English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dynamically U وابسته به نیروی محرکه جنباننده
hydraulic U وابسته به نیروی محرکه اب هیدرولیک
dynamic U وابسته به نیروی محرکه جنباننده
gestic U وابسته بحرکت بدنی
lunitidal U وابسته بحرکت جزر ومد دراثر ماه
tractive U وابسته به نیروی کشش
naval attache U وابسته نیروی دریایی
naval U وابسته به نیروی دریایی
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
electromagnetic U وابسته به نیروی مغناطیسی برق
hydro kinetic U وابسته به حرکت مایعات ونیروی محرکه مایعات
army national guard U گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
e.m.f U force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
hydroelectric U وابسته به تولید نیروی برق بوسیله اب یا بخار
electromotive force U نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
geostrophic U وابسته به نیروی انحناء وپیچیدگی یا انقباضی که دراثرگردش زمین ایجادمیشود
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
driving force U نیروی محرکه
hydro U نیروی محرکه اب
firepower U نیروی محرکه
propellant U نیروی محرکه
propellants U نیروی محرکه
propellent U نیروی محرکه
propulsion U نیروی محرکه
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
impulse charge U نیروی محرکه اولیه
back voltage U نیروی ضد محرکه الکتریکی
magnetomotive force U نیروی محرکه مغناطیسی
magneto e.m.f. U نیروی محرکه مغناطیسی
induced e.m.f. U نیروی محرکه القائی
electromotive force U نیروی محرکه الکتریکی
volts U واحد نیروی محرکه برقی
locomotives U حرکت دهنده نیروی محرکه
dynamoelectric U دارای نیروی محرکه برقی
volt U واحد نیروی محرکه برقی
locomotive U حرکت دهنده نیروی محرکه
power plant U کارخانه برق نیروی محرکه هواپیماواتومبیل
power plants U کارخانه برق نیروی محرکه هواپیماواتومبیل
volts U واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک
volt U واحد نیروی محرکه الکتریکی در سیستم متریک
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associates U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
hidden momentum of population growth U نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
attributable U وابسته به
appurtenant U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
diphtheric U وابسته به
tuitionary U وابسته به
contingents U وابسته
contingent U وابسته
subordinate U وابسته
subordinated U وابسته
subordinates U وابسته
correspondents U وابسته
subordinating U وابسته
of kin U وابسته
aquatic U وابسته به اب
sexual organs U وابسته به
affiliating U وابسته
attendant U وابسته
attendants U وابسته
affiliates U وابسته
affiliated U وابسته
affiliate U وابسته
related U وابسته
pertinent U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
pertianing U وابسته
riverrine U وابسته به
hanger on U وابسته
thereof U وابسته به ان
federates U وابسته
pyrexial U وابسته به تب
pyretic U وابسته به تب
adjectives U وابسته
federate U وابسته
federated U وابسته
syncop U وابسته به غش
dependant U وابسته
dependants U وابسته
febile U وابسته به تب
federating U وابسته
elfin U وابسته به جن
pertaining U وابسته
elysian U وابسته به
plantar U وابسته به کف پا
adjective U وابسته
attache U وابسته
interdependent U وابسته
correspondent U وابسته
congenerous U وابسته
attached U وابسته
wedded U وابسته
messianic U وابسته به
commissarial U وابسته به
germane U وابسته
monitorial U وابسته به
relative U وابسته
belonging U وابسته ها
relevant U وابسته
israelitish U وابسته به
dependent U وابسته
akin U وابسته
comprador U وابسته
carpal U وابسته به مچ
cephalic U وابسته به سر
cantabrigian U وابسته به
levitical U وابسته به
secular U وابسته بدنیا
penological U وابسته به کیفرشناسی
perlitic U وابسته به مروارید
perigean U وابسته به حضیضی
perigeal U وابسته به حضیضی
periclean U وابسته به پریکلس
machine dependent U وابسته ماشین
humans U وابسته بانسان
macaronic U وابسته به ماکارونی
Koranic U وابسته بقران
pharmacologic U وابسته بداروشناسی
pharisaic U وابسته به فریسی
hematic U وابسته به خون
minim U وابسته به حداقل
minims U وابسته به حداقل
contextual U وابسته بقراین
petrologic U وابسته به سنگ
petiolar U وابسته به برگدم
sermons U وابسته بموعظه
peruvian U وابسته به پرو
sermon U وابسته بموعظه
planetary U وابسته به سیاره
lukan U وابسته به لوقا
lucan U وابسته به لوقا
social U وابسته بجامعه
passerine U وابسته به گنجشک
paschal U وابسته به عیررستاخیزمسیح
horatian U وابسته به هوراس
affiliated company U شرکت وابسته
aesculapian U وابسته به دارگونه طب
horticultural U وابسته به گل برزی
aerological U وابسته بهواشناسی
human U وابسته بانسان
humnanist U وابسته به بشردوستی
palating U وابسته بسق
palatal U وابسته سق دهانی
palatal U وابسته به کام
architectural U وابسته به معماری
homeric U وابسته به هومر
symbiotic U وابسته به همزیگری
subversion U وابسته به خرابکاری
structurally U وابسته به ساختمان
structural U وابسته به بنا
structural U وابسته به ساختمان
machine dependent U وابسته به ماشین
angelic U وابسته به فرشته
angelical U وابسته به فرشته
pediculate U وابسته به خفاش
hippocratic U وابسته به طب بقراط
comic U وابسته به کمدی
comics U وابسته به کمدی
patrimonial U وابسته میراث
air attache U وابسته هوایی
mimetic U وابسته به تقلید
veterinary U وابسته بدامپزشکی
piscatorial U وابسته به صیدماهی
depended U وابسته بودن
depends U وابسته بودن
potamic U وابسته به رودها
aortic U وابسته بشاهرگ
aortal U وابسته بشاهرگ
antichristian U وابسته به دجال
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com