Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tympani
U
وابسته به صماخ گوش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
d. of the ear
U
صماخ گوش
eardrum
U
پرده صماخ
drumhead
U
پرده صماخ
eardrums
U
پرده صماخ
tympanic membrane
U
پرده صماخ
tympanic
U
مثل پرده صماخ
tympanic bone
U
استخوانی که پرده صماخ رانگه میدارد
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associates
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
contingents
U
وابسته
contingent
U
وابسته
tuitionary
U
وابسته به
correspondent
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
germane
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
affiliating
U
وابسته
federate
U
وابسته
federated
U
وابسته
attendants
U
وابسته
federates
U
وابسته
federating
U
وابسته
dependent
U
وابسته
comprador
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
febile
U
وابسته به تب
monitorial
U
وابسته به
syncop
U
وابسته به غش
aquatic
U
وابسته به اب
belonging
U
وابسته ها
affiliated
U
وابسته
subordinating
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
riverrine
U
وابسته به
elysian
U
وابسته به
subordinate
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
subordinates
U
وابسته
commissarial
U
وابسته به
cantabrigian
U
وابسته به
attendant
U
وابسته
appurtenant
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
israelitish
U
وابسته به
plantar
U
وابسته به کف پا
pyrexial
U
وابسته به تب
attached
U
وابسته
sexual organs
U
وابسته به
wedded
U
وابسته
attache
U
وابسته
akin
U
وابسته
pyrexic
U
وابسته به تب
thereof=of that
U
وابسته به ان
pyretic
U
وابسته به تب
adjectives
U
وابسته
adjective
U
وابسته
pertinent
U
وابسته
pertianing
U
وابسته
of kin
U
وابسته
pertaining
U
وابسته
messianic
U
وابسته به
affiliate
U
وابسته
dependants
U
وابسته
relative
U
وابسته
relevant
U
وابسته
dependant
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
levitical
U
وابسته به
carpal
U
وابسته به مچ
diphtheric
U
وابسته به
thereof
U
وابسته به ان
related
U
وابسته
elfin
U
وابسته به جن
congenerous
U
وابسته
matrimonial
U
وابسته به عروسی
aesculapian
U
وابسته به دارگونه طب
affiliated company
U
شرکت وابسته
adipic
U
وابسته به چربی
acoustical
U
وابسته به شنوایی
air attache
U
وابسته هوایی
aerological
U
وابسته بهواشناسی
piscatorial
U
وابسته به ماهیگیری
piscatorial
U
وابسته به صیدماهی
altitudinal
U
وابسته به اوج
photic
U
وابسته به تولیدنور
analphabetic
U
وابسته به بیسوادی
petrologic
U
وابسته به سنگ
petiolar
U
وابسته به برگدم
peruvian
U
وابسته به پرو
archimedean
U
وابسته به ارشمیدس
perlitic
U
وابسته به مروارید
army attache
U
وابسته نظامی
army attache
U
وابسته زمینی
perigean
U
وابسته به حضیضی
perigeal
U
وابسته به حضیضی
associated company
U
شرکت وابسته
astronautical
U
وابسته به فضانوردان
cuttural attache
U
وابسته فرهنگی
pharisaic
U
وابسته به فریسی
pharyngal
U
وابسته به گلوگاه
jugulars
U
وابسته بوریدوداجی
jugular
U
وابسته بوریدوداجی
rhinal
U
وابسته به بینی
pharmacologic
U
وابسته بداروشناسی
photic
U
وابسته به نوروروشنایی
anginal
U
وابسته به گلودرد
cosmic
U
وابسته بگیتی
periclean
U
وابسته به پریکلس
aesthetically
U
وابسته به زیبایی
antichristian
U
وابسته به دجال
aortal
U
وابسته بشاهرگ
aortic
U
وابسته بشاهرگ
attache
U
وابسته نظامی
piscatory
U
وابسته به ماهیگیری
radio ulnar
U
وابسته به زندبالاوزندپائین
ethnic
U
وابسته به نژادشناسی
ethnicity
U
وابسته به نژادشناسی
maternity
U
وابسته به زایمان
promethean
U
وابسته به پرومیتوس
human
U
وابسته بانسان
humans
U
وابسته بانسان
aesthetic
U
وابسته به زیبایی
solar
U
وابسته بخورشید
programmatic
U
وابسته به پروگرام
structural
U
وابسته به بنا
structurally
U
وابسته به ساختمان
structurally
U
وابسته به بنا
subversion
U
وابسته به خرابکاری
social
U
وابسته بجامعه
planetary
U
وابسته به سیاره
focal
U
وابسته بکانون
provencal
U
وابسته بشهر
municipal
U
وابسته بشهرداری
psychologic
U
وابسته به روانشناسی
radio carpal
U
وابسته به زندبالاومچ
homicidal
U
وابسته به ادمکشی
psychiatric
U
وابسته به روانپزشکی
porcine
U
وابسته بخوک
pygmean
U
وابسته به پیگمی ها
pygmaean
U
وابسته به پیگمی ها
ranine
U
وابسته به وزغ
menstrual
U
وابسته به قاعده گی
vital
U
وابسته بزندگی
vital
U
وابسته به زندگی
investigatory
U
وابسته به رسیدگی
pythian
U
وابسته به "اپولو"
pyrrhic
U
وابسته به " پیروس "
scientific
U
وابسته بعلم
pubertal
U
وابسته به بلوغ
puberal
U
وابسته به بلوغ
presbyterial
U
وابسته به کشیش ها
oratorical
U
وابسته به سخنرانی
press attache
U
وابسته مطبوعاتی
paralytic
U
وابسته به فلج
paralytics
U
وابسته به فلج
pocky
U
وابسته به ابله
plumbous
U
وابسته به سرب
seminal
U
وابسته به منی
generic
U
وابسته به تیره
rectorial
U
وابسته به rector
pleural
U
وابسته به شامه شش
platinic
U
وابسته به پلاتین
surgical
U
وابسته به جراحی
landed
U
وابسته بزمین
oracular
U
وابسته به وحی
emotive
U
وابسته به احساسات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com