English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
boozier U وابسته به مشروب
booziest U وابسته به مشروب
boozy U وابسته به مشروب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
liquor U مشروب خوردن یاخوراندن مشروب
liquors U مشروب خوردن یاخوراندن مشروب
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
tippled U مشروب
tipples U مشروب
tipple U مشروب
tippling U مشروب
strunt U مشروب
drinks U مشروب
beverages U مشروب
pottle U مشروب
drink U مشروب
beverage U مشروب
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
boozing U مشروب الکلی
boozes U مشروب الکلی
boozed U مشروب الکلی
drinker U مشروب خور
booze U مشروب الکلی
boozer U مشروب خور
slumgulion U مشروب بی مزه
purl U مشروب مالت
hooch U مشروب تند
halazone U پودرضدعفونی اب مشروب
barkeeper U مشروب فروش
barkeep U مشروب فروش
A good stiff ( strong ) alchoholic drink . U مشروب پرمایه
birl U مشروب خوردن
snorting U جرعه مشروب
snorts U جرعه مشروب
purls U مشروب مالت
purling U مشروب مالت
purled U مشروب مالت
snorted U جرعه مشروب
snort U جرعه مشروب
drinkers U مشروب خور
shots U یک گیلاس مشروب
intoxicants U مشروب مسکر
intoxicant U مشروب مسکر
slugs U یک جرعه مشروب
rummer U لیوان مشروب
bootleg U مشروب قاچاق
liquors U مشروب الکلی
boozers U مشروب خور
shot U یک گیلاس مشروب
liquor U مشروب الکلی
slug U یک جرعه مشروب
slugged U یک جرعه مشروب
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
puff U مشروب گازدار پفک
dramshop U بار مشروب فروشی
dramshop U سالن مشروب فروشی
grogshop U دکان مشروب فروشی
supping U شام دادن مشروب
supped U شام دادن مشروب
swizzle U مشروب مست کننده
sups U شام دادن مشروب
sup U شام دادن مشروب
nightcaps U مشروب قبل ازخواب
It melts in the mouth. U مثل آب مشروب می خورد
nightcap U مشروب قبل ازخواب
strong drink U مشروب قوی و پر الکل
hooch U مشروب قاچاقی وپست
puffs U مشروب گازدار پفک
wish wash U مشروب ابکی اب زیپو
puffing U مشروب گازدار پفک
caroused U در مشروب افراط کردن
hard drink U مشروب قوی و پر الکل
stimulants U مشروب الکلی انگیزه
rum running U حمل مشروب قاچاق
john barleycorn U مشروب الکلی خانگی
hollands U جین یا مشروب هلندی
carouse U در مشروب افراط کردن
bottlegger U فروشنده مشروب قاچاق
carousing U در مشروب افراط کردن
carouses U در مشروب افراط کردن
bibber U ادم معتاد به مشروب
stimulant U مشروب الکلی انگیزه
bone dry U کسی که لب به مشروب الکلی نمیزند
slopping U مشروب رقیق وبی مزه
slopped U مشروب رقیق وبی مزه
slop U مشروب رقیق وبی مزه
slosh U غذای چسبناک مشروب لزج
sloshes U غذای چسبناک مشروب لزج
sloshing U غذای چسبناک مشروب لزج
skid row U محله مشروب فروشهای ارزان
bowler U مشروب خوارافراطی دائم الخمر
bowlers U مشروب خوارافراطی دائم الخمر
He drank himself to death. U آنقدر مشروب خورد تامرد
to take a cup too much <idiom> U بیش از اندازه مشروب خوردن
schnapps U مشروب جین قوی هلندی
shebeen U مشروب فروش بدون پروانه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
root beer U مشروب شیرین معطر با ریشه گیاه
root beers U مشروب شیرین معطر با ریشه گیاه
swats U ابجو تازه انگلیسی مشروب الکلی
punch U مشروب مرکب از شراب ومشروبات دیگر
punches U مشروب مرکب از شراب ومشروبات دیگر
punched U مشروب مرکب از شراب ومشروبات دیگر
refect U با مشروب یا خوراک تجدید قوا کردن
ratafee U مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
mazer U جام مشروب خوری چوبی بزرگ
He gets keyed up with a few drinks . U با چند گیلاس مشروب میزان می شود
ratafia U مشروب الکلی مخلوط با بادام تلخ
To drink on an empty stomach. U روی شکم خالی مشروب خوردن
traumatizing U باضرب وجرح مشروب ساختن معذب کردن
traumatizes U باضرب وجرح مشروب ساختن معذب کردن
traumatized U باضرب وجرح مشروب ساختن معذب کردن
traumatises U باضرب وجرح مشروب ساختن معذب کردن
traumatize U باضرب وجرح مشروب ساختن معذب کردن
traumatised U باضرب وجرح مشروب ساختن معذب کردن
daiquiri U مشروب مخلوط از شراب واب پرتقال و شکر
soda water U مشروب غیر الکلی گاز دار لیموناد
traumatising U باضرب وجرح مشروب ساختن معذب کردن
After a few drinks, everyone got a bit high. پس از چند گیلاس مشروب کله ها همه گرم شد.
swizzle stick U چوب نازکی برای بهم زدن مشروب
to have a binge U حسابی جشن گرفتن [با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
to be on the razzle U حسابی جشن گرفتن [با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
tom collins U نوعی مشروب الکلی مرکب ازجین واب وغیره
to have a spree U حسابی جشن گرفتن [با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
treating U جمع اوری اراء با رشوه یا غذا و مشروب دادن به رای دهندگان
chaser U آب میوه یا آبجو [ یا نوشیدنی کم الکلی] که پشت مشروب قوی و پر الکل می نوشند
boozer's nose U آدمی که دماغش قرمز است [چونکه بیش از اندازه مشروب می نوشد] [اصطلاح روزمره]
drinker’s nose U آدمی که دماغش قرمز است [چونکه بیش از اندازه مشروب می نوشد] [اصطلاح روزمره]
red-nose U آدمی که دماغش قرمز است [چونکه بیش از اندازه مشروب می نوشد] [اصطلاح روزمره]
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
bum U ادم مفت خور یا ولگرد ولگردی یا مفت خوری کردن بحد افراط مشروب نوشیدن
bummed U ادم مفت خور یا ولگرد ولگردی یا مفت خوری کردن بحد افراط مشروب نوشیدن
bums U ادم مفت خور یا ولگرد ولگردی یا مفت خوری کردن بحد افراط مشروب نوشیدن
bumming U ادم مفت خور یا ولگرد ولگردی یا مفت خوری کردن بحد افراط مشروب نوشیدن
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
jointer U صاحب شیره کش خانه صاحب مشروب فروشی
grace cup U گیلاس مشروب پس از شام گیلاس خداحافظی
liquors U مایع زدن مشروب زدن به
liquor U مایع زدن مشروب زدن به
bistro U اغذیه فروشی و مشروب فروشی
bistros U اغذیه فروشی و مشروب فروشی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
thereof=of that U وابسته به ان
pertinent U وابسته
thereof U وابسته به ان
aquatic U وابسته به اب
interdependent U وابسته
federate U وابسته
cephalic U وابسته به سر
cantabrigian U وابسته به
plantar U وابسته به کف پا
comprador U وابسته
commissarial U وابسته به
pertaining U وابسته
congenerous U وابسته
appurtenant U وابسته
affiliating U وابسته
federated U وابسته
affiliates U وابسته
related U وابسته
affiliate U وابسته
pertianing U وابسته
carpal U وابسته به مچ
correspondent U وابسته
affiliated U وابسته
akin U وابسته
attache U وابسته
adjectives U وابسته
adjective U وابسته
federating U وابسته
federates U وابسته
syncop U وابسته به غش
tuitionary U وابسته به
of kin U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com