English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
psychologic U وابسته به روانشناسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gestalt psychology U روانشناسی گشتالت روانشناسی هیات نگر
psychological U عملیات روانی مربوط به روانشناسی روانشناسی
genetic psychology U روانشناسی تکوینی روانشناسی ژنتیکی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
psychology U روانشناسی
criminal psychology U روانشناسی کیفری
mathematical psychology U روانشناسی ریاضی
applied psychology U روانشناسی کاربردی
general psychology U روانشناسی عمومی
medical psychology U روانشناسی پزشکی
clinical psychology U روانشناسی بالینی
animal psychology U روانشناسی حیوانی
analytical psychology U روانشناسی تحلیلی
armchair psychology U روانشناسی مجلسی
experimental psychology U روانشناسی ازمایشی
aviation psychology U روانشناسی هوانوردی
deliriousness U دیوانگی [روانشناسی]
industrial psychology U روانشناسی صنعتی
individual psychology U روانشناسی فردنگر
political psychology U روانشناسی سیاسی
folk psychology U روانشناسی قومی
forensic psychology U روانشناسی قانونی
occupational psychology U روانشناسی شغلی
organismic psychology U روانشناسی ارگانیسمی
organizational psychology U روانشناسی سازمانی
philosophical psychology U روانشناسی فلسفی
child psychology U روانشناسی کودک
mass psychology U روانشناسی توده ها
existential psychology U روانشناسی وجودی
functional psychology U روانشناسی کارکردی
pseudopsychology U شبه روانشناسی
comparative psychology U روانشناسی تطبیقی
consulting psychology U روانشناسی مشاورهای
piagetian psychology U روانشناسی پیاژهای
depth psychology U روانشناسی عمقی
psycholinguistics U روانشناسی زبان
military psychology U روانشناسی نظامی
counseling psychology U روانشناسی مشاورهای
educational psychology U روانشناسی پرورشی
pedagogical psychology U روانشناسی پرورشی
school psychology U روانشناسی اموزشگاهی
differential psychology U روانشناسی افتراقی
developmental psychology U روانشناسی رشد
abnormal psychology U روانشناسی نابهنجاری
physiological psychology U روانشناسی فیزیولوژیکی
social psychology U روانشناسی اجتماعی
personnel psychology U روانشناسی استخدامی
imaginary friends U دوستان خیالی [روانشناسی]
cross cultural psychology U روانشناسی میان فرهنگی
introspective psychology U روانشناسی درون نگر
deliriousness U هذیان گویی [روانشناسی]
deliriousness U پرت گویی [روانشناسی]
personalistic psychology U روانشناسی شخص نگر
faculty psychology U روانشناسی قوای ذهنی
stimulus response psychology U روانشناسی محرک- پاسخ
ethnopsychology U روانشناسی قوم شناختی
s r psychology U روانشناسی محرک- پاسخ
phenomenological psychology U روانشناسی پدیدار نگر
Jungian U پیروی یونگ [روانشناسی]
topological psychology U روانشناسی مکان نگر
slow-wave sleep [SWS] U خواب عمیق [روانشناسی]
consumer psychology U روانشناسی مصرف کننده
environmental psychology U روانشناسی محیط نگر
association psychology U روانشناسی تداعی گرا
need for affection U مهر طلب [روانشناسی]
neuropsychology U روانشناسی عصب شناختی
vector psychology U روانشناسی بردار نگر
objective psychology U روانشناسی عینی نگر
deep sleep U خواب عمیق [روانشناسی]
structural psychology U روانشناسی ساخت گرا
deliriousness U روان آشفتگی [روانشناسی]
subjective psychology U روانشناسی ذهنی گرا
act psychology U روانشناسی عمل نگر
community psychology U روانشناسی اجتماع نگر
psychobiology U روانشناسی زیست شناختی
succorance U مهر طلب [روانشناسی]
atomistic psychology U روانشناسی جزء نگر
hormic psychology U روانشناسی غایت نگر
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
slow-wave sleep [SWS] U مراحل سوم و چهارم خواب [روانشناسی]
deep sleep U مراحل سوم و چهارم خواب [روانشناسی]
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
to go cold turkey U یکدفعه اعتیادی را ترک کردن [روانشناسی] [پزشکی]
behaviorism U مکتب روانشناسی برمبنای رفتار و ادراکات فرد
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
structuralism U بخشی از روانشناسی که ازراه تعقل وتفکر وضع روحی فرد را مورد مطالعه قرارمیدهد
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
psychbiology U علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
associates U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
psychologize U پژوهش روانشناسی کردن روانکاوی کردن
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
thereof=of that U وابسته به ان
belonging U وابسته ها
dependent U وابسته
attached U وابسته
germane U وابسته
interdependent U وابسته
israelitish U وابسته به
wedded U وابسته
monitorial U وابسته به
adjective U وابسته
akin U وابسته
adjectives U وابسته
related U وابسته
affiliate U وابسته
affiliated U وابسته
affiliates U وابسته
affiliating U وابسته
levitical U وابسته به
cephalic U وابسته به سر
aquatic U وابسته به اب
carpal U وابسته به مچ
cantabrigian U وابسته به
attributable U وابسته به
tuitionary U وابسته به
pertaining U وابسته
elfin U وابسته به جن
of kin U وابسته
attache U وابسته
riverrine U وابسته به
pertinent U وابسته
congenerous U وابسته
federate U وابسته
federated U وابسته
federates U وابسته
federating U وابسته
comprador U وابسته
pyretic U وابسته به تب
pyrexial U وابسته به تب
commissarial U وابسته به
pyrexic U وابسته به تب
thereof U وابسته به ان
appurtenant U وابسته
elysian U وابسته به
dependants U وابسته
messianic U وابسته به
subordinate U وابسته
attendant U وابسته
subordinated U وابسته
attendants U وابسته
sexual organs U وابسته به
syncop U وابسته به غش
pertianing U وابسته
subordinates U وابسته
febile U وابسته به تب
subordinating U وابسته
relative U وابسته
dependant U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
contingents U وابسته
correspondents U وابسته
hanger on U وابسته
correspondent U وابسته
contingent U وابسته
relevant U وابسته
diphtheric U وابسته به
aortic U وابسته بشاهرگ
hydrologic U وابسته به اب شناسی
venusian U وابسته به ونوس
venusian U وابسته به زهره
vaccinal U وابسته به واکسن
hydrological U وابسته به خواص اب
uxorial U وابسته به عیال
aortal U وابسته بشاهرگ
affiliated company U شرکت وابسته
hygroscopic U وابسته به نم نما
antichristian U وابسته به دجال
mensal U وابسته به میز
ventilatory U وابسته به بادگیر
menopausal U وابسته به یائسگی
altitudinal U وابسته به اوج
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com