Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
osteoplastic
U
وابسته به روش جراحی ترمیمی استخوان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
plastic surgery
U
جراحی ترمیمی و زیبایی
orthopedics
U
جراحی استخوان
surgical
U
وابسته به جراحی
submaxilla
U
وابسته به استخوان فک پایین
skeletal
U
وابسته به استخوان بندی
osteologic
U
وابسته به استخوان شناسی
myelogenic
U
وابسته بمغز استخوان
sacrosciatic
U
وابسته به استخوان خاجی وچاربند
phalangeal
U
وابسته به استخوان انگشت یاپنجه
iliac
U
وابسته به استخوان لگن خاصره
ilial
U
وابسته به استخوان لگن خاصره
nasoethmoidal
U
وابسته به بینی و استخوان غربالی
hyprostosis
U
رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
remedial instruction
U
اموزش ترمیمی
recovery routine
U
روال ترمیمی
amendment file
U
پرونده ترمیمی
recovery procedure
U
رویه ترمیمی
compensatory fiscal policy
U
سیاستهای مالی ترمیمی
green stick
U
شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
osteotomy
U
برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
syynostosis
U
ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
astragalus
U
استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
zygoma
U
استخوان قوس وجنه استخوان گونه
periosteum
U
پوشش استخوان ضریع استخوان
ischium
U
استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
condyle
U
مهره استخوان- برامدگی استخوان
plug
U
[نوعی نخ رفو که در آن تکه ای از فرش دیگر را برای ترمیم پارگی یا سوختگی فرش ترمیمی به آن بافته با می دوزند.]
automatic recovery program
U
برنامه ترمیمی خودکار برنامه بازیابی اتوماتیک
occiput
U
استخوان قمحدوه استخوان پس سر
vomer
U
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
surgeries
U
جراحی
surgery
U
جراحی
surgical operation
U
عمل جراحی
plastic surgery
U
جراحی پلاستیک
surgery
U
عمل جراحی
aciurgy
U
عمل جراحی
neurosurgery
U
جراحی اعصاب
surgical instruments
U
الات جراحی
raspatory
U
سوهان جراحی
hysterotomy
U
جراحی رحم
surgery
U
اتاق جراحی
surgeries
U
عمل جراحی
forceps
U
انبر جراحی
the knife
U
الت جراحی
the knife
U
چاقوی جراحی
operation
U
عمل جراحی
surgically
U
از لحاظ جراحی
surgical
U
عمل جراحی
canula
U
لوله جراحی
surgical
U
مربوط به جراحی
surgeries
U
اتاق جراحی
postoperative
U
پس از عمل جراحی
psychosurgery
U
جراحی روانی
A surgical operation .
U
عمل جراحی
bougie
U
میل جراحی
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
operates
U
عمل جراحی کردن
operated
U
عمل جراحی کردن
scalpel
U
باچاقوی جراحی بریدن
operate
U
عمل جراحی کردن
abaptiston
U
اره جراحی مغز
gouges
U
اسکنه جراحی بزورستانی
gouged
U
اسکنه جراحی بزورستانی
gouging
U
اسکنه جراحی بزورستانی
scalpel
U
چاقوی کوچک جراحی
scalpels
U
چاقوی کوچک جراحی
scalpels
U
باچاقوی جراحی بریدن
gouge
U
اسکنه جراحی بزورستانی
rhinoplasty
U
جراحی پیوندی بینی
bistoury
U
چاقوی کوچک جراحی
forceps
U
انبر جراحی انبرک
abaptistum
U
اره جراحی مغز
ablator
U
الت بریدن در جراحی
catheter
U
میل جراحی بول
operating theatres
U
نمایشگاه عمل جراحی
inoperable
U
غیر قابل جراحی
operating theatre
U
نمایشگاه عمل جراحی
surgeon's knot
U
گره بخیه جراحی
scrubbed
U
ضد عفونی برای عمل جراحی
thoracotomy
U
عمل جراحی شکافتن جدارسینه
interne
U
یا جراحی که در بیمارستان اقامت دارد
surgical
U
مربوط به امور پزشکی جراحی
probang
U
میله گلو پاک کن جراحی
swab
U
سنبه جراحی گردوخاک گرفتن
swabs
U
سنبه جراحی گردوخاک گرفتن
scrubs
U
ضد عفونی برای عمل جراحی
scrubbing
U
ضد عفونی برای عمل جراحی
scrub
U
ضد عفونی برای عمل جراحی
emboly
U
یکنوع عمل جراحی مخصوص فتق
pneumectomy
U
عمل جراحی وبرداشتن نسج ریه
tonsillectomy
U
در اوردن لوزتین بوسیله عمل جراحی
psychosurgery
U
جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
face lifting
U
جراحی و از بین بردن چین وچرک صورت
hysterectomize
U
بوسیله عمل جراحی زهدان رادر اوردن
embolectomy
U
عمل جراحی برای دراوردن مانع جریان خون
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vasectomies
U
عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
vasectomy
U
عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
boned
U
استخوان
bone
U
استخوان
fleshy
U
بی استخوان
natchbone
U
استخوان
bones
U
استخوان
fleshier
U
بی استخوان
fleshiest
U
بی استخوان
tarsus
U
استخوان مچ پا
jawbones
U
استخوان فک
boneless
U
بی استخوان
boning
U
استخوان
jawbone
U
استخوان فک
ossicle
U
استخوان چه
osteotome
U
استخوان بر
scapulas
U
استخوان کتف
shoulder blades
U
استخوان شانه
bonemeal
U
آرد استخوان
dengue
U
تب استخوان شکن
humeri
U
استخوان عضله
bone ache
U
استخوان درد
jawbones
U
استخوان ارواره
barebone
U
استخوان خالی
breast bone
U
استخوان سینه
scapula
U
استخوان کتف
cheekbones
U
استخوان گونه
cannon bone
U
استخوان ساق پا
cheekbone
U
استخوان گونه
humeri
U
استخوان بازو
humerus
U
استخوان عضله
pubis
U
استخوان شرمگاه
humerus
U
استخوان بازو
cariosity
U
پوسیدگی استخوان
humeruses
U
استخوان بازو
raspatory
U
استخوان تراش
raspatory
U
استخوان ساب
skull and crossbones
U
جمجمه و دو استخوان
reckets
U
ملاست استخوان
zygomatic bone
U
استخوان گونه
reckets
U
استخوان نرمی
ckeek bone
U
استخوان گونه
humeruses
U
استخوان عضله
reckets
U
نرمی استخوان
calcaneum
U
استخوان پاشنه
carpale
U
استخوان مچ دست
stapes
U
استخوان رکابی
rickety
U
نرم استخوان
dislocation
U
دررفتگی استخوان
funny bones
U
استخوان ارنج
funny bone
U
استخوان ارنج
aitch bone
U
استخوان کفل
skeletons
U
استخوان بندی
ossification
U
تشکیل استخوان
shacklebone
U
استخوان قاپ
shacklebone
U
استخوان مچ دست
ankle bone
U
استخوان قوزک
shoulder blade
U
استخوان شانه
anvil
U
استخوان سندانی
stirrup bone ;stirrup bone
U
استخوان رکابی
spillikin
U
ریزه استخوان
rickets
U
نرمی استخوان استخوان نرمی
pith
U
مخ استخوان اهمیت
skelton
U
استخوان بندی
femora
U
استخوان ران
femur
U
استخوان ران
femurs
U
استخوان ران
cartilage
U
نرمه استخوان
caries
U
پوسیدگی استخوان
hulking
U
درشت استخوان
anklebone
U
استخوان قوزک
anvil bone
U
استخوان سندانی
hammered
U
استخوان چکشی
hammer
U
استخوان چکشی
thighbone
U
استخوان ران
sacrum
U
استخوان خاجی
baleen
U
استخوان نهنگ
scroll bone
U
استخوان فرفرهای
blade
U
استخوان پهن
bonemeal
U
گرد استخوان
hammers
U
استخوان چکشی
scaular
U
استخوان شانه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com