Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
telescopic
U
وابسته بدوربین نجومی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sidereal
U
وابسته به ثوابت نجومی
siderial
U
وابسته به ثوابت نجومی
equation of time
U
خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
celestial precomputation
U
محاسبات پیش بینی شده نجومی محاسبات نجومی
azimuth circle
U
قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
astrologic
U
نجومی
astronomical
U
نجومی
celestial
U
نجومی
astronomic
U
نجومی
year
U
سال نجومی
ephemeris time
U
زمان نجومی
astronomical constants
U
ثابتهای نجومی
azimuth
U
سمت نجومی
radio telescopes
U
رادیوی نجومی
almanach
U
تقویم نجومی
astronomic observation
U
دیدبانی نجومی
siderial day
U
روز نجومی
address calendar
U
تقویم نجومی
planetary
U
ستارهای نجومی
sidereal day
U
روز نجومی
equinox
U
استوای نجومی
astronomical unit
U
واحد نجومی
first light
U
افق نجومی
sidreal year
U
سال نجومی
sidereal time
U
وقت نجومی
ephemeris
U
تقویم نجومی
radio telescope
U
رادیوی نجومی
sidereal time
U
زمان نجومی
telescopes
U
دوربین نجومی
celestial horizon
U
افق نجومی
astronomical triangle
U
مثلث نجومی
celestial navigation
U
ناوبری نجومی
sidereal angle
U
زاویه نجومی
astrophysics
U
فیزیک نجومی
celestial sphere
U
کره نجومی
astro
U
نجومی فلکی
astro altitude
U
ارتفاع نجومی
telescope
U
دوربین نجومی
ephermeris
U
تقویم نجومی
celestial equator
U
استوای نجومی
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
astro compass
U
قطب نمای نجومی
astrophysical
U
منسوب به فیزیک نجومی
astrophysicist
U
متخصص فیزیک نجومی
astronomic station
U
ایستگاه دیدبانی نجومی
astronomical twilight
U
تاریک وروشن نجومی
greenwich sidereal time
U
زمان نجومی گرینویچ
sidereal period
U
دوره تناوب نجومی
equinoctial
U
مربوط به استوای نجومی
sidereal hour angle
U
زاویه ساعتی نجومی
gyro compass
U
قطب نمای نجومی
astrophysics
U
فیزیک نجومی استروفیزیک
astronomical twilight
U
شفق و فلق نجومی
reticle
U
شبکه دوربین نجومی
astro tracker
U
تعقیب کننده نجومی
sigil
U
علامت نجومی علائم رمزی
astro tracker
U
وسیله ناوبری خودکار نجومی
telescopist
U
متخصص استعمال دوربینهای نجومی
azimuth angle
U
زاویه گرای نجومی هواپیما
azimuth
U
گرای نجومی راس القدم
gyro angle
U
زاویه ژیروسکوپی سمت نجومی
predominating
U
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominates
U
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominated
U
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominate
U
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
gyroscopes
U
وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
ephermeris
U
جدول نجومی دفتریادداشت روزانه حشره یکروزه
gyroscope
U
وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
autumnal equinox
U
نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
stellar guidance
U
سیستم هدایت نجومی موشکهای هدایت شونده
azimuth deviation
U
اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
associated
U
وابسته وابسته کردن
associate
U
وابسته وابسته کردن
associates
U
وابسته وابسته کردن
associating
U
وابسته وابسته کردن
almanacs
U
تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanacks
U
تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanac
U
تقویم سالیانه تقویم نجومی
poplitaeal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal
U
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal
U
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical
U
وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
celestial guidance
U
سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
related
U
وابسته
affiliates
U
وابسته
levitical
U
وابسته به
relative
U
وابسته
attached
U
وابسته
federate
U
وابسته
attributable
U
وابسته به
affiliated
U
وابسته
diphtheric
U
وابسته به
pertaining
U
وابسته
thereof
U
وابسته به ان
pertianing
U
وابسته
affiliate
U
وابسته
subordinated
U
وابسته
wedded
U
وابسته
hanger on
U
وابسته
federated
U
وابسته
syncop
U
وابسته به غش
pyrexic
U
وابسته به تب
aquatic
U
وابسته به اب
pyrexial
U
وابسته به تب
appurtenant
U
وابسته
tuitionary
U
وابسته به
attendant
U
وابسته
attendants
U
وابسته
congenerous
U
وابسته
federating
U
وابسته
comprador
U
وابسته
plantar
U
وابسته به کف پا
commissarial
U
وابسته به
of kin
U
وابسته
pyretic
U
وابسته به تب
federates
U
وابسته
riverrine
U
وابسته به
affiliating
U
وابسته
israelitish
U
وابسته به
pertinent
U
وابسته
sexual organs
U
وابسته به
belonging
U
وابسته ها
febile
U
وابسته به تب
contingent
U
وابسته
contingents
U
وابسته
interdependent
U
وابسته
dependent
U
وابسته
subordinating
U
وابسته
subordinates
U
وابسته
correspondents
U
وابسته
correspondent
U
وابسته
cephalic
U
وابسته به سر
dependants
U
وابسته
dependant
U
وابسته
attache
U
وابسته
germane
U
وابسته
monitorial
U
وابسته به
elfin
U
وابسته به جن
cantabrigian
U
وابسته به
elysian
U
وابسته به
messianic
U
وابسته به
akin
U
وابسته
carpal
U
وابسته به مچ
relevant
U
وابسته
adjectives
U
وابسته
adjective
U
وابسته
thereof=of that
U
وابسته به ان
subordinate
U
وابسته
gyro pilot
U
سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
presbyterial
U
وابسته به کشیش ها
planetary
U
وابسته به سیاره
attache
U
وابسته نظامی
inquisitorial
U
وابسته به رسیدگی
social
U
وابسته بجامعه
subversion
U
وابسته به خرابکاری
structurally
U
وابسته به بنا
structurally
U
وابسته به ساختمان
structural
U
وابسته به بنا
pharyngal
U
وابسته به گلوگاه
focal
U
وابسته بکانون
provencal
U
وابسته بشهر
programmatic
U
وابسته به پروگرام
promethean
U
وابسته به پرومیتوس
missions
U
وابسته به ماموریت
mission
U
وابسته به ماموریت
pessimistic
U
وابسته به بدبینی
nasal
U
وابسته به منخرین
nasal
U
وابسته به بینی
oratorical
U
وابسته به سخنرانی
predial or prae
U
وابسته به زمین
structural
U
وابسته به ساختمان
psychologic
U
وابسته به روانشناسی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com