English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
corneal U وابسته به قرنیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cornea U قرنیه
corneas U قرنیه
keratocele U فتق قرنیه
keratitis U التهاب قرنیه
keratitis U اماس قرنیه
keratotomy U برش قرنیه
onyx U تاریکی پایین قرنیه
keratotome U چاقوی قرنیه شکافی
keratectomy U دراوردن تیکهای از قرنیه
staphyloma U تحدب مثلث قرنیه
leukoma U لک قرنیه لک سفید روی چشم
leucoma U لک قرنیه لک سفید روی چشم
karatonyxis U عمبل اب مرواریدبوسیله سوراخ کردن قرنیه
line of sight U خطی که قرنیه چشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associating U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
commissarial U وابسته به
attendant U وابسته
attendants U وابسته
tuitionary U وابسته به
sexual organs U وابسته به
of kin U وابسته
cephalic U وابسته به سر
elfin U وابسته به جن
carpal U وابسته به مچ
cantabrigian U وابسته به
subordinating U وابسته
comprador U وابسته
riverrine U وابسته به
elysian U وابسته به
diphtheric U وابسته به
pyrexic U وابسته به تب
monitorial U وابسته به
dependant U وابسته
dependants U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
pyretic U وابسته به تب
pertianing U وابسته
attached U وابسته
congenerous U وابسته
interdependent U وابسته
adjective U وابسته
adjectives U وابسته
federating U وابسته
belonging U وابسته ها
aquatic U وابسته به اب
dependent U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
affiliating U وابسته
affiliates U وابسته
thereof U وابسته به ان
affiliated U وابسته
related U وابسته
federates U وابسته
federated U وابسته
federate U وابسته
pertaining U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
akin U وابسته
germane U وابسته
attache U وابسته
attributable U وابسته به
affiliate U وابسته
appurtenant U وابسته
syncop U وابسته به غش
pertinent U وابسته
relevant U وابسته
israelitish U وابسته به
correspondent U وابسته
febile U وابسته به تب
messianic U وابسته به
contingent U وابسته
relative U وابسته
contingents U وابسته
subordinate U وابسته
correspondents U وابسته
hanger on U وابسته
wedded U وابسته
subordinated U وابسته
subordinates U وابسته
levitical U وابسته به
interoceptive U وابسته به احشاء
internuptial U وابسته به عروسی
intercollegiate U وابسته بکالج ها
materialistic U وابسته به مادیات
pocky U وابسته به ابله
paralytic U وابسته به فلج
gnomonic U وابسته به شاخص
generic U وابسته به تیره
plumbous U وابسته به سرب
interferential U وابسته به دخالت
paralytics U وابسته به فلج
connubial U وابسته به زناشویی
pessimistic U وابسته به بدبینی
missions U وابسته به ماموریت
preemptive U وابسته به حق شفعه
predial or prae U وابسته به زمین
mission U وابسته به ماموریت
inhibitive U وابسته به جلوگیری
potamic U وابسته به رودها
naval U وابسته به کشتی
inner directed U درون وابسته
inspectoral U وابسته به بازرس ها
gular U وابسته به مری
gregorian U وابسته به گریگوری
maritime U وابسته بدریانوردی
marine U وابسته به دریانوردی
marines U وابسته به دریانوردی
nasal U وابسته به منخرین
pleural U وابسته به شامه شش
platinic U وابسته به پلاتین
aerological U وابسته بهواشناسی
aesculapian U وابسته به دارگونه طب
affiliated company U شرکت وابسته
isthmic U وابسته به باریکه
air attache U وابسته هوایی
altitudinal U وابسته به اوج
isthmian U وابسته به باریکه
geomantic U وابسته به رمالی
photic U وابسته به تولیدنور
analphabetic U وابسته به بیسوادی
photic U وابسته به نوروروشنایی
anginal U وابسته به گلودرد
antichristian U وابسته به دجال
aortal U وابسته بشاهرگ
jesuitic U وابسته به یسوعیون
aortic U وابسته بشاهرگ
piscatorial U وابسته به ماهیگیری
adipic U وابسته به چربی
landed U وابسته بزمین
interrogatory U وابسته به سئوال
emotive U وابسته به احساسات
glandulous U وابسته به غدد
glandulose U وابسته به غدد
iranian U وابسته به ایران
gerontic U وابسته به پیری
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
degenerative U وابسته به انحطاط
pistillary U وابسته به مادگی گل
iraqi U وابسته به عراق
piscatory U وابسته به صیدماهی
irrigational U وابسته به ابیاری
piscatory U وابسته به ماهیگیری
acoustical U وابسته به شنوایی
piscatorial U وابسته به صیدماهی
pharyngal U وابسته به گلوگاه
humans U وابسته بانسان
horatian U وابسته به هوراس
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
porcine U وابسته بخوک
pygmean U وابسته به پیگمی ها
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
pythian U وابسته به "اپولو"
homeric U وابسته به هومر
hypochondriacal U وابسته به تهیگاه
hippocratic U وابسته به طب بقراط
iatric U وابسته به پزشکی
icarian U وابسته به ایکاروس
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
menstrual U وابسته به قاعده گی
ichthyic U وابسته به ماهی
vital U وابسته بزندگی
vital U وابسته به زندگی
hygroscopic U وابسته به نم نما
hydrological U وابسته به خواص اب
homicidal U وابسته به ادمکشی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com