English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
masticatory U وابسته به جویدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
munch U جویدن
mastication U جویدن
manducate U جویدن
chewing U جویدن
munches U جویدن
chew U جویدن
masticating U جویدن
munched U جویدن
masticated U جویدن
chewed U جویدن
masticate U جویدن
chews U جویدن
munching U جویدن
champs U جویدن
champing U جویدن
chaw U جویدن
champed U جویدن
masticates U جویدن
champ U جویدن
chomped U صدای جویدن
chomps U صدای جویدن
chomped U با صدا جویدن
chomp U صدای جویدن
chomping U با صدا جویدن
chomp U با صدا جویدن
chomps U با صدا جویدن
chomping U صدای جویدن
gums U با لثه جویدن
the act of chewing U کاریاعمل جویدن
gum U با لثه جویدن
champ U عمل جویدن
champed U عمل جویدن
gummed U با لثه جویدن
gumming U با لثه جویدن
champing U عمل جویدن
champs U عمل جویدن
too tough U غیر قابل جویدن
fret U جویدن مجروح کردن
frets U جویدن مجروح کردن
ruminates U اندیشه کردن دوباره جویدن
ruminated U اندیشه کردن دوباره جویدن
ruminating U اندیشه کردن دوباره جویدن
gnaws U مانند موش جویدن ساییدن
gnawed U مانند موش جویدن ساییدن
gnaw U مانند موش جویدن ساییدن
ruminate U اندیشه کردن دوباره جویدن
masseter U ماهیچه مخصوص جویدن عضله مضغ
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
elysian U وابسته به
plantar U وابسته به کف پا
congenerous U وابسته
diphtheric U وابسته به
aquatic U وابسته به اب
affiliated U وابسته
thereof U وابسته به ان
affiliate U وابسته
related U وابسته
pertinent U وابسته
appurtenant U وابسته
syncop U وابسته به غش
dependants U وابسته
affiliates U وابسته
dependent U وابسته
commissarial U وابسته به
attendants U وابسته
of kin U وابسته
monitorial U وابسته به
belonging U وابسته ها
comprador U وابسته
attendant U وابسته
attributable U وابسته به
dependant U وابسته
affiliating U وابسته
tuitionary U وابسته به
riverrine U وابسته به
wedded U وابسته
akin U وابسته
attache U وابسته
adjectives U وابسته
adjective U وابسته
levitical U وابسته به
federate U وابسته
cantabrigian U وابسته به
messianic U وابسته به
federated U وابسته
israelitish U وابسته به
attached U وابسته
relative U وابسته
hanger on U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
pertianing U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
pyrexial U وابسته به تب
pyretic U وابسته به تب
sexual organs U وابسته به
federates U وابسته
federating U وابسته
carpal U وابسته به مچ
pertaining U وابسته
subordinated U وابسته
febile U وابسته به تب
subordinates U وابسته
subordinate U وابسته
cephalic U وابسته به سر
contingents U وابسته
contingent U وابسته
subordinating U وابسته
relevant U وابسته
elfin U وابسته به جن
germane U وابسته
correspondent U وابسته
correspondents U وابسته
interdependent U وابسته
piscatorial U وابسته به ماهیگیری
analphabetic U وابسته به بیسوادی
anginal U وابسته به گلودرد
antichristian U وابسته به دجال
auditive U وابسته به شنوایی
astronautical U وابسته به فضانوردان
archimedean U وابسته به ارشمیدس
army attache U وابسته نظامی
pharisaic U وابسته به فریسی
army attache U وابسته زمینی
photic U وابسته به نوروروشنایی
pharyngal U وابسته به گلوگاه
investigatory U وابسته به رسیدگی
photic U وابسته به تولیدنور
natatory U وابسته به شنا
aortic U وابسته بشاهرگ
aortal U وابسته بشاهرگ
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
associated company U شرکت وابسته
attache U وابسته نظامی
air attache U وابسته هوایی
psychologic U وابسته به روانشناسی
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
ethnic U وابسته به نژادشناسی
puberal U وابسته به بلوغ
pubertal U وابسته به بلوغ
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
pythian U وابسته به "اپولو"
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
human U وابسته بانسان
humans U وابسته بانسان
provencal U وابسته بشهر
focal U وابسته بکانون
planetary U وابسته به سیاره
social U وابسته بجامعه
subversion U وابسته به خرابکاری
structurally U وابسته به بنا
structurally U وابسته به ساختمان
structural U وابسته به بنا
structural U وابسته به ساختمان
municipal U وابسته بشهرداری
pygmean U وابسته به پیگمی ها
homicidal U وابسته به ادمکشی
rhinal U وابسته به بینی
solar U وابسته بخورشید
photographic U وابسته به عکاسی
surgical U وابسته به جراحی
oracular U وابسته به وحی
matrimonial U وابسته به عروسی
jugulars U وابسته بوریدوداجی
rectorial U وابسته به rector
rectal U وابسته به مقعد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com