Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
uranographic
U
وابسته به اسمان نگاری
uranographical
U
وابسته به اسمان نگاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
uranography
U
عالم شناسی اسمان نگاری
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
chromatographic
U
وابسته برنگ نگاری
topographic
U
وابسته بنقشه برداری یا مکان نگاری
pictography
U
تصویر نگاری رمز نگاری
fingerprinted
U
انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprint
U
انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprinting
U
انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprints
U
انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
blue
U
اسمان
heavens
U
اسمان
bluer
U
اسمان
hypethral
U
رو به اسمان
bluest
U
اسمان
firmament
U
اسمان
heights
U
اسمان
welkin
U
اسمان
on high
U
به اسمان
height
U
اسمان
on high
U
در اسمان
heaven
U
اسمان
the upper regions
U
اسمان
the blue
U
اسمان
tramps
U
اسمان جل
tramped
U
اسمان جل
tramp
U
اسمان جل
skies
U
اسمان
sky
U
اسمان
skiey
U
اسمان وار
planetariums
U
اسمان نما
thunder
U
اسمان غرش
celestial sphere
U
کره اسمان
skyscraper
U
اسمان خراش
planetarium
U
اسمان نما
sky scaper
U
اسمان خراش
thundered
U
اسمان غرش
thunders
U
اسمان غرش
olympus
U
اسمان بهشت
uranology
U
اسمان شناسی
uranorama
U
اسمان نما
blue
U
اسمان نیلگون
azure
U
اسمان نیلگون
skyey
U
اسمان وار
mackerel sky
U
اسمان پیسه
heavenwards
U
سوی اسمان
the vault of heaven
U
گنبد اسمان
bluest
U
اسمان نیلگون
primum mobile
U
اسمان دهم
the seventh heaven
U
اسمان هفتم
skyscrapers
U
اسمان خراش
bluer
U
اسمان نیلگون
skyward
U
بسوی اسمان
the round of heaven
U
گنبد اسمان
lofts
U
کبوترخانه اسمان
loft
U
کبوترخانه اسمان
skywards
U
سوی اسمان
sky scraper
U
اسمان خراش
the kingdom of heaven
U
ملکوت اسمان
heavenward
U
روبه اسمان
heavenward
U
بطرف اسمان
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
heavens
U
عرش هفت اسمان
ascension
U
عروج عیسی به اسمان
the milky way
U
اسمان دره کاهکشان
heaven
U
عرش هفت اسمان
sky high
U
خیلی بالا در اسمان
sky-high
U
خیلی بالا در اسمان
heaven
U
هفت طبقه اسمان
zenith
U
بالاترین نقطه اسمان
serene
U
متین اسمان صاف
sky blue
U
رنگ ابی اسمان
hypaethral
U
بی پوشش روبه اسمان
heavens
U
هفت طبقه اسمان
Milky Way
U
اسمان دره جاده شیری
starfinder
U
وسیله شناسایی ستارگان در اسمان
uranus
U
خدای اسمان فرزندزمین و پدرتیتان ها
it thunders
U
صدای اسمان غرغره میاید
ascension day
U
روز عروج عیسی به اسمان
monographs
U
تک نگاری
hydrography
U
اب نگاری
hydrographic
U
اب نگاری
reticulum
U
نگاری
arteriography
U
رگ نگاری
angiography
U
رگ نگاری
monograph
U
تک نگاری
snow blink
U
تکههای ابر سفید در اسمان یا صفحه رادار
pictorial art
U
پیکر نگاری
cerography
U
موم نگاری
chromatography
U
رنگ نگاری
picture writing
U
تصویر نگاری
logging
U
واقعه نگاری
dactylagraphy
U
انگشت نگاری
psychography
U
روان نگاری
cranioscopy
U
جمجمه نگاری
ski graphŠetc
U
سایه نگاری
spectrography
U
بیناب نگاری
spectrography
U
طیف نگاری
soleprint
U
انگشت نگاری از پا
arteriography
U
نبض نگاری
cardiography
U
قلب نگاری
topography
U
برجسته نگاری
topography
U
مکان نگاری
sciagraphy
U
سایه نگاری
seismography
U
زلزله نگاری
dactyloscopy
U
انگشت نگاری
pictography
U
صورت نگاری
ethnography
U
قوم نگاری
pornography
U
هرزه نگاری
journalism
U
روزنامه نگاری
crystallography
U
بلور نگاری
oceanpgraphy
U
اقیانوس نگاری
cartography
U
نقشه نگاری
oceanography
U
اقیانوس نگاری
chronology
U
رخداد نگاری
chronology
U
وقایع نگاری
demography
U
جمعیت نگاری
demography
U
مردم نگاری
demography
U
امار نگاری
macrography
U
بزرگ نگاری
oscillography
U
نوسان نگاری
data recording
U
داده نگاری
dermatographia
U
پوست نگاری
eco mapping
U
بوم نگاری
electrotype
U
برق نگاری
hydrographic
U
مربوط به اب نگاری
phonography
U
صدا نگاری
hydrographic
U
نقشه اب نگاری
hydrography
U
علم اب نگاری
leetter writing
U
نامه نگاری
letter writer
U
نامه نگاری
phallography
U
نعوظ نگاری
petrography
U
سنگ نگاری
letter writing
U
نامه نگاری
myography
U
عضله نگاری
surveys
U
اب نگاری دریایی
surveyed
U
اب نگاری دریایی
survey
U
اب نگاری دریایی
stylistics
U
سلیس نگاری
ethnographic
<adj.>
U
قوم نگاری
tachygraphy
U
تند نگاری
newspapers
U
روزنامه نگاری کردن
seismic method
U
روش زلزله نگاری
newspaper
U
روزنامه نگاری کردن
hydrographic chart
U
نقشه اب نگاری دریایی
mental topography
U
مکان نگاری ذهن
planography
U
نقشه نگاری طراحی
electroencephalography
U
برق نگاری مغز
emg
U
برق نگاری ماهیچه
electroretinography
U
برق نگاری شبکیه
topography
U
مکان نگاری مساحی
telegraphic
U
از راه دور نگاری
electrocardiography
U
قلب نگاری برقی
diary method
U
روش خاطره نگاری
electromyography
U
برق نگاری ماهیچه
finger print department
U
اداره انگشت نگاری
To take fingerprints.
U
انگشت نگاری کردن
portraiture
U
پیکر نگاری تعریف
notepaper
U
کاغذ نامه نگاری
anecdotal method
U
روش واقعه نگاری
ideographs
U
حروف اندیشه نگاری
computed tomography scanning
U
مغز نگاری کامپیوتری
hydrographic datum
U
سطح مبنای اب نگاری
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
astrodome
U
گنبد شیشهای که خلبان میتواند از وراء ان اسمان رامشاهده کند
sky glow
U
انعکاس نور یک جنگ افزار یاشعله دهانه ان در صفحه اسمان
nautical chart
U
نقشه دریایی اب نگاری شده
automatic
U
فرم های نامه نگاری
automatics
U
فرم های نامه نگاری
to correspond with
U
رابطه
[نامه نگاری]
داشتن با
lexicography
U
فرهنگ نویسی واژه نگاری
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
floating lines
U
خطوط مواج برجسته نگاری وبرجسته بینی
pastellist
U
پیکر نگاری که با مداد رنگی کار میکند
journalese
U
بزرگ جلوه دادن مطالب درروزنامه نگاری
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
moulage
U
انگشت نگاری یا نگارش اثر چیزی برای کشف جرم
clear air turbulence
U
اشفتگی در اسمان فاقد ابر که معمولا در ارتفاعات بالا وهمراه با تغییر سرعت درنزدیکی مسیر خروج گازهامیباشد
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
thunder
U
اسمان غرش کردن باصدای رعد اسا ادا کردن
thundered
U
اسمان غرش کردن باصدای رعد اسا ادا کردن
thunders
U
اسمان غرش کردن باصدای رعد اسا ادا کردن
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com