Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
long shore
U
وابسته بدریا کنار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overboard
U
بدریا
seafront
U
مشرف بدریا
happy-go-lucky
U
دل بدریا زدن
to shoot nexus
U
دل بدریا زدن
pushful
U
دل بدریا زدن
seafronts
U
مشرف بدریا
sea girt
U
محاط بدریا
jettisons
U
بدریا ریزی کالای کشتی
jettisoning
U
بدریا ریزی کالای کشتی
diadromous
U
مهاجرت کننده از اب شیرین بدریا
to run risk
U
دل بدریا زدن خودرابمخاطره انداختن
jettison
U
بدریا ریزی کالای کشتی
jettisoned
U
بدریا ریزی کالای کشتی
jetsam
U
کالایی که برای سبک کردن کشتی بدریا می ریزند
leadsman
U
کسی که گلوله سربی بدریا می اندازد تا عمق انرا تعیین نماید
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
overboard
U
از کشتی بدریا روی کشتی
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lip
U
کنار
besides
U
کنار
away
U
کنار
apart
U
کنار
marginate
U
کنار
edge
U
: کنار
on shore
U
بر کنار
rim
U
کنار
border
U
کنار
along side
U
تا کنار
bordered
U
کنار
bordering
U
کنار
edges
U
: کنار
brink
U
کنار
lotuses
U
کنار
waterfronts
U
اب کنار
lotus
U
کنار
waterfront
U
اب کنار
rims
U
کنار
lotos
U
کنار
along side
U
در کنار
limit
U
کنار
verge
U
کنار
banks
U
کنار
border line
U
خط کنار
list
U
کنار
bank
U
کنار
rand
U
کنار
ex-
U
کنار
marge
U
کنار
brim
U
کنار
brimmed
U
کنار
brimming
U
کنار
brims
U
کنار
verges
U
کنار
ex
U
کنار
recesses
U
کنار
recess
U
کنار
lote
U
کنار
side aisle
U
کنار
abutment
U
کنار
off
U
از کنار
margin
U
کنار
margins
U
کنار
bourne
U
کنار
lote
U
درخت کنار
overrule
U
کنار گذاشتن
lotos
U
درخت کنار
earmarks
U
کنار گذاشتن
seastrand
U
دریا کنار
seaside
U
دریا کنار
riverside
U
کنار رور
gravesides
U
در کنار آرامگاه
graveside
U
در کنار آرامگاه
wayside
U
کنار جاده
floret of ray
U
گلچه کنار
put in
U
کنار امدن با
lay away
U
کنار گذاشتن
foreshores
U
کنار دریا
foreshore
U
کنار دریا
overruled
U
کنار گذاشتن
overrules
U
کنار گذاشتن
put away
U
کنار گذاردن
bedside
U
کنار بستر
sideline
U
خط کنار زمین
sidelined
U
خط کنار زمین
sides
U
سمت کنار
side
U
سمت کنار
sidelines
U
خط کنار زمین
sidelining
U
خط کنار زمین
seacoast
U
دریا کنار
coping
U
کنار امدن
by
U
نزدیک کنار
shipboard
U
کنار کشتی
pt down
U
کنار گذاردن
sheer
U
کنار رفتن
to set by
U
کنار گذاشتن
put aside
U
کنار گذاشتن
receding
U
کنار کشیدن
recedes
U
کنار کشیدن
receded
U
کنار کشیدن
recede
U
کنار کشیدن
earmark
U
کنار گذاشتن
pull away
U
کنار گرفتن
riparian
U
رود کنار
shipside
U
کنار کشتی
side foot
U
ضربه با کنار پا
strands
U
کنار دریا
strands
U
کنار رود
withdrawals
U
کنار کشیدن
withdrawal
U
کنار کشیدن
bypass
U
کنار گذار
bypassed
U
کنار گذار
bypasses
U
کنار گذار
to lay aside
U
کنار گذاشتن
to leave off
U
کنار گذاشتن
to put by
U
کنار گذاشتن
bypassing
U
کنار گذار
strand
U
کنار رود
strand
U
کنار دریا
side step
U
کنار رفتن
shores
U
کنار دریا
shore
کنار دریا
waterside
U
کنار دریا
step aside
U
کنار رفتن
lotus-eaters
U
کنار خوار
lotus-eater
U
کنار خوار
lotus eater
U
کنار خوار
lotos eater
U
کنار خوار
coast
U
کنار دریا
coasts
U
کنار دریا
touchline
U
خط کنار زمین
roadside
U
کنار جاده
off
U
از روی از کنار
Joking aside.
<idiom>
U
شوخی به کنار.
lotus
U
درخت کنار
shelf
U
کنار گذاشتن
Joking apart.
<idiom>
U
شوخی به کنار.
deposits
U
کنار گذاشتن
to put a way
U
کنار گذاشتن
next
U
جنب کنار
roadsides
U
کنار جاده
lotuses
U
درخت کنار
by the side of the road
U
در کنار جاده
deposit
U
کنار گذاشتن
reserve
U
کنار گذاشتن
reserves
U
کنار گذاشتن
reserving
U
کنار گذاشتن
Stand asid . step aside .
U
کنار بایست
by the window
U
کنار پنجره
limbo
U
کنار دوزخ
bow out
U
کنار کشیدن
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic
U
وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal
U
وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
to stand at
[by]
the window
U
کنار پنجره ایستادن
marshal
U
داوران کنار مسیر
holiday by the seaside
[British]
U
تعطیلات در کنار دریا
to put something into cold storage
<idiom>
U
چیزی را به کنار گذاشتن
a seat by the window
U
یک صندلی کنار پنجره
the ins and outs
U
گوشه و کنار جرئیات
seafronts
U
اسکله کنار دریا
sea dike
U
دیوار کنار اب دریا
road ditch
U
راه آب
[کنار جاده]
barrier inspection
U
بازدید کنار جاده
safety fence
U
جانپناه کنار راه
road side
U
کنار جاده یا خیابان
seafront
U
اسکله کنار دریا
ratch
U
کنار یا لبه کشتی
sculls
U
پاروی کنار قایق
sculled
U
پاروی کنار قایق
inshore
U
نزدیک دریا کنار
holiday at the seaside
[British]
U
مسافرت کنار دریا
marshaled
U
داوران کنار مسیر
marshaling
U
داوران کنار مسیر
marshalled
U
داوران کنار مسیر
marshals
U
داوران کنار مسیر
holiday by the seaside
[British]
U
مسافرت کنار دریا
holiday at the seaside
[British]
U
تعطیلات در کنار دریا
scull
U
پاروی کنار قایق
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com