English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
apian U وابسته به زنبور عسل یامگس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vespal U وابسته به زنبور
humble bee U زنبور
wasp U زنبور
wasps U زنبور
apiphobia U زنبور هراسی
honey bee U زنبور عسل
hive U دسته زنبور
drone U زنبور عسل نر
vespiary U لانه زنبور
hornets U زنبور سرخ
hornet U زنبور سرخ
honeybees U زنبور عسل
honeybee U زنبور عسل
I was stung by a wasp. U زنبور نیشم زد
droning U زنبور عسل نر
humble bee U زنبور درشت
bumble bee U زنبور درشت
bee-keepers U زنبور پرور
droned U زنبور عسل نر
drones U زنبور عسل نر
yellow jacket U زنبور زرداجتماعی
bee-keeper U زنبور پرور
apiculture U پرورش زنبور عسل
bees U مگس انگبین زنبور
culture of bees U پرورش یا تربیت زنبور
bee U مگس انگبین زنبور
vespid U زنبور درشت و سرخ
apiculturist U پرورنده زنبور عسل
carpenter bee U زنبور چوب سوراخ کن
apiarian U مربوط به پرورش زنبور عسل
bee-keeper U متصدی نگهداری از زنبور عسل
waspishness U زنبور وار نیش دار
apiarist U پرورش دهندهء زنبور عسل
beekeeper U پرورش دهندهء زنبور عسل
vespiary U اجتماع زنبوران دستهای زنبور
mason wasp U زنبور غیر اجتماعی لانه زی
waspish U زنبور وار نیش دار
bee-keepers U متصدی نگهداری از زنبور عسل
apicultural U مربوط به پرورش و نگهداری زنبور عسل
apivorous U زنبورخوار تغذیه کننده از زنبور عسل
foulbrood U بیماری میکربی ومهلک نوزادکرم زنبور عسل
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
clochan U [ساختمان مدور ایرلندی که شبیه کندوی زنبور عسل بود.]
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associate U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
cantabrigian U وابسته به
carpal U وابسته به مچ
federated U وابسته
federate U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
affiliates U وابسته
dependants U وابسته
monitorial U وابسته به
elysian U وابسته به
pertianing U وابسته
dependant U وابسته
federates U وابسته
federating U وابسته
affiliating U وابسته
attache U وابسته
attendant U وابسته
tuitionary U وابسته به
commissarial U وابسته به
comprador U وابسته
attendants U وابسته
congenerous U وابسته
affiliated U وابسته
appurtenant U وابسته
related U وابسته
interdependent U وابسته
affiliate U وابسته
diphtheric U وابسته به
pertinent U وابسته
akin U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
adjectives U وابسته
adjective U وابسته
cephalic U وابسته به سر
aquatic U وابسته به اب
thereof U وابسته به ان
syncop U وابسته به غش
of kin U وابسته
riverrine U وابسته به
germane U وابسته
correspondent U وابسته
correspondents U وابسته
sexual organs U وابسته به
contingent U وابسته
contingents U وابسته
belonging U وابسته ها
subordinate U وابسته
relevant U وابسته
levitical U وابسته به
messianic U وابسته به
relative U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
pyrexial U وابسته به تب
hanger on U وابسته
pyretic U وابسته به تب
attached U وابسته
israelitish U وابسته به
wedded U وابسته
subordinated U وابسته
pertaining U وابسته
elfin U وابسته به جن
dependent U وابسته
febile U وابسته به تب
subordinates U وابسته
subordinating U وابسته
attributable U وابسته به
landed U وابسته بزمین
predial or prae U وابسته به زمین
paralytics U وابسته به فلج
radio ulnar U وابسته به زندبالاوزندپائین
auditive U وابسته به شنوایی
scientific U وابسته بعلم
generic U وابسته به تیره
auricular U وابسته بشنوایی
attache U وابسته نظامی
pygmean U وابسته به پیگمی ها
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
mission U وابسته به ماموریت
humans U وابسته بانسان
human U وابسته بانسان
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
archimedean U وابسته به ارشمیدس
pythian U وابسته به "اپولو"
army attache U وابسته نظامی
army attache U وابسته زمینی
photic U وابسته به نوروروشنایی
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
associated company U شرکت وابسته
astronautical U وابسته به فضانوردان
ethnic U وابسته به نژادشناسی
pubertal U وابسته به بلوغ
municipal U وابسته بشهرداری
rectorial U وابسته به rector
porcine U وابسته بخوک
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
bacchanal U وابسته به باکوس
petiolar U وابسته به برگدم
bacterial U وابسته به باکتری
peruvian U وابسته به پرو
balsamic U وابسته به بلسان
rhinal U وابسته به بینی
homicidal U وابسته به ادمکشی
solar U وابسته بخورشید
rectal U وابسته به مقعد
seminal U وابسته به منی
pharyngal U وابسته به گلوگاه
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
ranine U وابسته به وزغ
avian U وابسته به مرغان
pharisaic U وابسته به فریسی
petrologic U وابسته به سنگ
investigatory U وابسته به رسیدگی
vital U وابسته به زندگی
vital U وابسته بزندگی
menstrual U وابسته به قاعده گی
photographic U وابسته به عکاسی
puberal U وابسته به بلوغ
adipic U وابسته به چربی
plumbous U وابسته به سرب
pleural U وابسته به شامه شش
platinic U وابسته به پلاتین
press attache U وابسته مطبوعاتی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com