Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hypochondriacal
U
وابسته به تهیگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flank
U
تهیگاه
hypochondrium
U
تهیگاه
flanked
U
تهیگاه
flanking
U
تهیگاه
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associate
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
levitical
U
وابسته به
tuitionary
U
وابسته به
attached
U
وابسته
federated
U
وابسته
federates
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
federating
U
وابسته
subordinating
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
contingents
U
وابسته
aquatic
U
وابسته به اب
affiliating
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
related
U
وابسته
cantabrigian
U
وابسته به
germane
U
وابسته
pertinent
U
وابسته
pyrexic
U
وابسته به تب
carpal
U
وابسته به مچ
dependant
U
وابسته
dependants
U
وابسته
thereof
U
وابسته به ان
pyrexial
U
وابسته به تب
pyretic
U
وابسته به تب
belonging
U
وابسته ها
adjective
U
وابسته
congenerous
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
subordinates
U
وابسته
comprador
U
وابسته
commissarial
U
وابسته به
cephalic
U
وابسته به سر
sexual organs
U
وابسته به
elysian
U
وابسته به
elfin
U
وابسته به جن
of kin
U
وابسته
thereof=of that
U
وابسته به ان
attache
U
وابسته
plantar
U
وابسته به کف پا
appurtenant
U
وابسته
contingent
U
وابسته
pertianing
U
وابسته
relative
U
وابسته
akin
U
وابسته
febile
U
وابسته به تب
interdependent
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
pertaining
U
وابسته
relevant
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
syncop
U
وابسته به غش
messianic
U
وابسته به
monitorial
U
وابسته به
wedded
U
وابسته
federate
U
وابسته
dependent
U
وابسته
riverrine
U
وابسته به
diphtheric
U
وابسته به
attendant
U
وابسته
attendants
U
وابسته
israelitish
U
وابسته به
affiliated company
U
شرکت وابسته
totemistic
U
وابسته به توتم
connubial
U
وابسته به زناشویی
marines
U
وابسته به دریانوردی
programmatic
U
وابسته به پروگرام
isthmian
U
وابسته به باریکه
toplogic
U
وابسته به مکانشناسی
air attache
U
وابسته هوایی
tonsorial
U
وابسته به سلمانی
isthmic
U
وابسته به باریکه
naval
U
وابسته به کشتی
laryngeal
U
وابسته بنای
altitudinal
U
وابسته به اوج
aesculapian
U
وابسته به دارگونه طب
aerological
U
وابسته بهواشناسی
landed
U
وابسته بزمین
totemic
U
وابسته به توتم
photographic
U
وابسته به عکاسی
trachean
U
وابسته به نای
materialistic
U
وابسته به مادیات
generic
U
وابسته به تیره
lactic
U
وابسته به شیر
paralytics
U
وابسته به فلج
kufic
U
وابسته به کوفه
emotive
U
وابسته به احساسات
pancreatic
U
وابسته به لوزالمعده
jesuitic
U
وابسته به یسوعیون
adipic
U
وابسته به چربی
acoustical
U
وابسته به شنوایی
provencal
U
وابسته بشهر
promethean
U
وابسته به پرومیتوس
maritime
U
وابسته بدریانوردی
degenerative
U
وابسته به انحطاط
marine
U
وابسته به دریانوردی
paralytic
U
وابسته به فلج
laryngitic
U
وابسته به نای
trigonometric
U
وابسته به مثلثات
mantic
U
وابسته به پیشگویی
solar
U
وابسته بخورشید
preemptive
U
وابسته به حق شفعه
preemptive
U
وابسته به پیشدستی
malic
U
وابسته به سیب
homicidal
U
وابسته به ادمکشی
malarial
U
وابسته به مالاریا
uranological
U
وابسته به اسمانشناسی
prefectoral
U
وابسته به اداری
prefectorial
U
وابسته به اداری
psychiatric
U
وابسته به روانپزشکی
porcine
U
وابسته بخوک
machine dependent
U
وابسته به ماشین
machine dependent
U
وابسته ماشین
undersurface
U
وابسته بزیرسطح
macaronic
U
وابسته به ماکارونی
menstrual
U
وابسته به قاعده گی
manurial
U
وابسته بکود
marian
U
وابسته به مریم
viral
U
وابسته به ویروس
mayoral
U
وابسته به شهردار
microscopic
U
وابسته به میکروسکپ
maximal
U
وابسته به حداکثر
matricidal
U
وابسته بمادرکشی
predial or prae
U
وابسته به زمین
masticatory
U
وابسته به جویدن
aesthetic
U
وابسته به زیبایی
aesthetically
U
وابسته به زیبایی
cosmic
U
وابسته بگیتی
vaccinal
U
وابسته به واکسن
uxorial
U
وابسته به عیال
jugular
U
وابسته بوریدوداجی
jugulars
U
وابسته بوریدوداجی
matrimonial
U
وابسته به عروسی
oracular
U
وابسته به وحی
surgical
U
وابسته به جراحی
vital
U
وابسته بزندگی
vital
U
وابسته به زندگی
structurally
U
وابسته به ساختمان
limnic
U
وابسته به اب شیرین
structurally
U
وابسته به بنا
subversion
U
وابسته به خرابکاری
social
U
وابسته بجامعه
tubuliferous
U
وابسته به استکانیان
planetary
U
وابسته به سیاره
focal
U
وابسته بکانون
oratorical
U
وابسته به سخنرانی
troy
U
وابسته به تروا
trophic
U
وابسته بتغذیه
nasal
U
وابسته به بینی
nasal
U
وابسته به منخرین
pessimistic
U
وابسته به بدبینی
mission
U
وابسته به ماموریت
missions
U
وابسته به ماموریت
lenten
U
وابسته به چله
structural
U
وابسته به بنا
structural
U
وابسته به ساختمان
investigatory
U
وابسته به رسیدگی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com