Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
isthmian
U
وابسته به باریکه
isthmic
U
وابسته به باریکه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
slatey
U
شبیه سنگ لوح باریکه باریکه
slaty
U
شبیه سنگ لوح باریکه باریکه
slipe
U
باریکه باریکه کردن سریدن
slabs
U
باریکه باریکه شدن
slab
U
باریکه باریکه شدن
neck
U
باریکه
necks
U
باریکه
slatted
U
باریکه باریکه
track
U
باریکه
slipe
U
باریکه
berm
U
باریکه
berme
U
باریکه
strip
U
باریکه
isthmus
U
باریکه
band
U
باریکه
isthmuses
U
باریکه
beam
U
باریکه
hair space
U
باریکه
tracked
U
باریکه
tracks
U
باریکه
beams
U
باریکه
bands
U
باریکه
backwaters
U
باریکه اب
backwater
U
باریکه اب
jog
U
باریکه بیقاعدگی
slabs
U
ورقه باریکه
jogging
U
باریکه بیقاعدگی
strake
U
باریکه زمین
jogs
U
باریکه بیقاعدگی
jogged
U
باریکه بیقاعدگی
tabs
U
باریکه دادن به
electron beam
U
باریکه الکترون
splintered
U
باریکه چوب
mica strip
U
باریکه میکا
splinter
U
باریکه چوب
tabs
U
برگ باریکه
tab
U
باریکه دادن به
sheer
U
باریکه پل ناو
slices
U
تکه باریکه
slice
U
تکه باریکه
tab
U
برگ باریکه
slab
U
ورقه باریکه
molecular beam
U
باریکه مولکولی
ion beam
U
باریکه یونی
splintering
U
باریکه چوب
splinters
U
باریکه چوب
panhandle
U
زمین باریکه
panhandled
U
زمین باریکه
panhandles
U
زمین باریکه
panhandling
U
زمین باریکه
rib
U
گچی لنگه باریکه
garboard strake
U
باریکه تحتانی ناو
steak
U
باریکه گوشت کبابی
steaks
U
باریکه گوشت کبابی
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
screed
U
تکه پاره باریکه زمین
hot rolled strip
U
باریکه نورد شده داغ
potato chip
U
باریکه سیب زمینی سرخ کرده
potato chips
U
باریکه سیب زمینی سرخ کرده
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
anti tear strips
U
باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
associating
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
strippers
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
listel
U
باریکه راه راه
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
congenerous
U
وابسته
of kin
U
وابسته
federating
U
وابسته
federates
U
وابسته
federated
U
وابسته
federate
U
وابسته
comprador
U
وابسته
commissarial
U
وابسته به
monitorial
U
وابسته به
hanger on
U
وابسته
israelitish
U
وابسته به
levitical
U
وابسته به
attendant
U
وابسته
attendants
U
وابسته
tuitionary
U
وابسته به
interdependent
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
akin
U
وابسته
thereof=of that
U
وابسته به ان
febile
U
وابسته به تب
diphtheric
U
وابسته به
elysian
U
وابسته به
syncop
U
وابسته به غش
cephalic
U
وابسته به سر
dependent
U
وابسته
belonging
U
وابسته ها
attributable
U
وابسته به
pertaining
U
وابسته
germane
U
وابسته
attached
U
وابسته
riverrine
U
وابسته به
elfin
U
وابسته به جن
subordinated
U
وابسته
pyretic
U
وابسته به تب
pyrexial
U
وابسته به تب
pyrexic
U
وابسته به تب
plantar
U
وابسته به کف پا
appurtenant
U
وابسته
carpal
U
وابسته به مچ
thereof
U
وابسته به ان
pertinent
U
وابسته
cantabrigian
U
وابسته به
related
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
affiliated
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
affiliating
U
وابسته
aquatic
U
وابسته به اب
attache
U
وابسته
pertianing
U
وابسته
sexual organs
U
وابسته به
wedded
U
وابسته
relative
U
وابسته
relevant
U
وابسته
adjective
U
وابسته
subordinates
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
messianic
U
وابسته به
correspondents
U
وابسته
subordinating
U
وابسته
contingents
U
وابسته
contingent
U
وابسته
dependants
U
وابسته
dependant
U
وابسته
missions
U
وابسته به ماموریت
presbyterial
U
وابسته به کشیش ها
press attache
U
وابسته مطبوعاتی
prefectorial
U
وابسته به اداری
placentas
U
وابسته به جفت
exegetic
U
وابسته به تفسیر
preemptive
U
وابسته به حق شفعه
predial or prae
U
وابسته به زمین
prefectoral
U
وابسته به اداری
mayoral
U
وابسته به شهردار
preemptive
U
وابسته به پیشدستی
subordinate clauses
U
بند وابسته
mission
U
وابسته به ماموریت
social
U
وابسته بجامعه
far eastern
U
وابسته بخاوردور
planetary
U
وابسته به سیاره
focal
U
وابسته بکانون
programmatic
U
وابسته به پروگرام
partitive
U
وابسته به جزء
facultative
U
وابسته به faculty
oratorical
U
وابسته به سخنرانی
masticatory
U
وابسته به جویدن
matricidal
U
وابسته بمادرکشی
maximal
U
وابسته به حداکثر
nasal
U
وابسته به منخرین
pessimistic
U
وابسته به بدبینی
subversion
U
وابسته به خرابکاری
potamic
U
وابسته به رودها
mensal
U
وابسته به میز
generic
U
وابسته به تیره
wedded
U
وابسته به ازدواج
marines
U
وابسته به دریانوردی
acoustical
U
وابسته به شنوایی
ambassadorial
U
وابسته به سفارت
eponymic
U
وابسته به سرخاندان
curatorial
<adj.>
U
وابسته به سرپرستی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com