English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fringilline U وابسته بخانواده سهره سهرهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
psittaceous U وابسته بخانواده طوطی
psittaccous U وابسته بخانواده طوطی
colubrine U وابسته بخانواده مارهای بی زهر
cornaceous U وابسته بخانواده زغال اخته
meloid U وابسته بخانواده سوسکهای روغنی
batrachian U وابسته بخانواده غوک ذوحیات
coniferous U جوزاور- جوزدار- وابسته بخانواده کاج
reduviid U وابسته بخانواده نیم بالان خون اشاک
finches U سهره وانواع ان خانواده سهره
finch U سهره وانواع ان خانواده سهره
clanship U پیوستگی بخانواده خود
bullfinches U سهره
bullfinch U سهره
goldfinch U سهره
siskin U سهره
brambling U سهره کوهی
yellowhammer U سهره اروپایی
aberdevine U سهره اروپایی
greenfinch U سهره اروپایی
linnet U سهره خانگی
indigo bunting U سهره نیلی
indigo bird U سهره نیلی
towhee U سهره امریکایی
burion U سهره خانگی
cardinal bird U سهره کاکل قرمزامریکایی
junco U سهره امریکای شمالی
red siskin U سهره سرخ رنگ امریکایی
cardinals U سهره کاکل قرمز امریکایی
cardinal U سهره کاکل قرمز امریکایی
grosbeak U سهره و سینه سرخ و مانند انها
haw finch U سهره منقار بزرگ وگردن کوتاه
serin U سهره کوچک اروپایی شبیه بلبل زرد
indigo bird U یکجوره سهره در امریکای شمالی که نر ان نیلی رنگ است
hawfinch U سهره وسینه سرج ومانندانهاکه نوک محکم ومخروطی دارند
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associate U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
pyretic U وابسته به تب
hanger on U وابسته
aquatic U وابسته به اب
plantar U وابسته به کف پا
pyrexic U وابسته به تب
attendant U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
affiliating U وابسته
affiliates U وابسته
affiliated U وابسته
attached U وابسته
diphtheric U وابسته به
dependent U وابسته
elysian U وابسته به
affiliate U وابسته
dependant U وابسته
dependants U وابسته
monitorial U وابسته به
subordinate U وابسته
attendants U وابسته
related U وابسته
congenerous U وابسته
carpal U وابسته به مچ
akin U وابسته
cantabrigian U وابسته به
federating U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
federated U وابسته
federate U وابسته
pertianing U وابسته
adjectives U وابسته
adjective U وابسته
relative U وابسته
pertinent U وابسته
comprador U وابسته
tuitionary U وابسته به
commissarial U وابسته به
appurtenant U وابسته
of kin U وابسته
syncop U وابسته به غش
interdependent U وابسته
thereof U وابسته به ان
cephalic U وابسته به سر
attache U وابسته
riverrine U وابسته به
subordinates U وابسته
relevant U وابسته
febile U وابسته به تب
subordinating U وابسته
contingents U وابسته
germane U وابسته
correspondent U وابسته
correspondents U وابسته
subordinated U وابسته
levitical U وابسته به
contingent U وابسته
pertaining U وابسته
israelitish U وابسته به
wedded U وابسته
elfin U وابسته به جن
sexual organs U وابسته به
belonging U وابسته ها
messianic U وابسته به
federates U وابسته
attributable U وابسته به
programmatic U وابسته به پروگرام
investigatory U وابسته به رسیدگی
petrologic U وابسته به سنگ
vital U وابسته بزندگی
nasal U وابسته به بینی
petiolar U وابسته به برگدم
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
menstrual U وابسته به قاعده گی
vital U وابسته به زندگی
pharyngal U وابسته به گلوگاه
archimedean U وابسته به ارشمیدس
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
army attache U وابسته نظامی
nasal U وابسته به منخرین
photic U وابسته به تولیدنور
pharisaic U وابسته به فریسی
associated company U شرکت وابسته
pessimistic U وابسته به بدبینی
photic U وابسته به نوروروشنایی
astronautical U وابسته به فضانوردان
oratorical U وابسته به سخنرانی
acoustical U وابسته به شنوایی
promethean U وابسته به پرومیتوس
rectal U وابسته به مقعد
device dependent U وابسته به دستگاه
social U وابسته بجامعه
planetary U وابسته به سیاره
rectorial U وابسته به rector
auricular U وابسته بشنوایی
peruvian U وابسته به پرو
perlitic U وابسته به مروارید
avian U وابسته به مرغان
homicidal U وابسته به ادمکشی
solar U وابسته بخورشید
paralytic U وابسته به فلج
ranine U وابسته به وزغ
provencal U وابسته بشهر
attache U وابسته نظامی
perigean U وابسته به حضیضی
structural U وابسته به ساختمان
structural U وابسته به بنا
structurally U وابسته به ساختمان
radio ulnar U وابسته به زندبالاوزندپائین
porcine U وابسته بخوک
structurally U وابسته به بنا
subversion U وابسته به خرابکاری
auditive U وابسته به شنوایی
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
army attache U وابسته زمینی
psychologic U وابسته به روانشناسی
emotive U وابسته به احساسات
puberal U وابسته به بلوغ
pancreatic U وابسته به لوزالمعده
degenerative U وابسته به انحطاط
pubertal U وابسته به بلوغ
pocky U وابسته به ابله
plumbous U وابسته به سرب
seminal U وابسته به منی
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
municipal U وابسته بشهرداری
pythian U وابسته به "اپولو"
mission U وابسته به ماموریت
naval U وابسته به کشتی
humans U وابسته بانسان
paralytics U وابسته به فلج
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com