English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
isthmian U وابسته به باریکه
isthmic U وابسته به باریکه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
slatey U شبیه سنگ لوح باریکه باریکه
slaty U شبیه سنگ لوح باریکه باریکه
slipe U باریکه باریکه کردن سریدن
slabs U باریکه باریکه شدن
slab U باریکه باریکه شدن
neck U باریکه
necks U باریکه
slatted U باریکه باریکه
track U باریکه
slipe U باریکه
berm U باریکه
berme U باریکه
strip U باریکه
isthmus U باریکه
band U باریکه
isthmuses U باریکه
beam U باریکه
hair space U باریکه
tracked U باریکه
tracks U باریکه
beams U باریکه
bands U باریکه
backwaters U باریکه اب
backwater U باریکه اب
jog U باریکه بیقاعدگی
slabs U ورقه باریکه
jogging U باریکه بیقاعدگی
strake U باریکه زمین
jogs U باریکه بیقاعدگی
jogged U باریکه بیقاعدگی
tabs U باریکه دادن به
electron beam U باریکه الکترون
splintered U باریکه چوب
mica strip U باریکه میکا
splinter U باریکه چوب
tabs U برگ باریکه
tab U باریکه دادن به
sheer U باریکه پل ناو
slices U تکه باریکه
slice U تکه باریکه
tab U برگ باریکه
slab U ورقه باریکه
molecular beam U باریکه مولکولی
ion beam U باریکه یونی
splintering U باریکه چوب
splinters U باریکه چوب
panhandle U زمین باریکه
panhandled U زمین باریکه
panhandles U زمین باریکه
panhandling U زمین باریکه
rib U گچی لنگه باریکه
garboard strake U باریکه تحتانی ناو
steak U باریکه گوشت کبابی
steaks U باریکه گوشت کبابی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
screed U تکه پاره باریکه زمین
hot rolled strip U باریکه نورد شده داغ
potato chip U باریکه سیب زمینی سرخ کرده
potato chips U باریکه سیب زمینی سرخ کرده
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
anti tear strips U باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
associating U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
listel U باریکه راه راه
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
congenerous U وابسته
of kin U وابسته
federating U وابسته
federates U وابسته
federated U وابسته
federate U وابسته
comprador U وابسته
commissarial U وابسته به
monitorial U وابسته به
hanger on U وابسته
israelitish U وابسته به
levitical U وابسته به
attendant U وابسته
attendants U وابسته
tuitionary U وابسته به
interdependent U وابسته
adjectives U وابسته
akin U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
febile U وابسته به تب
diphtheric U وابسته به
elysian U وابسته به
syncop U وابسته به غش
cephalic U وابسته به سر
dependent U وابسته
belonging U وابسته ها
attributable U وابسته به
pertaining U وابسته
germane U وابسته
attached U وابسته
riverrine U وابسته به
elfin U وابسته به جن
subordinated U وابسته
pyretic U وابسته به تب
pyrexial U وابسته به تب
pyrexic U وابسته به تب
plantar U وابسته به کف پا
appurtenant U وابسته
carpal U وابسته به مچ
thereof U وابسته به ان
pertinent U وابسته
cantabrigian U وابسته به
related U وابسته
affiliate U وابسته
affiliated U وابسته
affiliates U وابسته
affiliating U وابسته
aquatic U وابسته به اب
attache U وابسته
pertianing U وابسته
sexual organs U وابسته به
wedded U وابسته
relative U وابسته
relevant U وابسته
adjective U وابسته
subordinates U وابسته
subordinate U وابسته
correspondent U وابسته
messianic U وابسته به
correspondents U وابسته
subordinating U وابسته
contingents U وابسته
contingent U وابسته
dependants U وابسته
dependant U وابسته
missions U وابسته به ماموریت
presbyterial U وابسته به کشیش ها
press attache U وابسته مطبوعاتی
prefectorial U وابسته به اداری
placentas U وابسته به جفت
exegetic U وابسته به تفسیر
preemptive U وابسته به حق شفعه
predial or prae U وابسته به زمین
prefectoral U وابسته به اداری
mayoral U وابسته به شهردار
preemptive U وابسته به پیشدستی
subordinate clauses U بند وابسته
mission U وابسته به ماموریت
social U وابسته بجامعه
far eastern U وابسته بخاوردور
planetary U وابسته به سیاره
focal U وابسته بکانون
programmatic U وابسته به پروگرام
partitive U وابسته به جزء
facultative U وابسته به faculty
oratorical U وابسته به سخنرانی
masticatory U وابسته به جویدن
matricidal U وابسته بمادرکشی
maximal U وابسته به حداکثر
nasal U وابسته به منخرین
pessimistic U وابسته به بدبینی
subversion U وابسته به خرابکاری
potamic U وابسته به رودها
mensal U وابسته به میز
generic U وابسته به تیره
wedded U وابسته به ازدواج
marines U وابسته به دریانوردی
acoustical U وابسته به شنوایی
ambassadorial U وابسته به سفارت
eponymic U وابسته به سرخاندان
curatorial <adj.> U وابسته به سرپرستی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com