English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tactile U وابسته بحس بساوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
tactual U وابسته به حس بساوایی لامسهای
tactural U وابسته به حس بساوایی یالامسه
Other Matches
thigmasthesia U بساوایی
tactility U بساوایی
touches U بساوایی
touch U بساوایی
esthesiometer U بساوایی سنج
aesthesiometer U بساوایی سنج
haptometer U بساوایی سنج
hair esthesiometer U بساوایی سنج مویی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associating U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
thereof=of that U وابسته به ان
adjectives U وابسته
adjective U وابسته
diphtheric U وابسته به
interdependent U وابسته
pertianing U وابسته
aquatic U وابسته به اب
akin U وابسته
elysian U وابسته به
subordinate U وابسته
attache U وابسته
subordinated U وابسته
subordinates U وابسته
subordinating U وابسته
congenerous U وابسته
belonging U وابسته ها
appurtenant U وابسته
monitorial U وابسته به
dependent U وابسته
federate U وابسته
of kin U وابسته
federated U وابسته
attendants U وابسته
attendant U وابسته
febile U وابسته به تب
tuitionary U وابسته به
comprador U وابسته
thereof U وابسته به ان
commissarial U وابسته به
federates U وابسته
pertinent U وابسته
cephalic U وابسته به سر
dependant U وابسته
syncop U وابسته به غش
dependants U وابسته
affiliating U وابسته
affiliates U وابسته
affiliated U وابسته
affiliate U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
federating U وابسته
attributable U وابسته به
levitical U وابسته به
correspondents U وابسته
wedded U وابسته
correspondent U وابسته
sexual organs U وابسته به
carpal U وابسته به مچ
relevant U وابسته
cantabrigian U وابسته به
pertaining U وابسته
pyretic U وابسته به تب
relative U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
elfin U وابسته به جن
pyrexic U وابسته به تب
hanger on U وابسته
contingent U وابسته
israelitish U وابسته به
riverrine U وابسته به
germane U وابسته
contingents U وابسته
attached U وابسته
messianic U وابسته به
related U وابسته
porcine U وابسته بخوک
pubertal U وابسته به بلوغ
aortic U وابسته بشاهرگ
psychiatric U وابسته به روانپزشکی
vital U وابسته بزندگی
pharyngal U وابسته به گلوگاه
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
altitudinal U وابسته به اوج
scientific U وابسته بعلم
antichristian U وابسته به دجال
pygmaean U وابسته به پیگمی ها
investigatory U وابسته به رسیدگی
vital U وابسته به زندگی
analphabetic U وابسته به بیسوادی
menstrual U وابسته به قاعده گی
pythian U وابسته به "اپولو"
anginal U وابسته به گلودرد
photic U وابسته به تولیدنور
pyrrhic U وابسته به " پیروس "
photic U وابسته به نوروروشنایی
aortal U وابسته بشاهرگ
pharisaic U وابسته به فریسی
army attache U وابسته زمینی
perigean U وابسته به حضیضی
perigeal U وابسته به حضیضی
rectorial U وابسته به rector
associated company U شرکت وابسته
periclean U وابسته به پریکلس
surgical U وابسته به جراحی
oracular U وابسته به وحی
matrimonial U وابسته به عروسی
jugulars U وابسته بوریدوداجی
jugular U وابسته بوریدوداجی
rhinal U وابسته به بینی
astronautical U وابسته به فضانوردان
army attache U وابسته نظامی
rectal U وابسته به مقعد
homicidal U وابسته به ادمکشی
cufic U وابسته به کوفه
pygmean U وابسته به پیگمی ها
radio carpal U وابسته به زندبالاومچ
radio ulnar U وابسته به زندبالاوزندپائین
ranine U وابسته به وزغ
solar U وابسته بخورشید
petrologic U وابسته به سنگ
petiolar U وابسته به برگدم
peruvian U وابسته به پرو
archimedean U وابسته به ارشمیدس
perlitic U وابسته به مروارید
photographic U وابسته به عکاسی
cosmic U وابسته بگیتی
naval U وابسته به کشتی
prefectorial U وابسته به اداری
pocky U وابسته به ابله
oratorical U وابسته به سخنرانی
press attache U وابسته مطبوعاتی
plumbous U وابسته به سرب
generic U وابسته به تیره
focal U وابسته بکانون
potamic U وابسته به رودها
planetary U وابسته به سیاره
presbyterial U وابسته به کشیش ها
social U وابسته بجامعه
subversion U وابسته به خرابکاری
pleural U وابسته به شامه شش
paralytics U وابسته به فلج
paralytic U وابسته به فلج
predial or prae U وابسته به زمین
preemptive U وابسته به حق شفعه
missions U وابسته به ماموریت
mission U وابسته به ماموریت
pessimistic U وابسته به بدبینی
nasal U وابسته به بینی
preemptive U وابسته به پیشدستی
maritime U وابسته بدریانوردی
prefectoral U وابسته به اداری
marine U وابسته به دریانوردی
marines U وابسته به دریانوردی
connubial U وابسته به زناشویی
materialistic U وابسته به مادیات
platinic U وابسته به پلاتین
landed U وابسته بزمین
piscatory U وابسته به ماهیگیری
acoustical U وابسته به شنوایی
piscatorial U وابسته به صیدماهی
adipic U وابسته به چربی
piscatorial U وابسته به ماهیگیری
aerological U وابسته بهواشناسی
aesculapian U وابسته به دارگونه طب
provencal U وابسته بشهر
seminal U وابسته به منی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com