English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
goechemical U وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
apractic U وابسته به تغییرات بافتی مغز
apraxic U وابسته به تغییرات بافتی مغز
landform U تغییرات سطح زمین در اثرعوامل طبیعی
pyrochemical U وابسته به فعالیت شیمیایی درگرمای زیاد
geochemistry U علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
predial or prae U وابسته به زمین
geologic U وابسته به زمین شناسی
geomagnetic U وابسته به جاذبه زمین
geological U وابسته به زمین شناسی
geothermal U وابسته به حرارت مرکزی زمین
geothermic U وابسته به حرارت مرکزی زمین
geogonostical U وابسته به خارههای ویژه زمین
seismic U وابسته به زمین لرزه مرتعش
geogonostic U وابسته به شناسایی خارههای ویژه زمین
permian U وابسته بدوره زمین شناسی پرمیان
hydrothermal U وابسته به عمل ابهای گرم درپوسته زمین
geodesical U وابسته بعلم زمین پیمایی درسطح کره
geodetic U وابسته به علم زمین پیمایی درسطح کره
chthonian U درون زمین وابسته به خدایان وارواح عالم اسفل
chthonic U درون زمین وابسته به خدایان وارواح عالم اسفل
geostrophic U وابسته به نیروی انحناء وپیچیدگی یا انقباضی که دراثرگردش زمین ایجادمیشود
mesozoic U وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
neozoic U وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
chemical survey U بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
paleozoic U وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
serf U درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
serfs U درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
holocene U وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
predials U بردگان وابسته به زمین بردگان زراعتی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
v , series U سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
transaction code U کد تغییرات
oscilliations U تغییرات
variations U تغییرات
variation U تغییرات
ranges U دامنه تغییرات
social changes U تغییرات اجتماعی
range U دامه تغییرات
seasonal variations U تغییرات فصلی
tolerance U دامنه تغییرات
tolerances U دامنه تغییرات
calculation variation U انالیز تغییرات
qualitative changes U تغییرات کیفی
quantitative changes U تغییرات کمی
rate of changes U نرخ تغییرات
taste changes U تغییرات سلیقه
lateral shifts U تغییرات عرضی
lateral shifts U تغییرات جانبی
isothermal change U تغییرات هم دما
adiabetic changes U تغییرات ادیابتیک
incrementally U تغییرات پلهای
calculus of variations U حساب تغییرات
flux U تغییرات پی در پی جریان
chance variations U تغییرات تصادفی
transaction file U فایل تغییرات
technological changes U تغییرات فنی
flux and reflux U تغییرات زمانه
f. and reflux U تغییرات روزگار
output variability U تغییرات تولید
physical change U تغییرات فیزیکی
ranges U دامه تغییرات
coefficient of variation U ضریب تغییرات
ranged U دامنه تغییرات
deflection shift U تغییرات انحراف
depth varies U عمق تغییرات
range U دامنه تغییرات
ranged U دامه تغییرات
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
revolutionising U تغییرات اساسی دادن
Fundamental ( radical) changes. U تغییرات اساسی وعمده
parabolic variation U تغییرات سهمی شکل
revolutionize U تغییرات اساسی دادن
revolutionises U تغییرات اساسی دادن
revolutionized U تغییرات اساسی دادن
go through changes <idiom> U گرفتار تغییرات شدن
flux U گداز تغییرات پی درپی
revolutionised U تغییرات اساسی دادن
touch up <idiom> U اصلاح کردن تغییرات
innovating U تغییرات واصلاحاتی دادن در
innovates U تغییرات واصلاحاتی دادن در
innovated U تغییرات واصلاحاتی دادن در
minimal changes method U روش کمترین تغییرات
revolutionizing U تغییرات اساسی دادن
modular range U دامنه تغییرات مدول
revolutionizes U تغییرات اساسی دادن
variational calculus U حسابان تغییرات [ریاضی]
aspect change U تغییرات منظری هدف
electrodermal changes U تغییرات برقی پوست
wind shear U تغییرات سمتی باد
calculus of variations U حساب تغییرات [ریاضی]
innovate U تغییرات واصلاحاتی دادن در
variational calculus U حساب تغییرات [ریاضی]
calculus of variations U حسابان تغییرات [ریاضی]
cataplasia U تغییرات قهقهرایی در سلول
chemic U شیمیایی
chemical sense U حس شیمیایی
chemical biological and radiological U شیمیایی
chemical U شیمیایی
chemicals U شیمیایی
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
crawling peg U تغییرات جزئی در نرخ ارز
atmosphere related syndrome [ARS] U حساسیت به تغییرات هوا [پزشکی]
rate U میزان مهارت شدت تغییرات
stenothermy U کم مقاومتی در مقابل تغییرات حرارت
meteoropathy U حساسیت به تغییرات هوا [پزشکی]
rates U میزان مهارت شدت تغییرات
sounding rocket U موشک اکتشاف تغییرات جوی
aeromancy U پیش بینی تغییرات هوا
military pay order U جدول تغییرات حقوقی پرسنل
tolerance U حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
total differential U تغییرات کلی ممکنه در یک متغیر
tolerances U حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
chemical grouting U تزریق شیمیایی
mulch U ماده شیمیایی
chemical agent U عامل شیمیایی
mulches U ماده شیمیایی
fertilisers U کود شیمیایی
chemical analyse U تجزیه شیمیایی
chemical agent U ماده شیمیایی
chemical ammunition U مهمات شیمیایی
biochemical U زیستی- شیمیایی
chemical analysis U تجزیه شیمیایی
fertilizers U کود شیمیایی
fertilizer U کود شیمیایی
chemical bond U پیوند شیمیایی
precipitates U رسوب شیمیایی
chemiluminescence U نورتابی شیمیایی
narcosis U خواب شیمیایی
chemical weathering U هوازدگی شیمیایی
chemical survey U تجسس شیمیایی
chemical shift U جابجایی شیمیایی
chemical species U گونههای شیمیایی
chemical security U تامین شیمیایی
chemical research U پژوهش شیمیایی
chemical reactor U واکنشگاه شیمیایی
chemism U خاصیت شیمیایی
chemisorption U جذب شیمیایی
precipitated U رسوب شیمیایی
precipitate U رسوب شیمیایی
decomposition U هوازدگی شیمیایی
galvanic cell U پیل شیمیایی
electrochemical U برقی- شیمیایی
cloud attack U تک با ابر شیمیایی
chemotropism U گرایش شیمیایی
homolysis U تجزیه شیمیایی
chemoreceptor U گیرنده شیمیایی
chemical reaction U واکنش شیمیایی
chemical properties U خواص شیمیایی
chemical energy U انرژی شیمیایی
chemical element U عنصر شیمیایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com