English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
dermatic U وابسته به زیرپوست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
derma U زیرپوست
hypodermis U زیرپوست
intradermal U واقع در زیرپوست
cutitis U اماس زیرپوست
hypodermal U واقع در زیرپوست
intradermic U واقع در زیرپوست
purpura U لکههای خونریزی زیرپوست
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associating U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
cephalic U وابسته به سر
contingent U وابسته
affiliate U وابسته
affiliated U وابسته
contingents U وابسته
related U وابسته
israelitish U وابسته به
correspondent U وابسته
correspondents U وابسته
subordinating U وابسته
attributable U وابسته به
hanger on U وابسته
riverrine U وابسته به
affiliates U وابسته
commissarial U وابسته به
elfin U وابسته به جن
pertaining U وابسته
attache U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
comprador U وابسته
attendants U وابسته
subordinates U وابسته
subordinated U وابسته
affiliating U وابسته
levitical U وابسته به
appurtenant U وابسته
congenerous U وابسته
subordinate U وابسته
attendant U وابسته
pertinent U وابسته
pertianing U وابسته
thereof U وابسته به ان
of kin U وابسته
germane U وابسته
akin U وابسته
pyretic U وابسته به تب
febile U وابسته به تب
adjectives U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
sexual organs U وابسته به
syncop U وابسته به غش
federating U وابسته
elysian U وابسته به
tuitionary U وابسته به
attached U وابسته
relative U وابسته
diphtheric U وابسته به
federate U وابسته
federated U وابسته
federates U وابسته
adjective U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
carpal U وابسته به مچ
aquatic U وابسته به اب
dependant U وابسته
relevant U وابسته
dependants U وابسته
monitorial U وابسته به
messianic U وابسته به
wedded U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
interdependent U وابسته
dependent U وابسته
belonging U وابسته ها
cantabrigian U وابسته به
chlorotic U وابسته به یرقان
supererogatory U وابسته به بس پردازی
swinish U وابسته به خوک
clerkly U وابسته به کشیش
subordinate class U طبقه وابسته
clitoral U وابسته به چوچوله
subunits U یکانهای وابسته
sudanese U وابسته به سودان
cloistral U وابسته به صومعه
clitoric U وابسته به چوچوله
commercial attache U وابسته بازرگانی
commercial attache U وابسته تجارتی
dependent variable U متغیر وابسته
indic U وابسته به هند
device dependent U وابسته به دستگاه
diaconal U وابسته بشماس
diametral U وابسته بقطر
soudanese U وابسته به soudan
sorcerous U وابسته به جادوگری
dioecious U وابسته به مگ س گیران
diphtheritic U وابسته به خناق
dipteran U وابسته به دوبالان
dominical U وابسته بخداوند
dramaturgic U وابسته به فن نمایش
societal U وابسته به اجتماع
dependant variable U متغیر وابسته
specie U وابسته بسکه
commercial attache U وابسته تجاری
communistic U وابسته بکمونیسم
compunctious U وابسته به پشیمانی
stomatic U وابسته بدهان
stomatal U وابسته به دهان
corneal U وابسته به قرنیه
stimulus bound U محرک- وابسته
cufic U وابسته به کوفه
cuticular U وابسته به پوست
cuttural attache U وابسته فرهنگی
cycloidal U وابسته به دایره
darky U وابسته به نژادسیاه
deathy U وابسته بمردن
deltaic U وابسته به دلتا
congestive U وابسته به تراکم
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
maritime U وابسته بدریانوردی
naval U وابسته به کشتی
trachean U وابسته به نای
missions U وابسته به ماموریت
mission U وابسته به ماموریت
pessimistic U وابسته به بدبینی
nasal U وابسته به منخرین
nasal U وابسته به بینی
trigonometric U وابسته به مثلثات
marine U وابسته به دریانوردی
marines U وابسته به دریانوردی
connubial U وابسته به زناشویی
emotive U وابسته به احساسات
landed U وابسته بزمین
troy U وابسته به تروا
generic U وابسته به تیره
totemic U وابسته به توتم
totemistic U وابسته به توتم
paralytics U وابسته به فلج
paralytic U وابسته به فلج
materialistic U وابسته به مادیات
trophic U وابسته بتغذیه
oratorical U وابسته به سخنرانی
tubulifloral U وابسته به استکانیان
seminal U وابسته به منی
municipal U وابسته بشهرداری
tussive U وابسته به سرفه
scientific U وابسته بعلم
tutelary U وابسته بقیمومت
investigatory U وابسته به رسیدگی
vital U وابسته به زندگی
vital U وابسته بزندگی
ethnic U وابسته به نژادشناسی
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
human U وابسته بانسان
focal U وابسته بکانون
planetary U وابسته به سیاره
social U وابسته بجامعه
subversion U وابسته به خرابکاری
structurally U وابسته به بنا
tubuliferous U وابسته به استکانیان
structural U وابسته به بنا
structural U وابسته به ساختمان
humans U وابسته بانسان
menstrual U وابسته به قاعده گی
degenerative U وابسته به انحطاط
chaldaic U وابسته بکلده
balsamic U وابسته به بلسان
tetanal U وابسته به کزاز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com