Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pedal
U
وابسته به رکاب پازدن
pedaled
U
وابسته به رکاب پازدن
pedaling
U
وابسته به رکاب پازدن
pedalled
U
وابسته به رکاب پازدن
pedalling
U
وابسته به رکاب پازدن
pedals
U
وابسته به رکاب پازدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to foot it
U
پازدن
foot
پازدن
pumice
U
سنگ پازدن
to keep step to a band
U
مطابق موزیک پازدن
feet
U
پازدن قدم زدن
pedaled
U
رکاب
strap
U
رکاب
straps
U
رکاب
pedals
U
رکاب
pedaling
U
رکاب
runing board
U
رکاب
etrier
U
رکاب
pedalled
U
رکاب
pedalling
U
رکاب
running bourd
U
رکاب
step
U
رکاب
climbers
U
رکاب
stirrup
U
رکاب
stirrups
U
رکاب
pole climber
U
رکاب
climber
U
رکاب
pedal
U
رکاب
stepping
U
رکاب
safety belts
U
کمربند رکاب
trouser strap
U
رکاب شلوار
the strap of a stirrup
U
بند رکاب
suspension bow
U
رکاب اویزان
pedalled
U
رکاب زدن
pedalling
U
رکاب زدن
safety belt
U
کمربند رکاب
pedaling
U
رکاب زدن
fifi hook
U
رکاب کوهنوردی
stirrup
U
رکاب اسب
strapped
U
رکاب دار
stirrups
U
رکاب اسب
treadle
U
رکاب ماشین
treadles
U
رکاب ماشین
pedal
U
رکاب زدن
pedals
U
رکاب زدن
straps
U
: بند رکاب
pedaled
U
رکاب زدن
strap
U
: بند رکاب
climbers
U
رکاب سیم کشی
unaccompanied
U
بدون ملتزمین رکاب
stirrup
U
رکاب سیم کشی
shifting pedal
U
رکاب صدا خفه کن
footstall
U
رکاب زین زنانه
stirrups
U
رکاب سیم کشی
gearwheel
U
چرخ رکاب دوچرخه
treadle
U
جاپایی رکاب ساختن
treadles
U
جاپایی رکاب ساختن
running board
U
تخته رکاب اتومبیل
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
equipage
U
بنه سفر ملتزمین رکاب
free wheel
U
حرکت بدون رکاب زدن
stirrup
U
هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
stirrups
U
هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
acey deucy
U
کوتاهتر کردن رکاب راست ازرکاب چپ
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
suck wheels
U
رکاب زدن پشت سر دوچرخه سوار دیگر به منظور کاستن از فشار هوا
standstill
U
در کنار یکدیگر رکاب زدن و درانتظار اشتباه حریف بودن برای گریز
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associated
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
straps
U
تسمه رکاب تسمه
strap
U
تسمه رکاب تسمه
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
soft-pedaling
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft pedal
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaled
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedals
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalling
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalled
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedal
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
dependent
U
وابسته
pyrexic
U
وابسته به تب
riverrine
U
وابسته به
pertianing
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
belonging
U
وابسته ها
sexual organs
U
وابسته به
appurtenant
U
وابسته
pyretic
U
وابسته به تب
levitical
U
وابسته به
attributable
U
وابسته به
attendant
U
وابسته
attendants
U
وابسته
of kin
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
plantar
U
وابسته به کف پا
attache
U
وابسته
pyrexial
U
وابسته به تب
israelitish
U
وابسته به
cephalic
U
وابسته به سر
tuitionary
U
وابسته به
thereof
U
وابسته به ان
febile
U
وابسته به تب
pertinent
U
وابسته
related
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
affiliating
U
وابسته
aquatic
U
وابسته به اب
attached
U
وابسته
syncop
U
وابسته به غش
pertaining
U
وابسته
elfin
U
وابسته به جن
federating
U
وابسته
federates
U
وابسته
elysian
U
وابسته به
diphtheric
U
وابسته به
thereof=of that
U
وابسته به ان
germane
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
adjective
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
akin
U
وابسته
cantabrigian
U
وابسته به
congenerous
U
وابسته
comprador
U
وابسته
carpal
U
وابسته به مچ
federate
U
وابسته
federated
U
وابسته
commissarial
U
وابسته به
dependants
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
relative
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
subordinates
U
وابسته
subordinating
U
وابسته
relevant
U
وابسته
dependant
U
وابسته
messianic
U
وابسته به
wedded
U
وابسته
contingent
U
وابسته
contingents
U
وابسته
acoustical
U
وابسته به شنوایی
totemistic
U
وابسته به توتم
degenerative
U
وابسته به انحطاط
tonsorial
U
وابسته به سلمانی
antichristian
U
وابسته به دجال
partitive
U
وابسته به جزء
aortal
U
وابسته بشاهرگ
aortic
U
وابسته بشاهرگ
pancreatic
U
وابسته به لوزالمعده
time dependent
U
وابسته به زمان
lenten
U
وابسته به چله
emotive
U
وابسته به احساسات
leninist
U
وابسته به لنین
attachment
U
وسایل وابسته
logarithmic
U
وابسته به لگاریتم
affiliated company
U
شرکت وابسته
aesculapian
U
وابسته به دارگونه طب
limnic
U
وابسته به اب شیرین
altitudinal
U
وابسته به اوج
limnetic
U
وابسته به اب شیرین
promethean
U
وابسته به پرومیتوس
aerological
U
وابسته بهواشناسی
analphabetic
U
وابسته به بیسوادی
provencal
U
وابسته بشهر
anginal
U
وابسته به گلودرد
toplogic
U
وابسته به مکانشناسی
totemic
U
وابسته به توتم
air attache
U
وابسته هوایی
adipic
U
وابسته به چربی
tibial
U
وابسته بدرشت نی
laryngitic
U
وابسته به نای
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com