعایت قانون جنگل هامعاف کردن
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
apolline
U
[نوعی خطوط تزئینی مربوط به آپولو خدای خورشید در دوره باروک و رنسانس استفاده می شد.]
arrentation
U
پروانه یا جواز بهره برداری ار اراضی جنگلی در ازای پرداخت اجاره سالانه معین
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
siva
U
خدای والامقام هندو که ازخدایان سه گانه یا تثلیث دین هندو بشمار میرود
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
Jangle Arjuk
U
طرح جنگلی ارجوک
[این گل در طرح فرش های افغانی بصورت قرینه بافی بکار می رود.]
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
beech
U
چوب جنگلی چوب چنار
hardwoods
U
چوب جنگلی چوب سخت
beeches
U
چوب جنگلی چوب چنار
hardwood
U
چوب جنگلی چوب سخت
associates
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
plantar
U
وابسته به کف پا
federate
U
وابسته
of kin
U
وابسته
federated
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
adjective
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
akin
U
وابسته
pertianing
U
وابسته
federates
U
وابسته
federating
U
وابسته
levitical
U
وابسته به
pertaining
U
وابسته
germane
U
وابسته
cantabrigian
U
وابسته به
carpal
U
وابسته به مچ
cephalic
U
وابسته به سر
elfin
U
وابسته به جن
comprador
U
وابسته
congenerous
U
وابسته
israelitish
U
وابسته به
attached
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
diphtheric
U
وابسته به
elysian
U
وابسته به
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com