English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fabliau U وابسته باشعار قدیم فرانسه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fleur de lis U گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
fleur de lys U گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
pyrenran U وابسته به کوهای PYRENEES درمیان فرانسه و اسپانی
italic U وابسته به ایتالیاییهای قدیم
proconsular U وابسته به فرمانداران رم قدیم
paleo etc U وابسته بشمال دنیای قدیم
paleo arctic or palaeo U وابسته بشمال دنیای قدیم
sab U وابسته به سبایایمن قدیم یمنی
pre chellean U وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
doric U وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
uncial U وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
archeologic U وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
paleolithic U وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
mesolithic U وابسته بدوره بین عصر حجر قدیم وجدید میانسنگی
he does not know french U او زبان فرانسه نمیداند فرانسه بلد نیست
rhapsodic U مربوط باشعار حماسی
teutonic U از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
locarno treaty U بلژیک و فرانسه به سال 5291 که ضمن ان بلژیک فرانسه و المان حفظ مرزهای موجود را تضمین کردند و المان حالت غیرنظامی "راینلند" را تعهد نمود
French U فرانسه زبان فرانسه
ems dispatch U تلگراف امس عنوان واقعه مشهور ملاقات سفیر فرانسه با ویلهم اول در سال 0781 در امس که بیسمارک صدراعظم وقت المان با تحریف مفاد تلگرافی که از موضوع این ملاقات حکایت می کرد باعث بروزجنگ فرانسه و پروس شد
french master U فرانسه
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
French Guiana U گیانای فرانسه
French Polynesia U پولینزی فرانسه
French Guiana U گویان فرانسه
flat nose plier U اچار فرانسه
francophil U هواخواه فرانسه
chGteau U خانهایروستاییبزرگدر فرانسه
gallice U بزبان فرانسه
french revolution U انقلاب فرانسه
francophile U هواخواه فرانسه
francophile U فرانسه دوست
wrench U اچار فرانسه
wrenched U اچار فرانسه
wrenches U اچار فرانسه
frenchless U فرانسه ندان
gallophile U فرانسه دوست
laissez aller U تلفظ به فرانسه
adjustable nut wrench آچار فرانسه
adjustable wrench آچار فرانسه
francophil U فرانسه دوست
to set off for France U رهسپار شدن به فرانسه
He is ahead of me in french. U درزبان فرانسه از من جلواست
to talk french U فرانسه حرف زدن
Common Market U فرانسه لوکزامبورگ و هلند
Channel Tunnel U تونلراهآهنزیر کانالانگلستانبینانگلیسو فرانسه
figure of eight knot U گره هشت فرانسه
Charterhouse U دیر کارتوزی [در فرانسه]
marseillaise U مارسیز سرود ملی فرانسه
My French is not up to much. U فرانسه ام چندان تعریفی ندارد
Alsatians U اهل ایالت آلزاس در فرانسه
dauphiness U عروس پادشاه فرانسه ازپسرارشدش
Alsatian U اهل ایالت آلزاس در فرانسه
upsilon U است وصدای u را در فرانسه میدهد
it borders on france U در سر حد مرز فرانسه واقع است
e c s c (european coal & steel commissio U فرانسه جمهوری فدرال المان ایتالیا
denier U نوعی مسکوک در فرانسه و اروپای غربی
quality U تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
qualities U تفاوت در شطرنج فرانسه ایتالیا و المان
dauphin U عنوان پسر ارشد پادشاه فرانسه
To speake broken French. U فرانسه دست وپ؟ شکسته صحبت کردن
sou U مسکوک فرانسه یا سویس مساوی 50/0 فرانک
constable of france U فرمانده کل قوادرغیاب پادشاهان پیشین فرانسه
liberty pole U چوب پرچم انقلابیون فرانسه وامریکا
keep up your french U زبان فرانسه راهمانقدرکه میدانیدنگاه دارید
the peninsular war U جنگ انگلیس و فرانسه در شبه جزیره ایبری
He is giving her French lessons in exchange for English lessons U به اودرس فرانسه می دهد ودرعوض انگیسی می گیرد
champagne U نام مشروبی که درشامپانی فرانسه تهیه میشود
Monaco U ناحیه " موناکو" واقع در جنوب شرقی فرانسه
trouvere U شاعر رزمی شمال فرانسه در سده یازدهم
mistral U باد خشک سرد شمالی درجنوب فرانسه
law french U اصطلاحات امیخته با فرانسه که در زبان حقوقی بکارمیرود
riviera U ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
Fontainebleau U [سبک دکوراسیون در قصر ییلاقی سلطنتی فرانسه]
sturm und drang U نهضت ادبی رمانتیک المان پس از انقلاب فرانسه
primitive U قدیم
of old U قدیم
anciently U در قدیم
yore U در قدیم
the old world U بر قدیم
pom U یکجور باده سرخ رنگ که اصل ان فرانسه است
flower de luce U گل زنبق یاسوسن :نشان خانواده سلطنتی فرانسه درقدیم
The [main] protagonists in the colonial struggle were Great Britain and France. U بریتانیا و فرانسه سردمداران [اصلی] در مبارزه مستعمراتی بودند.
the big four U درکنفرانس صلح پاریس 9191به کشورهای فرانسه انگلستان
poms U یکجور باده سرخ رنگ که اصل ان فرانسه است
old world U دنیای قدیم
In times past . In olden days . U درروزگاران قدیم
Aborigine اهلی قدیم
pierian U در مقدونیه قدیم
f. times U ایام قدیم
the youth of the world U روزگارخیلی قدیم
the old ways U رسوم قدیم
tzar U امپراطورروسیه قدیم
dateless U بسیار قدیم
the old testament U عهد قدیم
ancientry U عهد قدیم
immensurable U خیلی قدیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
percheron U یکجور اسب نیرومندو تندروکه درنواحی فرانسه پرورده میشود
femme-fleur U [طرح دختر رویایی در طراحی های هنرهای جدید فرانسه]
conventionality U پیروی از سنت قدیم
carthage U شهر کارتاژ قدیم
conservatives U پیرو سنت قدیم
iguanodont U سوسماربزرگ گیاهخوار قدیم
satrap U استاندار قدیم ایران
samson U قاضی قدیم اسرائیل
babylon U شهر بابل قدیم
samaria U سامریه در فلسطین قدیم
immemorially U بطور خیلی قدیم
Old Testament U پیمان یا وصیت قدیم
proconsulship U مقام فرمانداری در رم قدیم
kempo U تکنیک قدیم کاراته
land grave U کنت قدیم المانی
early U مربوط به قدیم عتیق
from immemorial times U از زمان خیلی قدیم
uniting U سکه قدیم انگلیسی
earliest U مربوط به قدیم عتیق
old english U زبان انگلیسی قدیم
It is an old saying that … U از قدیم گفته اند که ...
conservative U پیرو سنت قدیم
unite U سکه قدیم انگلیسی
unites U سکه قدیم انگلیسی
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
She speaks French as if it were her mother tongue . She speaks Frinch like a native . U فرانسه را آنقدر قشنگ صحبت می کند گویی زبان مادریش است
macaca U نوعی میمون دنیای قدیم
triumvier U یکی از سه زمامدار روم قدیم
propraetor U کنسول فرمانداراستان قدیم روم
apis U گاو مقدس مصریان قدیم
stuart U خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
triumvirate U یکی از سه زمامدار روم قدیم
old guard U صنوف صاحب اعتبار قدیم
tchigorin indian U دفاع هندی قدیم شطرنج
plebs U توده مردم روم قدیم
the a of days U خدای سرمدی قدیم الایام
babel U شهر و برج قدیم بابل
triumvirates U یکی از سه زمامدار روم قدیم
saker U باز شکاری در اروپای قدیم
immemorial U بسیار قدیم خیلی پیش
mercury U یکی از خدایان یونان قدیم
ra U خدای افتاب مصریان قدیم
punic U اهل کارتاژ قدیم قرطاجنی
pony express U پست سریع السیر قدیم
Hamedan U شهر همدان [اکباتان قدیم]
paleethnology U مبحث شناسایی انسانهای قدیم
pandect U حقوق مدنی روم قدیم
doric U بسبک معماری قدیم یونان
macaque U نوعی میمون دنیای قدیم
old indian defence U دفاع هندی قدیم شطرنج
ecclesiast U عضوانجمن سیاسی اتنیهای قدیم
nestorian U کلیسای نسطوری قدیم ایران
legion ofholour U نشان افتخارکه دولت فرانسه درازای خدمات برجسته لشکری یاکشوری میدهد
mycenian U اهل شهر "مسین " قدیم یونان
acinaces U شمشیر کوتاه ایرانیان قدیم وسکاها
hoplite U سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
lawmerchant U قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
quadriga U ارابه چهار اسبه رومیان قدیم
guard mount U مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
from (since) the year dot [British E] <adv.> U از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
classics U مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
gambit of aleppo U نام قدیم گامبی وزیر شطرنج
mycenaean U اهل شهر "مسین " قدیم یونان
essenism U اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
classic U مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
archon U یکی از افسران عالیرتبهء اتن قدیم
protasis U نخستین قسمت درام قدیم رومی
atrium U اطاق میانی خانههای روم قدیم
He is an old – timer at this club . U از قدیم عضو این با شگاه بو ده است
Whigs U عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
Whig U عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
shekel U واحد وزن وپول بابل قدیم
sogdian U اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
hierology U علم خواندن خطوط قدیم مصر
from (since) the year one [American E] <adv.> U از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
portcullises U درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
propretor U کنسول فرماندار استان قدیم روم
paleontology U مبحث زیست شناسی دوران قدیم
portcullis U درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
lambrequin U دستمال روی کلاه خوددلاروران قدیم
goth U یکی از اقوام المانی قدیم بربری
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
elam U کشور ایلام قدیم که درناحیه خوزستان بوده
gutta U تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
scutum U سپر دراز یا تخم مرغی روم قدیم
canon low U دررم قدیم مورد عمل بوده وامروز در
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com