Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
device dependent
U
وابسته به دستگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
genitourinary
U
وابسته به دستگاه اداری تناسلی
hiearchic
U
وابسته به دستگاه فرشتگان
parasympathetic
U
وابسته به دستگاه عصبی نباتی پاراسمپاتی
urogenital
U
وابسته به دستگاه ادرارو اعضای تناسلی
Other Matches
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator
U
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph
U
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder
U
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
semaphore
U
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
ac dc set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
U
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print
U
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density
U
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
pulmotor
U
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder
U
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator
U
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
peripheral device
U
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
U
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide
U
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor
U
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
data transceiver
U
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer
U
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device
U
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
laziest
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
U
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator
U
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units
U
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
automatic search jammer
U
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine
U
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
associate
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
direct access storage device
U
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder
U
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver
U
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
column grinder
U
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
laser linescan
U
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
survey meter
U
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
telephone repeater
U
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
preset vector
U
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
declination constant
U
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
traversing mechanism
U
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
moving iron instrument
U
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
appliance
U
دستگاه
organ system
U
دستگاه
systems
U
دستگاه
system
U
دستگاه
set
U
دستگاه
sets
U
دستگاه
setting up
U
دستگاه
appliances
U
دستگاه
units
U
دستگاه
utensil
U
دستگاه
utensils
U
دستگاه
nervous system
U
دستگاه پی
nervous systems
U
دستگاه پی
device
U
دستگاه
devices
U
دستگاه
apparatus
U
دستگاه
appurtenance
U
دستگاه
units
U
یک دستگاه
unit
U
دستگاه
team
U
یک دستگاه
teams
U
یک دستگاه
plant
U
دستگاه
plants
U
دستگاه
instrument
U
دستگاه
device code
U
کد دستگاه
unit
U
یک دستگاه
installations
U
دستگاه
machines
U
دستگاه
installation
U
دستگاه
equipment
U
دستگاه
mechanisms
U
دستگاه
machine
U
دستگاه
machined
U
دستگاه
mechanism
U
دستگاه
telegraphed
U
دستگاه تلگراف
curler
U
دستگاه فرزنی
power plant
U
دستگاه تولیدنیروی
power plants
U
دستگاه تولیدنیروی
abrasive cutting machine
U
دستگاه برش
abel closed tester
U
دستگاه ابل
telegraphs
U
دستگاه تلگراف
telegraphing
U
دستگاه تلگراف
telegraph
U
دستگاه تلگراف
curlers
U
دستگاه فرزنی
robots
U
دستگاه خودکار
retort
U
دستگاه تقطیر
robot
U
دستگاه خودکار
retorts
U
دستگاه تقطیر
device
U
شعار دستگاه
gun
U
دستگاه تزریق
guns
U
دستگاه تزریق
apparatus
U
الت دستگاه
devices
U
شعار دستگاه
appendages
U
دستگاه فرعی
absorption apparatus
U
دستگاه جذب
asynchronous device
U
دستگاه غیرهمزمان
accept machine
دستگاه پذیرنده
audio device
U
دستگاه سمعی
automatic controller
U
دستگاه فرمان
automatic machine
U
دستگاه خودکار
binary device
U
دستگاه دو حالته
bistable device
U
دستگاه دوپایا
blanck cutting
U
دستگاه منگنه
blasting machine
U
دستگاه انفجار
blasting machine
U
دستگاه ترکش
blooming roll
U
دستگاه نوردشمشه
bracing system
U
دستگاه مهاربندی
bradyscope
U
دستگاه کندنما
breating apparatus
U
دستگاه دم زدن
breating apparatus
U
دستگاه تنفس
asynchronous device
U
دستگاه ناهمگام
asymmetric system
U
دستگاه بی تقارن
idiot box
<idiom>
U
دستگاه تلوزیون
active device
U
دستگاه فعال
active device
U
دستگاه کنشی
aerator
U
دستگاه بخور
aerometeorograph
U
دستگاه هوانگار
after burner
U
دستگاه پس سوز
air exhausting plant
U
دستگاه خلاء
anaglyphoscope
U
دستگاه ژرفانما
anaglyptoscope
U
دستگاه ژرفانما
analog device
U
دستگاه قیاسی
analog device
U
دستگاه انالوگ
anti interference device
U
دستگاه ضد تداخل
armature winder
U
دستگاه ارمیچرپیچ
breech mechanism
U
دستگاه کولاس
chucks
U
دستگاه نظام
blower
U
دستگاه دمنده
glass
U
دستگاه بارومتر
recorder
U
دستگاه ضبط
recorders
U
دستگاه ضبط
load
U
عملکردماشین یا دستگاه
loads
U
عملکردماشین یا دستگاه
chucked
U
دستگاه نظام
chuck
U
دستگاه نظام
transporters
U
دستگاه ناقله
fax (machine)
U
دستگاه فکس
system
U
رشته دستگاه
facsimile (machine)
U
دستگاه فکس
systems
U
رشته دستگاه
transporter
U
دستگاه ناقله
monoclinic system
U
دستگاه تک شیب
metal detecting device
U
دستگاه فلزیاب
metal detection device
U
دستگاه فلزیاب
automatic
U
دستگاه خودکار
automatics
U
دستگاه خودکار
nervous system
U
دستگاه عصبی
nervous systems
U
دستگاه عصبی
fifth column
U
دستگاه جاسوسی
prime mover
U
دستگاه محرک
leverage
U
دستگاه اهرمی
agitator
U
دستگاه بهم زن
agitators
U
دستگاه بهم زن
transmitter
U
دستگاه فرستنده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com