Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
torchlight
U
وابسته به نور مشعل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
torched
U
مشعل
cresset
U
مشعل
torches
U
مشعل
facula
U
مشعل
burners
U
مشعل
musrol
U
مشعل
flambeau
U
مشعل
flares
U
مشعل
flare
U
مشعل
lunt
U
مشعل
torching
U
مشعل
burner
U
مشعل
torch
مشعل
torch
U
مشعل دارکردن
hand torch
U
مشعل دستی
torching
U
مشعل دارکردن
torched
U
مشعل دارکردن
torches
U
مشعل دارکردن
linkboy
U
حامل مشعل
torchlight
U
نور مشعل
linkman
U
حامل مشعل
single jet blowing
U
مشعل یک شعلهای
linkmen
U
حامل مشعل
torchbearer
U
مشعل دار
twin jet blowpipe
U
مشعل دو شعله
link boy
U
مشعل دار
burner plier
U
انبر مشعل
acetylene burner
U
مشعل استیلنی
annular burner
U
مشعل حلقوی
gas burner
U
مشعل گازی
uranium pile
U
مشعل اورانیومی
ohm burner
U
مشعل روغنی
uranium pile
U
مشعل هسته اتمی
total consumption burner
U
مشعل تمام مصرف کن
premix burner
U
مشعل پیش گرمکن
high pressure burner
U
مشعل فشار قوی
balanced pressure torch
[مشعل با فشار متعادل]
acetylene torch
مشعل استیلن
[ابزار]
oxyacetylene blowpipe
U
مشعل اکسی استیلن
torch bearer
مشعل دار
[ابزار]
comb type burner
U
مشعل نوع شانهای
pulverized coal burner
U
مشعل خاک ذغالی
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
brazing torch
مشعل زرد جوش
[ابزار]
cutting torch
مشعل برش دهنده
[ابزار]
cutting torch
مشعل قطع کننده
[ابزار]
day distress signal
U
مشعل اعلام خطر در روز
flambeau
U
مشعل چند فتیلهای شمعدان زینتی
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associating
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
torch pot
[محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
of kin
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
related
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
attache
U
وابسته
dependant
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
adjective
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
affiliating
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
federate
U
وابسته
sexual organs
U
وابسته به
attendant
U
وابسته
thereof=of that
U
وابسته به ان
thereof
U
وابسته به ان
plantar
U
وابسته به کف پا
dependants
U
وابسته
relative
U
وابسته
syncop
U
وابسته به غش
belonging
U
وابسته ها
tuitionary
U
وابسته به
comprador
U
وابسته
contingent
U
وابسته
elysian
U
وابسته به
germane
U
وابسته
pertinent
U
وابسته
commissarial
U
وابسته به
appurtenant
U
وابسته
federating
U
وابسته
attendants
U
وابسته
pertaining
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
subordinates
U
وابسته
messianic
U
وابسته به
federates
U
وابسته
levitical
U
وابسته به
correspondents
U
وابسته
diphtheric
U
وابسته به
correspondent
U
وابسته
cantabrigian
U
وابسته به
contingents
U
وابسته
relevant
U
وابسته
federated
U
وابسته
carpal
U
وابسته به مچ
subordinating
U
وابسته
elfin
U
وابسته به جن
dependent
U
وابسته
aquatic
U
وابسته به اب
pertianing
U
وابسته
akin
U
وابسته
pyretic
U
وابسته به تب
congenerous
U
وابسته
wedded
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
febile
U
وابسته به تب
riverrine
U
وابسته به
israelitish
U
وابسته به
pyrexic
U
وابسته به تب
attached
U
وابسته
pyrexial
U
وابسته به تب
interdependent
U
وابسته
oratorical
U
وابسته به سخنرانی
presbyterial
U
وابسته به کشیش ها
memory dependent
U
وابسته حافظه
prefectorial
U
وابسته به اداری
press attache
U
وابسته مطبوعاتی
nasal
U
وابسته به بینی
mensal
U
وابسته به میز
programmatic
U
وابسته به پروگرام
mission
U
وابسته به ماموریت
missions
U
وابسته به ماموریت
promethean
U
وابسته به پرومیتوس
cosmic
U
وابسته بگیتی
exegetic
U
وابسته به تفسیر
pessimistic
U
وابسته به بدبینی
nasal
U
وابسته به منخرین
menopausal
U
وابسته به یائسگی
lukan
U
وابسته به لوقا
surgical
U
وابسته به جراحی
malarial
U
وابسته به مالاریا
malic
U
وابسته به سیب
floricultural
U
وابسته به گلکاری
photographic
U
وابسته به عکاسی
solar
U
وابسته بخورشید
flexional
U
وابسته به صرف
rhinal
U
وابسته به بینی
viral
U
وابسته به ویروس
homicidal
U
وابسته به ادمکشی
mantic
U
وابسته به پیشگویی
manurial
U
وابسته بکود
rectorial
U
وابسته به rector
rectal
U
وابسته به مقعد
marian
U
وابسته به مریم
porcine
U
وابسته بخوک
oracular
U
وابسته به وحی
matrimonial
U
وابسته به عروسی
jugulars
U
وابسته بوریدوداجی
macaronic
U
وابسته به ماکارونی
sculptural
U
وابسته به هنرپیکرتراشی
machine dependent
U
وابسته ماشین
microscopic
U
وابسته به میکروسکپ
scribal
U
وابسته به کتابت
scolopendrine
U
وابسته به هزارپاها
scientail
U
وابسته به علم
folklorish
U
وابسته به فولکلور
scansorial
U
وابسته بصعود
aesthetic
U
وابسته به زیبایی
aesthetically
U
وابسته به زیبایی
machine dependent
U
وابسته به ماشین
saturnian
U
وابسته بزحل
satellitory
U
وابسته به اقمارسیارات
folkish
U
وابسته به فولکلور
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com