English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
declamatory U وابسته به دکلمه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
declaim U دکلمه کردن
declaimer U دکلمه کننده
declaimed U دکلمه کردن
declaiming U دکلمه کردن
declaims U دکلمه کردن
rallying cry U دکلمه - شعارجملهایکهحضاررابههیجانآورد
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associating U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
elysian U وابسته به
dependent U وابسته
attributable U وابسته به
subordinate U وابسته
subordinating U وابسته
subordinates U وابسته
germane U وابسته
aquatic U وابسته به اب
belonging U وابسته ها
diphtheric U وابسته به
subordinated U وابسته
monitorial U وابسته به
affiliating U وابسته
attendants U وابسته
of kin U وابسته
tuitionary U وابسته به
attache U وابسته
cephalic U وابسته به سر
cantabrigian U وابسته به
appurtenant U وابسته
pertianing U وابسته
interdependent U وابسته
adjective U وابسته
adjectives U وابسته
akin U وابسته
attendant U وابسته
federate U وابسته
federated U وابسته
affiliates U وابسته
dependant U وابسته
dependants U وابسته
affiliated U وابسته
affiliate U وابسته
related U وابسته
pertinent U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
thereof U وابسته به ان
congenerous U وابسته
comprador U وابسته
commissarial U وابسته به
syncop U وابسته به غش
federating U وابسته
federates U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
riverrine U وابسته به
febile U وابسته به تب
messianic U وابسته به
levitical U وابسته به
elfin U وابسته به جن
attached U وابسته
sexual organs U وابسته به
wedded U وابسته
israelitish U وابسته به
pyretic U وابسته به تب
carpal U وابسته به مچ
pyrexial U وابسته به تب
pyrexic U وابسته به تب
hanger on U وابسته
relative U وابسته
relevant U وابسته
correspondent U وابسته
contingent U وابسته
correspondents U وابسته
pertaining U وابسته
contingents U وابسته
antichristian U وابسته به دجال
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
potamic U وابسته به رودها
missions U وابسته به ماموریت
homicidal U وابسته به ادمکشی
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
radio ulnar U وابسته به زندبالاوزندپائین
aortal U وابسته بشاهرگ
aortic U وابسته بشاهرگ
ranine U وابسته به وزغ
pharyngal U وابسته به گلوگاه
cuticular U وابسته به پوست
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
mission U وابسته به ماموریت
pessimistic U وابسته به بدبینی
investigatory U وابسته به رسیدگی
vital U وابسته به زندگی
photic U وابسته به تولیدنور
analphabetic U وابسته به بیسوادی
vital U وابسته بزندگی
menstrual U وابسته به قاعده گی
anginal U وابسته به گلودرد
pythian U وابسته به "اپولو"
photic U وابسته به نوروروشنایی
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
pygmean U وابسته به پیگمی ها
solar U وابسته بخورشید
porcine U وابسته بخوک
perigean U وابسته به حضیضی
perigeal U وابسته به حضیضی
associated company U شرکت وابسته
oracular U وابسته به وحی
periclean U وابسته به پریکلس
matrimonial U وابسته به عروسی
jugulars U وابسته بوریدوداجی
jugular U وابسته بوریدوداجی
rhinal U وابسته به بینی
cosmic U وابسته بگیتی
astronautical U وابسته به فضانوردان
aesthetically U وابسته به زیبایی
army attache U وابسته زمینی
army attache U وابسته نظامی
perlitic U وابسته به مروارید
photographic U وابسته به عکاسی
preemptive U وابسته به پیشدستی
predial or prae U وابسته به زمین
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
pharisaic U وابسته به فریسی
rectal U وابسته به مقعد
petrologic U وابسته به سنگ
petiolar U وابسته به برگدم
peruvian U وابسته به پرو
rectorial U وابسته به rector
surgical U وابسته به جراحی
archimedean U وابسته به ارشمیدس
aesthetic U وابسته به زیبایی
presbyterial U وابسته به کشیش ها
naval U وابسته به کشتی
structurally U وابسته به بنا
structurally U وابسته به ساختمان
structural U وابسته به بنا
structural U وابسته به ساختمان
press attache U وابسته مطبوعاتی
humans U وابسته بانسان
prefectorial U وابسته به اداری
human U وابسته بانسان
programmatic U وابسته به پروگرام
promethean U وابسته به پرومیتوس
pleural U وابسته به شامه شش
preemptive U وابسته به حق شفعه
subversion U وابسته به خرابکاری
oratorical U وابسته به سخنرانی
marine U وابسته به دریانوردی
marines U وابسته به دریانوردی
focal U وابسته بکانون
connubial U وابسته به زناشویی
planetary U وابسته به سیاره
materialistic U وابسته به مادیات
paralytic U وابسته به فلج
paralytics U وابسته به فلج
pocky U وابسته به ابله
plumbous U وابسته به سرب
social U وابسته بجامعه
generic U وابسته به تیره
maritime U وابسته بدریانوردی
platinic U وابسته به پلاتین
piscatorial U وابسته به ماهیگیری
aerological U وابسته بهواشناسی
aesculapian U وابسته به دارگونه طب
seminal U وابسته به منی
nasal U وابسته به منخرین
municipal U وابسته بشهرداری
affiliated company U شرکت وابسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com