Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
longitudinal
U
وابسته بطول جغرافیایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
latitudinal
U
وابسته بعرض جغرافیایی
latitudinarian
U
وابسته بعرض جغرافیایی
chorographic
U
وابسته بنقشه برداری جغرافیایی از ناحیهای
true convergence
U
سیستم کنترل جغرافیایی یاسیستم مختصات جغرافیایی تقارب حقیقی نصف النهارات
geographic reference
U
سیستم مختصات جغرافیایی سیستم شبکه بندی جغرافیایی
inextenso
U
بطول کافی
prolongate
U
بطول انجامیدن
true origin
U
نقطه مبداء یا مبنای مختصات جغرافیایی نصف النهار مبداء مختصات جغرافیایی
bellyboard
U
تختهای بطول 5/19 سانتیمتر
prolonging
U
طفره رفتن بطول انجامیدن
prolong
U
طفره رفتن بطول انجامیدن
prolongs
U
طفره رفتن بطول انجامیدن
volleyball net
U
بطول 5/9 مترو پهنای 1 متر
association croquet
U
مسابقه بین دو تیم یا دو نفر در زمینی بطول 53 متر و عرض 62متر با 6 دروازه و یک میله عمودی
geographic
U
جغرافیایی
land map
U
نقشه جغرافیایی
latitudes
U
عرض جغرافیایی
true bearing
U
سمت جغرافیایی
latitude
U
عرض جغرافیایی
geographical longitude
U
طول جغرافیایی
longitudes
U
طول جغرافیایی
true convergence
U
انحراف جغرافیایی
true heading
U
سمت جغرافیایی
biogeographic
U
زیست جغرافیایی
geographical mile
U
میل جغرافیایی
geographical meridian
U
خط طول جغرافیایی
geographical poles
U
قطبهای جغرافیایی
geographic map
U
نقشه جغرافیایی
true north
U
شمال جغرافیایی
easting
U
طول جغرافیایی
longitude
U
طول جغرافیایی
geographic equator
U
استوای جغرافیایی
geographical latitude
U
عرض جغرافیایی
gazetteer
U
فرهنگ جغرافیایی
geographic coordinates
U
مختصات جغرافیایی
placename
U
نام جغرافیایی
geographical mile
U
مایل جغرافیایی
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
geocentric latitude
U
عرض جغرافیایی زمینی
difference in easting
U
اختلاف طول جغرافیایی
grid
U
شبکه بندی جغرافیایی
grids
U
شبکه بندی جغرافیایی
co latitude
U
متمم عرض جغرافیایی
parrallels of latitude
U
مدارات عرض جغرافیایی
true course
U
سمت مسیر جغرافیایی
colatitude
U
متمم عرض جغرافیایی
Longitude and latitude.
U
طول وعرض جغرافیایی
geographical meridian
U
نصف النهار جغرافیایی
military area
U
حوزه جغرافیایی نظامی
cartogram
U
نقشه اماری جغرافیایی
georef grid
U
مختصات جغرافیایی جهانی
true azimuth
U
سمت حقیقی گرای جغرافیایی
topology
U
مکان شناسی وضعیت جغرافیایی
locality
U
محل مخصوص مکان جغرافیایی
localities
U
محل مخصوص مکان جغرافیایی
zonation
U
طرز پخش و انتشارموجودات در مناطق جغرافیایی
boundary disclaimer
U
نشان دهنده حدود جغرافیایی منطقه
true course
U
سمت حرکت جغرافیایی ناو یاهواپیما
isobar
U
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobars
U
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
isobare
U
خط جغرافیایی نشان دهنده نقاط هم فشار
aba
U
مقیاس اندازه گیری عرض جغرافیایی
chorography
U
نقشه برداری وتوضیح وضع جغرافیایی ناحیهای
time zones
U
منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
time zone
U
منطقه جغرافیایی دارای ساعت یا نصف النهار معینی
variation
U
زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
variations
U
زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
geocoding
U
روش تهیه یک صفحه گرافیکی اطلاعات در رابطه با یک ناحیه جغرافیایی
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
model geometric
U
یک قسمت یا یک ناحیه جغرافیایی که روی یک سیستم گرافیکی کامپیوترطراحی و در یک پایگاه ذخیره شده است
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
routing indicator
U
گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود
geopolitic
U
علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associate
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
associated
U
وابسته وابسته کردن
anthropography
U
علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
difference in northing
U
اختلاف عرض جغرافیایی اختلاف عرض
cantabrigian
U
وابسته به
israelitish
U
وابسته به
pyrexial
U
وابسته به تب
attendant
U
وابسته
attendants
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
pyretic
U
وابسته به تب
plantar
U
وابسته به کف پا
attached
U
وابسته
carpal
U
وابسته به مچ
adjectives
U
وابسته
thereof=of that
U
وابسته به ان
affiliating
U
وابسته
pyrexic
U
وابسته به تب
affiliates
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
affiliated
U
وابسته
riverrine
U
وابسته به
related
U
وابسته
elysian
U
وابسته به
tuitionary
U
وابسته به
relative
U
وابسته
febile
U
وابسته به تب
thereof
U
وابسته به ان
germane
U
وابسته
pertianing
U
وابسته
federating
U
وابسته
federate
U
وابسته
federates
U
وابسته
sexual organs
U
وابسته به
aquatic
U
وابسته به اب
diphtheric
U
وابسته به
pertinent
U
وابسته
commissarial
U
وابسته به
elfin
U
وابسته به جن
comprador
U
وابسته
congenerous
U
وابسته
pertaining
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
syncop
U
وابسته به غش
adjective
U
وابسته
akin
U
وابسته
federated
U
وابسته
subordinates
U
وابسته
attache
U
وابسته
subordinating
U
وابسته
dependants
U
وابسته
subordinate
U
وابسته
dependant
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
levitical
U
وابسته به
attributable
U
وابسته به
wedded
U
وابسته
dependent
U
وابسته
of kin
U
وابسته
messianic
U
وابسته به
relevant
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
appurtenant
U
وابسته
contingent
U
وابسته
contingents
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
belonging
U
وابسته ها
correspondents
U
وابسته
cuttural attache
U
وابسته فرهنگی
pessimistic
U
وابسته به بدبینی
antichristian
U
وابسته به دجال
mission
U
وابسته به ماموریت
archimedean
U
وابسته به ارشمیدس
nasal
U
وابسته به منخرین
deltaic
U
وابسته به دلتا
deathy
U
وابسته بمردن
oratorical
U
وابسته به سخنرانی
trachean
U
وابسته به نای
aortic
U
وابسته بشاهرگ
tutelary
U
وابسته بقیمومت
totemistic
U
وابسته به توتم
tussive
U
وابسته به سرفه
cycloidal
U
وابسته به دایره
pancreatic
U
وابسته به لوزالمعده
subordinate class
U
طبقه وابسته
darky
U
وابسته به نژادسیاه
nasal
U
وابسته به بینی
aortal
U
وابسته بشاهرگ
air attache
U
وابسته هوایی
dioecious
U
وابسته به مگ س گیران
diphtheritic
U
وابسته به خناق
dipteran
U
وابسته به دوبالان
dominical
U
وابسته بخداوند
stomatal
U
وابسته به دهان
aesculapian
U
وابسته به دارگونه طب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com