English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
placental U وابسته به جفت جنین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
fetal U وابسته به جنین
Other Matches
aborticide U دوای جنین کش دوای سقط جنین
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
foetuses U جنین
chrysalis U جنین
fetuses U جنین
foetus U جنین
embryo U جنین
fetus U جنین
germs U جنین
germ U جنین
embryos U جنین
chrysalises U جنین
afterbirth U جنین
ecbolic U جنین انداز
foetation U تشکیل جنین
foaticide U سقط جنین
foaticide U جنین کشی
aborticide U جنین کشی
miscarriage U سقط جنین
aborsement U سقط جنین
embryogen U پیدایش جنین
abortive foatus U جنین ساقط
wheatgerm U جنین گندم
to have a miscarriage U جنین افگندن
secundine U جفت جنین
miscarriages U سقط جنین
foeticide U اسقاط جنین
foeticide U جنین کشی
miscarried U جنین ساقط
embryogen U تشکیل جنین
abortion سقط جنین
mola U جنین کاذب
abortment U سقط جنین
abortion U اسقاط جنین
embryogeny U تشکیل جنین
embryogeny U پیدایش جنین
feticide U کشتن جنین
abortions U اسقاط جنین
blood money of an unborn child U دیه جنین
abortions U سقط جنین
implacental U بی جفت جنین
feticide U سقط جنین
chorion U مشیمه خارجی جنین
mesoblast U میان پوست جنین
chorion U پرده بیرونی جنین
abortive medicines U ادویه مسقط جنین
abortive foetus U جنین سقط شده
embryotomy U تشریح جنین درزهدان
hypoblast U غشاء داخلی جنین
malposition U جابجا شدگی جنین
abortionists U سقط جنین کننده
abortionist U سقط جنین کننده
malposition U حالت غیرطبیعی جنین
aplacental U فاقد جفت جنین
placentas U جفت جنین مشیمه
placenta U جفت جنین مشیمه
embryo U جنین کمتر از هشت هفته
embryos U جنین کمتر از هشت هفته
amnion U مشیمه پردهء دور جنین
placentation U پیوستگی جفت جنین بدیوارزهدان
miscarriage U سقط جنین غیر عمدی
eventration U جنین بی شکم یابی روده
by con. U مفهوم مخالف ان جنین میشود
miscarriages U سقط جنین غیر عمدی
mesoblast U لایه جرثومه میانی جنین
yolk sac U کیسه زرده دورتادور جنین
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
blasetocyst U جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
teratology U مبحث شناسایی جنین ناقص الخلقه
foetuses U جنین بیش از هشت هفته حمل
conceptions U لقاح تخم وشروع رشد جنین
conception U لقاح تخم وشروع رشد جنین
foetus U جنین بیش از هشت هفته حمل
fetuses U جنین بیش از هشت هفته حمل
embryoctony U ازمیان بردن یافاسدکردن جنین درزهدان
abortionist کسی که موجب سقط جنین میشود
abortionists U کسی که موجب سقط جنین میشود
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
germ layer U یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
lanugo U کرکی که در روی جنین انسان و برخی جانوران دیده میشود
germinal area U قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
metencephalon U قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
avianize U ضعیف کردن ویروس بعلت کشت مکرر در جنین جوجه
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
stillbirth U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirths U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillborn U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associate U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
abortifacient U سقط جنین کننده سقط جنینی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
pertianing U وابسته
affiliated U وابسته
syncop U وابسته به غش
attendants U وابسته
affiliates U وابسته
attendant U وابسته
affiliating U وابسته
cephalic U وابسته به سر
federates U وابسته
congenerous U وابسته
pertaining U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
federate U وابسته
appurtenant U وابسته
cantabrigian U وابسته به
thereof U وابسته به ان
tuitionary U وابسته به
federated U وابسته
federating U وابسته
carpal U وابسته به مچ
plantar U وابسته به کف پا
interdependent U وابسته
of kin U وابسته
akin U وابسته
commissarial U وابسته به
attache U وابسته
adjectives U وابسته
adjective U وابسته
aquatic U وابسته به اب
affiliate U وابسته
related U وابسته
pertinent U وابسته
diphtheric U وابسته به
correspondent U وابسته
subordinated U وابسته
subordinates U وابسته
hanger on U وابسته
subordinating U وابسته
febile U وابسته به تب
subordinate U وابسته
sexual organs U وابسته به
messianic U وابسته به
correspondents U وابسته
wedded U وابسته
germane U وابسته
comprador U وابسته
contingent U وابسته
contingents U وابسته
levitical U وابسته به
belonging U وابسته ها
israelitish U وابسته به
attributable U وابسته به
relevant U وابسته
dependants U وابسته
pyretic U وابسته به تب
dependant U وابسته
relative U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
pyrexic U وابسته به تب
riverrine U وابسته به
elfin U وابسته به جن
dependent U وابسته
elysian U وابسته به
monitorial U وابسته به
attached U وابسته
oratorical U وابسته به سخنرانی
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
paralytics U وابسته به فلج
municipal U وابسته بشهرداری
focal U وابسته بکانون
provencal U وابسته بشهر
missions U وابسته به ماموریت
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
mission U وابسته به ماموریت
avian U وابسته به مرغان
pessimistic U وابسته به بدبینی
investigatory U وابسته به رسیدگی
nasal U وابسته به منخرین
scientific U وابسته بعلم
nasal U وابسته به بینی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com