Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
variation
U
وابسته به تغییرو دگرگونی
variations
U
وابسته به تغییرو دگرگونی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
turnover
U
تغییرو تبدیل
otherness
U
دگرگونی
catabolism
U
دگرگونی
variation
U
دگرگونی
shift
U
دگرگونی
variations
U
دگرگونی
move
U
دگرگونی
U-turn
U
دگرگونی
U-turns
U
دگرگونی
metamorphosis
U
دگرگونی
alteration
U
دگرگونی
vicissitude
U
دگرگونی
contrariety
U
دگرگونی
transformation
U
دگرگونی
change
U
دگرگونی
changed
U
دگرگونی
mutations
U
دگرگونی
changes
U
دگرگونی
changing
U
دگرگونی
mutation
U
دگرگونی
ecocline
U
بوم دگرگونی
alteration switch
U
گزینه دگرگونی
metachromatism
U
دگرگونی رنگ
metabolism
U
دگرگونی متابولیزم
future shock
U
اضطراب دگرگونی
changeover
U
دگرگونی کامل
transformism
U
دگرگونی گرایی
transmutable
U
دگرگونی پذیر
metabolisms
U
دگرگونی متابولیزم
tranformable
U
دگرگونی پذیر
changeovers
U
دگرگونی کامل
ecological change
U
دگرگونی بوم شناختی
shake-ups
U
سرهم بندی دگرگونی
shake up
U
سرهم بندی دگرگونی
shake-up
U
سرهم بندی دگرگونی
troposhere
U
کره دگرگونی تروپوسفر
changed
U
دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
phonology
U
دانش دگرگونی صدا در زبان
change
U
دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
changes
U
دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
changing
U
دگرگون کردن یاشدن دگرگونی
commutable
U
دگرگونی پذیر قابل تبدیل
energy operates changes
U
نیرو مایه دگرگونی است
endomorphy
U
رویش از روپوست درون دگرگونی
endomorphism
U
رویش از روپوست درون دگرگونی
reformer
U
پیشوای اصلاحات طرفدار دگرگونی اساسی
reformers
U
پیشوای اصلاحات طرفدار دگرگونی اساسی
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
it is insusceptible of change
U
اماده برای تغییر نسبت استعداد دگرگونی ندارد
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associated
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
comprador
U
وابسته
congenerous
U
وابسته
pyrexic
U
وابسته به تب
attendants
U
وابسته
aquatic
U
وابسته به اب
attendant
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
riverrine
U
وابسته به
of kin
U
وابسته
elfin
U
وابسته به جن
belonging
U
وابسته ها
pertaining
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
elysian
U
وابسته به
dependant
U
وابسته
dependants
U
وابسته
germane
U
وابسته
dependent
U
وابسته
cantabrigian
U
وابسته به
diphtheric
U
وابسته به
plantar
U
وابسته به کف پا
commissarial
U
وابسته به
appurtenant
U
وابسته
sexual organs
U
وابسته به
pertinent
U
وابسته
carpal
U
وابسته به مچ
attache
U
وابسته
pertianing
U
وابسته
federate
U
وابسته
federated
U
وابسته
federates
U
وابسته
federating
U
وابسته
attached
U
وابسته
pyretic
U
وابسته به تب
tuitionary
U
وابسته به
syncop
U
وابسته به غش
thereof=of that
U
وابسته به ان
affiliating
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
related
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
pyrexial
U
وابسته به تب
adjective
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
akin
U
وابسته
thereof
U
وابسته به ان
relative
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
subordinated
U
وابسته
subordinates
U
وابسته
relevant
U
وابسته
israelitish
U
وابسته به
contingent
U
وابسته
subordinating
U
وابسته
contingents
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
messianic
U
وابسته به
hanger on
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
wedded
U
وابسته
levitical
U
وابسته به
febile
U
وابسته به تب
marine
U
وابسته به دریانوردی
gular
U
وابسته به مری
internuptial
U
وابسته به عروسی
inhibitive
U
وابسته به جلوگیری
glandulose
U
وابسته به غدد
predial or prae
U
وابسته به زمین
interoceptive
U
وابسته به احشاء
landed
U
وابسته بزمین
potamic
U
وابسته به رودها
emotive
U
وابسته به احساسات
pancreatic
U
وابسته به لوزالمعده
gutturo nasal
U
وابسته بگلووبینی
interferential
U
وابسته به دخالت
marines
U
وابسته به دریانوردی
intercollegiate
U
وابسته بکالج ها
paralytic
U
وابسته به فلج
inspectoral
U
وابسته به بازرس ها
inner directed
U
درون وابسته
paralytics
U
وابسته به فلج
materialistic
U
وابسته به مادیات
provencal
U
وابسته بشهر
haemic
U
وابسته بخون
preemptive
U
وابسته به حق شفعه
connubial
U
وابسته به زناشویی
generic
U
وابسته به تیره
degenerative
U
وابسته به انحطاط
acoustical
U
وابسته به شنوایی
piscatory
U
وابسته به صیدماهی
antichristian
U
وابسته به دجال
piscatory
U
وابسته به ماهیگیری
piscatorial
U
وابسته به صیدماهی
isthmian
U
وابسته به باریکه
piscatorial
U
وابسته به ماهیگیری
aortal
U
وابسته بشاهرگ
isthmic
U
وابسته به باریکه
glandulous
U
وابسته به غدد
aortic
U
وابسته بشاهرگ
gerontic
U
وابسته به پیری
jesuitic
U
وابسته به یسوعیون
kufic
U
وابسته به کوفه
geomantic
U
وابسته به رمالی
lactic
U
وابسته به شیر
photic
U
وابسته به تولیدنور
pistillary
U
وابسته به مادگی گل
anginal
U
وابسته به گلودرد
adipic
U
وابسته به چربی
aerological
U
وابسته بهواشناسی
aesculapian
U
وابسته به دارگونه طب
gregorian
U
وابسته به گریگوری
affiliated company
U
شرکت وابسته
interrogatory
U
وابسته به سئوال
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com