English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5221 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nothing great is easy U هیچ کاری بزرگی اسان نیست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
that is no great work U کار بزرگی نیست
There is nothing I can do about it. U از دست من دراین باره کاری ساخته نیست
ancillary equipment U وسیلهای که کاری را ساده تر میکند ولی واقعا نیاز نیست
busying U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busy U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busiest U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busies U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busier U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busied U 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
All is not gold that glitters. <proverb> U هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
winchester disk U دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
step frame U استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
transparent U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparently U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
leaving files open U به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
his parentage isunknown U اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
easygoing U اسان
easiest U اسان
easier U اسان
cushy U اسان
straightforward U اسان
duck soup U اسان
cushier U اسان
degage U اسان
eath U اسان
potty U اسان
potties U اسان
easy U اسان
simplest U اسان
cushiest U اسان
simple U اسان
facile U اسان
simpler U اسان
to roll by U اسان رفتن
to sweep past U اسان رفتن
facilitated U اسان کردن
to roll on U اسان رفتن
easygoing U اسان گیر
soft loans U وام اسان
soft loan U وام اسان
permissive U اسان گیر
laxity U اسان گیری
facilitate U اسان کردن
light handed U اسان راحت
euthanasia U مرگ اسان
to ease off U اسان شدن
lollipop U ضربه اسان
easy U پاس اسان
easiest U پاس اسان
easier U پاس اسان
permissiveness U اسان گیری
lollipops U ضربه اسان
lenient U اسان گیر
facilitates U اسان کردن
facilitating U اسان کردن
royal road U اسان ترین راه
glides U سریدن اسان رفتن
to take it easy U کار را اسان گرفتن
cushily U اسان وبی دردسر
duck soup U کار اسان وسهل
glided U سریدن اسان رفتن
happy go lucky U اسان گذران بیمار
leniency U اسان گیری ارفاق
in orders to make it easiter U برای اسان تر کردن ان
glide U سریدن اسان رفتن
it is very easily done U بسیار اسان انجام میگیرد
kickable U اسان برای ضربه زدن با پا
it promisews to be easy U چنین مینماید که اسان است
it promisews to be easy U امید میرود اسان باشد
in orders that it may beeasier U برای اینکه اسان تر شود
laughter U مسابقه اسان برای بردن
collars U کسب اسان امتیاز ضربه
chippie U پرتاب اسان از زیر سبد
collar U کسب اسان امتیاز ضربه
mobility U انتقال اسان منابع تولید
it is past all hope U جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
holeable U گوی اسان برای به سوراخ انداختن
pie alley U مسیر اسان برای گوی اندازی
torched U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torch U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torching U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
blow torch U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes U راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
greatness U بزرگی
largeness U بزرگی
gentility U بزرگی
supercilicusness U بزرگی
augustness U بزرگی
enlargement U بزرگی
bigness U بزرگی
voluminosity U بزرگی
voluminesity U بزرگی
bulkiness U بزرگی
masterdom U بزرگی
massiveness U بزرگی
magneficence U بزرگی
sizes U بزرگی
size U بزرگی
grandness U بزرگی
dignity U بزرگی
hauteur U بزرگی
grandeur U بزرگی
enlargements U بزرگی
magnifcation U بزرگی
hugeness U بزرگی
gloriousness U بزرگی
magnitude U بزرگی
friendliness U میزان اسان بودن کار باکامپیوتر یا برنامه
pick a cherry U ناتوانی در انداختن تمام میلههای اسان بولینگ
to a greatness U بزرگی یافتن
to a greatness U به بزرگی رسیدن
sample size U بزرگی نمونه
he did me a great wrong U خطای بزرگی .....
megacephaly U بزرگی بیش از حد سر
Lordship U سیادت بزرگی
eminency U برامدگی بزرگی
aggrandizement U افزایش بزرگی
so large U باین بزرگی
she was nipped in the bud U به بزرگی نرسید
Lordships U سیادت بزرگی
headships U بزرگی برتری
headship U بزرگی برتری
amplitude U دامنه بزرگی
immeasurableness U بزرگی بی اندازه
order of magnitude U مرتبه بزرگی
immenseness U بزرگی عظمت
vastity U عظمت بزرگی
man and boy U چه در کودکی چه در بزرگی
vastness U عظمت بزرگی
eminence U برامدگی بزرگی
magnanimity U بزرگی طبع
vastitude U عظمت بزرگی
formidability U استحکام بزرگی
cheesecakes U مسیری در بولینگ که امتیازبه دست اوردن در ان اسان است
cheesecake U مسیری در بولینگ که امتیازبه دست اوردن در ان اسان است
break the wind U در نتیجه کنارزدن هوا کارنفر پشت سر را اسان کردن
pence for any thing U میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
stringing U خطوط خاتم کاری و منبت کاری
bulk U حجم بزرگی از چیزی
to be toast [American E] <idiom> U در دردسر بزرگی بودن
monstrousness U شگفت انگیزی بزرگی
he is a great help U او کمک بزرگی است
the meridian of glory U اوج بزرگی یا جلال
pyralidid U خانواده بزرگی ازپروانه ها
breadth of mind U بزرگی یا وسعت فکر
great dangers overhang us U خطرهای بزرگی ماراتهدیدمیکند
too big for one's breeches/boots <idiom> U احساس بزرگی کردن
come a long way <idiom> U برنامه بزرگی ریختن
he is a great person U شخص بزرگی است
he did me a great wrong U بیعدالتی بزرگی نسبت به من کرد
decks U مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
(when the) chips are down <idiom> U بامشکل بزرگی مواجه شدن
great dangers overhang us U خطرهای بزرگی متوجه ما است
bias error U خطایی با علامت و بزرگی ثابت
steatopygia U بزرگی وفربهی کفل زنان
great dangers impend over us U خطرهای بزرگی متوجه ما هستند
great dangers impend over us U خطرهای بزرگی مارا تهدیدمیکند
decked U مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
deck U مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
Majesties U بزرگی عظمت وشان واقتدار
Majesty U بزرگی عظمت وشان واقتدار
piece deresistance U مثلا تیکه بزرگی از گوشت
pedrail U اسباب خودکار برای اسان کردن حرکت ماشینهای سنگین در جادههای ناهموار
down line processor U پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
loving cup U پیاله بزرگی که در مهمانی ها بدست میدهند
to roll a huge snowball U گلوله بزرگی از برف درست کردن
A big rock rolled down the mountain. U سنگ بزرگی از کوه بپایین غلتید
glid U تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
setup U توپ اسان برای برگرداندن وضع گویهایی که به اسانی می توان امتیاز بدست اورد
mastiffs U سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است بولدوگ
rocking stone U سنگ بزرگی که باندک زوری میتوان انراغلتانید
anagogy U بزرگی معنوی ارتقاء فکر بعالم علوی
the propylaea U نام در بزرگی که از ان واردACROPOLLS دژنامی اتن میشدند
Police are out in force. U نیروی پلیس با قدرت بزرگی ظاهر است.
broadsheet U کاغذ بزرگی که یک روی ان چاپ شده باشد
anagoge U بزرگی معنوی ارتقاء فکر بعالم علوی
miller thumb U یکجور ماهی قنات که کله بزرگی دارد
mastiff U سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است بولدوگ
breakers U موج بزرگی که بساحل خورده ودرهم می شکند
breaker U موج بزرگی که بساحل خورده ودرهم می شکند
treadmill U چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
treadmills U چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
broadsheets U کاغذ بزرگی که یک روی ان چاپ شده باشد
multivolume file U فایل بسیار بزرگی که نیازمندبیش از یک بسته دیسک
setl U زبان سطح بالا که برای اسان کردن برنامه نویسی الگوریتم طراحی شده است
emphysema U اتساع و بزرگی عضوی در اثر گاز یا هوا باد
aquaria U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
internally blown flap U فلپ بزرگی که جریان اصلی گازها به ان برخورد میکند
aquarium U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
bell gear U چرخدنده ثابت بزرگی درسیستم کاهش دور سیارهای
aquariums U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
ten key pad U مجموعهای مجزا از کلیدهای شماره گذاری شده از 0 تا 9روی یک صفحه کلید که واردکردن عدد را اسان می سازد
estuary U دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
estuaries U دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
bigben U ساعت بزرگی که بر برج پارلمان لندن نصب شده است
multiplan U یک صفحه گسترده الکترونیکی که شبکه بزرگی برای ورودی ها میدهد
it is inexpedient to reply U پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
yule log U کنده بزرگی که شب میلادبمناسبت اغاز مراسم عید دربخاری منزل گذارند
to kiss hands U دست پادشاه بزرگی راهنگام رفتن به ماموریت بعنوان بدرود بوسیدن
Recent search history Forum search
1incentive
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1چیزی که عوض داره گله نداره
1اصطلاحاترنگ قرمز به فارسب
1confinement factor
1This student is stupid ,close the book on him.
1I am good with figures,how about you?
3midas touch
1Both the Afghan government and the international society agree that Afghanistan confronts major challenges before mining becomes the country’s economic lifeline and help create creation of a more self
1Jack Attac
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com