English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mongoloid U وابسته بمرض بلاهت مغولی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mongolism U مرض بلاهت مغولی
diabetic U مبتلا یا وابسته بمرض قند دولابی
diabetics U مبتلا یا وابسته بمرض قند دولابی
tuberculation U ابتلاء بمرض سل
tuberculate U مبتلا بمرض سل
mongolian U مغولی
imbecility U بلاهت
mongol U مغولی
tommyrot U بلاهت
stupor U بلاهت
stupors U بلاهت
mongolian draw U زه کشی مغولی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
peacock U طرح طاووس [این طرح در فرش های ایرانی، چینی، مغولی، قفقازی و ترکیه بصورت های متفاوت بکار می رود. در فرش چین گاه در کل متن و گاه در فرش ایران و قفقاز بصورت نمادی کوچک در گوشه و کنار فرش بافت می شود.]
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
levitical U وابسته به
thereof U وابسته به ان
affiliate U وابسته
elfin U وابسته به جن
affiliated U وابسته
attache U وابسته
pertinent U وابسته
attached U وابسته
interdependent U وابسته
subordinate U وابسته
subordinated U وابسته
subordinates U وابسته
appurtenant U وابسته
hanger on U وابسته
affiliates U وابسته
affiliating U وابسته
carpal U وابسته به مچ
attendant U وابسته
commissarial U وابسته به
pertianing U وابسته
cephalic U وابسته به سر
pyretic U وابسته به تب
pyrexial U وابسته به تب
aquatic U وابسته به اب
pyrexic U وابسته به تب
attendants U وابسته
cantabrigian U وابسته به
comprador U وابسته
riverrine U وابسته به
pertaining U وابسته
dependant U وابسته
dependants U وابسته
relative U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
israelitish U وابسته به
sexual organs U وابسته به
congenerous U وابسته
syncop U وابسته به غش
adjective U وابسته
contingents U وابسته
akin U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
monitorial U وابسته به
germane U وابسته
tuitionary U وابسته به
relevant U وابسته
diphtheric U وابسته به
febile U وابسته به تب
messianic U وابسته به
elysian U وابسته به
belonging U وابسته ها
subordinating U وابسته
federate U وابسته
federated U وابسته
federates U وابسته
federating U وابسته
dependent U وابسته
of kin U وابسته
wedded U وابسته
adjectives U وابسته
related U وابسته
contingent U وابسته
correspondent U وابسته
correspondents U وابسته
attributable U وابسته به
specie U وابسته بسکه
dramaturgic U وابسته به فن نمایش
dependent variable U متغیر وابسته
dependant variable U متغیر وابسته
communistic U وابسته بکمونیسم
deltaic U وابسته به دلتا
compunctious U وابسته به پشیمانی
deathy U وابسته بمردن
dermatic U وابسته به زیرپوست
commercial attache U وابسته تجاری
commercial attache U وابسته تجارتی
human U وابسته بانسان
cloistral U وابسته به صومعه
sympathetics U پی یا عصب که وابسته به
swinish U وابسته به خوک
ethnicity U وابسته به نژادشناسی
supererogatory U وابسته به بس پردازی
sorcerous U وابسته به جادوگری
vital U وابسته به زندگی
device dependent U وابسته به دستگاه
commercial attache U وابسته بازرگانی
soudanese U وابسته به soudan
clitoric U وابسته به چوچوله
darky U وابسته به نژادسیاه
sudanese U وابسته به سودان
undersurface U وابسته بزیرسطح
cycloidal U وابسته به دایره
cuttural attache U وابسته فرهنگی
scientific U وابسته بعلم
congestive U وابسته به تراکم
cuticular U وابسته به پوست
cufic U وابسته به کوفه
tutelary U وابسته بقیمومت
corneal U وابسته به قرنیه
stomatic U وابسته بدهان
dioecious U وابسته به مگ س گیران
diphtheritic U وابسته به خناق
diametral U وابسته بقطر
subunits U یکانهای وابسته
dominical U وابسته بخداوند
subordinate class U طبقه وابسته
diaconal U وابسته بشماس
nasal U وابسته به بینی
seminal U وابسته به منی
investigatory U وابسته به رسیدگی
ethnic U وابسته به نژادشناسی
dipteran U وابسته به دوبالان
municipal U وابسته بشهرداری
stimulus bound U محرک- وابسته
stomatal U وابسته به دهان
tonsorial U وابسته به سلمانی
affiliated company U شرکت وابسته
aesculapian U وابسته به دارگونه طب
aerological U وابسته بهواشناسی
totemistic U وابسته به توتم
adipic U وابسته به چربی
acoustical U وابسته به شنوایی
degenerative U وابسته به انحطاط
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
totemic U وابسته به توتم
pessimistic U وابسته به بدبینی
antichristian U وابسته به دجال
toplogic U وابسته به مکانشناسی
social U وابسته بجامعه
anginal U وابسته به گلودرد
analphabetic U وابسته به بیسوادی
planetary U وابسته به سیاره
altitudinal U وابسته به اوج
air attache U وابسته هوایی
emotive U وابسته به احساسات
focal U وابسته بکانون
oratorical U وابسته به سخنرانی
connubial U وابسته به زناشویی
marines U وابسته به دریانوردی
marine U وابسته به دریانوردی
maritime U وابسته بدریانوردی
naval U وابسته به کشتی
trophic U وابسته بتغذیه
troy U وابسته به تروا
missions U وابسته به ماموریت
trigonometric U وابسته به مثلثات
nasal U وابسته به منخرین
tubulifloral U وابسته به استکانیان
landed U وابسته بزمین
trachean U وابسته به نای
tubuliferous U وابسته به استکانیان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com