English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
prototypal U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
prototypic U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
modelled U نمونه اصلی
model U نمونه اصلی
modeled U نمونه اصلی
models U نمونه اصلی
prototype U نمونه اصلی شکل اولیه
prototypes U نمونه اصلی شکل اولیه
archetypal U مربوط یا شبیه طرح اصلی نمونه اولیه
archetypical U مربوط یا شبیه طرح اصلی نمونه اولیه
archetypally U مربوط یا شبیه طرح اصلی نمونه اولیه
mastered U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file U پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
acciaccatura U نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
generation U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
generations U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
stapled U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
stapling U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
staple U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
mainstays U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
fundamental unit U یکای اصلی واحد اصلی
master file U فایل اصلی پرونده اصلی
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
matter U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant U یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP U پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
prescan U خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
pilot tunnel U تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
authentic document U اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
body U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
bodies U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
source U 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
master compass U قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
vital <adj.> U اصلی
major <adj.> U اصلی
primes U اصلی
radical U اصلی
radicals U اصلی
initialing U اصلی
quintessential <adj.> U اصلی
initialled U اصلی
substantive [essential] <adj.> U اصلی
arch- U اصلی
arch U اصلی
elementary U اصلی
primal U اصلی
main deck U پل اصلی
main U خط اصلی
text U اصلی
normative U اصلی
organic U اصلی
rudimental U اصلی
primitive U اصلی
initials U اصلی
initialling U اصلی
primed U اصلی
prime U اصلی
proto U اصلی
fundamental U اصلی
functional U اصلی
elemental U اصلی
aboriginals U اصلی
cardinals U اصلی
first-hand U اصلی
cardinal U اصلی
parent U اصلی
quintessential U اصلی
seminal U اصلی
aboriginal U اصلی
native code U کد اصلی
primarily U اصلی
germinal U اصلی
main lines U خط اصلی
main line U خط اصلی
genuine U اصلی
primordial U اصلی
primary U اصلی
principle U اصلی
intrinsic U اصلی
essentials U اصلی
essential U اصلی
major U اصلی
majoring U اصلی
majored U اصلی
main stem U خط اصلی
essential <adj.> U اصلی
arches U اصلی
main attack U تک اصلی
masters U اصلی
basic U اصلی
principals U اصلی
mainlines U اصلی
firsthand U اصلی
line link U خط اصلی
basics U اصلی
elementarily U اصلی
ingrown U اصلی
immanent U اصلی
main <adj.> U اصلی
mainline U خط اصلی
mainline U اصلی
mainlined U خط اصلی
mainlines U خط اصلی
principal U اصلی
main door U در اصلی
fundametal U اصلی
texts U اصلی
mainlining U اصلی
mainlining U خط اصلی
inherent U اصلی
isogeny U هم اصلی
head U اصلی
mainlined U اصلی
mastered U اصلی
originals U اصلی
initial U اصلی
trunks U خط اصلی
master U اصلی
original U اصلی
trunk U خط اصلی
initialed U اصلی
mainframes U سیستم اصلی
peduncle U ساقه اصلی
postulates U شرط اصلی
postulated U شرط اصلی
postulate U شرط اصلی
parent company U شرکت اصلی
parent chain U زنجیر اصلی
parenchyma U جرم اصلی
main road U جاده اصلی
postulating U شرط اصلی
mainframe U سیستم اصلی
original data U داده اصلی
original language U زبان اصلی
original map U نقشه اصلی
piece de resistance U خوراک اصلی
cour d'honneur U حیاط اصلی
matador U گاوباز اصلی
principal clause U قضیه اصلی
pedicle U ساقه اصلی
pedicel U ساقه اصلی
master switch U کلید اصلی
matadors U گاوباز اصلی
main roads U راه اصلی
mastered U مدل اصلی
main line U کانال اصلی
master switches U کلید اصلی
avenues U خیابان اصلی
avenue U خیابان اصلی
mainspring U دلیل اصلی
inessentials U غیر اصلی
mainspring U انگیزه اصلی
master U مدل اصلی
prime mover U محرک اصلی
prime movers U محرک اصلی
main lines U کانال اصلی
concourse U سالن اصلی
main line U نهر اصلی
cardinal numbers U عدد اصلی
cardinal number U عدد اصلی
main roads U جاده اصلی
main road U راه اصلی
kernels U هسته اصلی
kernel U هسته اصلی
subject matter U موضوع اصلی
masters U مدل اصلی
inessential U غیر اصلی
meats U غذای اصلی
meat U غذای اصلی
primary colours U رنگهای اصلی
main lines U نهر اصلی
initialing U اصلی اغازی
innate U لاینفک اصلی
trunk U سیم اصلی
scape U مفصل اصلی
organic U سازمانی اصلی
motif U مایه اصلی
motifs U مایه اصلی
hardware U دستگاههای اصلی
root valve U شیر اصلی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com