English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
photographic U وابسته به عکاسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
imagery sortie U پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
continuous strip imagery U عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
spectrozonal photography U عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
lens distortion U خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
photogeny U عکاسی
photography U عکاسی
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
heliochrome U عکاسی رنگی
dark room U تاریکخانه عکاسی
line of collimation U خط محور عکاسی
photography U لوازم عکاسی
imagery U عکاسی هوایی
photographic accessories U لوازم عکاسی
flashlights U لامپ عکاسی
photographic chemistry U شیمی عکاسی
photographic strip U باند عکاسی
kodak U دوربین عکاسی
photographic scale U مقیاس عکاسی
photoionization U یونش عکاسی
flashlight U لامپ عکاسی
photographic fixing U ثبوت عکاسی
photographic strip U نوار عکاسی
fax U عکاسی رادیویی
brownies U یکجوردوربین عکاسی
brownie U یکجوردوربین عکاسی
phototelegraphy U عکاسی رادیویی
flashed U فلاش عکاسی
flash U فلاش عکاسی
filmed U فیلم عکاسی
film U فیلم عکاسی
radiophoto U عکاسی رادیویی
shutterbug U عاشق عکاسی
aerial photography U عکاسی هوائی
faxing U عکاسی رادیویی
faxes U عکاسی رادیویی
faxed U عکاسی رادیویی
flash photography U عکاسی شب بابرق
facsimile U عکاسی رادیویی
facsimiles U عکاسی رادیویی
wirephoto U عکاسی رادیویی
flashes U فلاش عکاسی
telephoto U عکاسی رادیویی
telephotography U عکاسی رادیویی
photochromy U عکاسی رنگی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
dicing photography U عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
exposure station U ایستگاه عکاسی هوایی
fan cameras U دوربینهای عکاسی منظرهای
flash bulb U فلاش دوربین عکاسی
flash lamp U لامپ پر نور عکاسی
heliocheomy U عکاسی بارنگ طبیعی
vidicon U لوله دوربین عکاسی
negative photo plane U افق شیشه عکاسی
fixer U دوای ثبوت عکاسی
filmstrip U فیلم عکاسی 53 میلمتری
isocentre U خط المرکزین دوربین عکاسی
thermal imagery U عکاسی مادون قرمز
photoflash U فشنگ منورمخصوص عکاسی در شب
iris U دیافراگم [دوربین عکاسی]
cameras U دوربین یا جعبه عکاسی
Dont move . Hold it. Keep stI'll. U بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
camera دوربین یا جعبه عکاسی
image format U اندازه فیلم عکاسی
image format U اندازه شیشه عکاسی
camera axis U محور دوربین عکاسی
telephotography U عکاسی از راه دور
photographically U از روی علم عکاسی
to print out U چاپ کردن در عکاسی
exposure scale U جدول پرتوگیری [عکاسی]
safelight U چراغ تاریکخانه عکاسی
camera nadir U محورلولایی دوربین عکاسی
bombardment photography U عکاسی از بمباران هوایی
(iris) diaphragm U دیافراگم [دوربین عکاسی]
camera obscura U اطاقک تاریک جعبه عکاسی
radar imagery U عکاسی به وسیله امواج رادار
folded optics U وسیله عکاسی یا دیدبانی تاشونده
camera magazine U جعبه محتوی فیلم عکاسی
imagery U شبیه سازی عکاسی کردن
photocopying U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photomap U نقشه برداری بوسیله عکاسی
flashbulb U لامپ پرنور فلاش عکاسی
flashbulbs U لامپ پرنور فلاش عکاسی
photoengraving U گراور سازی بوسیله عکاسی
platinotype U عکاسی بوسیله املاح پلاتین
photocopy U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopies U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopied U رونوشت برداری بوسیله عکاسی
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
photogravure U گراور سازی از روی شیشه عکاسی
thermal imagery U عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
time exposure U مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
thermal crossover U تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
photoengrave U بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
sortie plot U شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
telecamera U دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
ground position U نقطه تصویرزمینی هواپیمای در حال عکاسی
zoom lens U عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
zoom lenses U عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
sonne photography U روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
cover search U جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
canadian , grid U سیستم شبکه بندی عکاسی برجسته منشوری
panoramic U دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
coverage index U کالک نمایش مناطق زیرپوشش شناسایی عکاسی هوایی
infrared resolution U تجزیه و تحلیل و کاوش هدف با عکاسی مادون قرمز
negative U گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
denitometer U وسیله اندازه گیری درجه تیرگی تصاویر عکاسی
negatives U گزارش منفی نسخه فیلم عکاسی یا شیشه عکس
continuous strip photography U عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
pantoscope U دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
box cameras U دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
box camera U دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
tip U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
tipping U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
latensification U تقویت عکس فاهر شده عکاسی بوسیله مواد شیمیایی
images U وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.
image [وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.]
crab angle U زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
camera cycling rate U نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
light trap U اسبابی که حائل نور بوده ولوازم عکاسی دران حرکت کند
panoramic camera U دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
comouflage detection photography U نوعی عکاسی که با استفاده ازفیلم مخصوص انجام شده واستتار دشمن را کشف میکندعکسبرداری ضد استتار
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associating U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
photo offset U چاپ افستی که فیلم عکاسی رابرای چاپ بکار برد
phototostat U رونوشت برداری بوسیله عکاسی دستگاه عکسبرداری ازاسناد رونوشت تهیه کردن
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
angle of view U زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
multispectral U استفاده از چند طیف نوری عکاسی چند طبقه
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
cassettes U کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
cassette U کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
reflight U پرواز مجدد روی منطقه عکاسی شده برای تجدیدعکسبرداری از نقاطی که دردور اول حذف شده اند
photocomposition U کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد
blueprint U نوعی چاپ عکاسی که زمینه ان ابی ونقش ان سفید است چاپ اوزالیدکه برای کپیه نقشه ورسمهای فنی بکارمیرود
blueprints U نوعی چاپ عکاسی که زمینه ان ابی ونقش ان سفید است چاپ اوزالیدکه برای کپیه نقشه ورسمهای فنی بکارمیرود
facsimile recorder U دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
infrared imagery U عکسبرداری مادون قرمز عکاسی با استفاده از اشعه مادون قرمز
angle offset method U روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
interdependent U وابسته
adjectives U وابسته
akin U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
cephalic U وابسته به سر
congenerous U وابسته
adjective U وابسته
tuitionary U وابسته به
germane U وابسته
affiliating U وابسته
messianic U وابسته به
diphtheric U وابسته به
aquatic U وابسته به اب
cantabrigian U وابسته به
federate U وابسته
federates U وابسته
federating U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
pyrexic U وابسته به تب
attached U وابسته
comprador U وابسته
riverrine U وابسته به
israelitish U وابسته به
thereof U وابسته به ان
commissarial U وابسته به
relative U وابسته
pyretic U وابسته به تب
pertianing U وابسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com