Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hemihydrate
U
هیدرات جسمی که دارای نیم ملکول اب است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
trimolecular
U
دارای سه ملکول
trihydrate
U
ترکیب شیمیایی دارای سه ملکول اب
monomolecular
U
دارای صخامت بقدر یک ملکول یک ملکولی
tetrahydroxy
U
دارای چهار هیدروکسیل درهر ملکول
hydrate
U
هیدرات
gas hydrate
U
هیدرات گاز
amyloid
U
هیدرات سلولز ژلاتینی
hydrate
U
جسم مرکب ابدار هیدرات
molecules
U
ملکول
molecule
U
ملکول
scape of molecules
U
فرار ملکول ها
gram molecule
U
ملکول گرم
chromophore
U
گروه رنگی ملکول
atomicity
U
تعداد اتم در ملکول
chromophore
U
عامل رنگی ملکول
affinities
U
نیروی جاذبه بین اتمهای یک ملکول
affinity
U
نیروی جاذبه بین اتمهای یک ملکول
somatic
U
جسمی
corporal
U
جسمی
corporals
U
جسمی
substantial
U
جسمی
corporeal
U
جسمی
carnal
U
جسمی
bodily pain
U
جسمی
materials
U
کلی جسمی
superphysical
U
ابر جسمی
material
U
کلی جسمی
physically handicapped
U
معلول جسمی
so matic
U
طبیعی جسمی
physical psychological
U
جسمی- روانی
corporeity
U
خاصیت جسمی یامادی
the colouring p of a substance
U
ماده رنگ دهنده جسمی
transubstantiation
U
تبدیل جسمی بجسم دیگر
somatotype
U
نوع جسم ساختمان جسمی
embolic
U
مربوط به انسداد رگ بوسیله جسمی
somatotypic
U
نوع جسم ساختمان جسمی
whaleback
U
هر جسمی شبیه پشت بالن
heredity
U
رسیدن خصوصیات جسمی وروحی بارث
electrolysis
U
تجزیه جسمی بوسیله جریان برق
dispersoid
U
پخش کامل ذرات جسمی درجسم دیگر
allotrope
U
جسمی که مستعدتبدیل بچند صورت یا ماده باشد
radioactivity
U
خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون میدهد
radio activity
U
خاصیت جسمی که از خودپرتو مجهول بیرون دهد
declination
U
فاصله زاویهای تا جسمی روی کره سماوی
gyrostat
U
التی که جنبش وضعی جسمی رانشان میدهد
tags
U
جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
catalysis
U
اثر مجاورت جسمی دریک فعل وانفعال شیمیایی
tag
U
جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
emulsioned
U
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
emulsion
U
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
penance
U
تحمل عذاب جسمی برای بخشوده شدن گناه
emulsions
U
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
emulsioning
U
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
luminescence
U
پدیده نورافشانی جسمی پس ازقرار گرفتن درمعرض تابش اشعه
metamer
U
جسمی که در ترکیب و سنگینی با جسم دیگر برابرولی درخواص شیمیایی است
antimatter
U
جسمی که حاوی مادهء ضد خود نیز باشد مثل ضدالکترون بجای الکترون
variable incidence
U
جسمی که بصورت لولایی نصب شده بطوریکه زاویه برخورد ان تغییر میکند
acetolysis
U
تجزیهء جسمی در اثراضافه شدن جوهر سرکه حالت استیله و هیدرولیز پیداکردن در ان واحد
jet propulsion
U
جهش و کشش جسمی بطرف جلو در اثر خروج مایع جهندهای در جهت عقب
variable pitch
U
جسمی که بصورت لولایی به ملخ نصب شده که در ان زاویه برخورد گام نامیده میشود
polymer
U
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymers
U
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
bow wave
U
موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
isomerous
U
جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
isomer
U
جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
nucleole
U
جسمی که در درون هسته یاخته ها یافت میشود هسته هسته
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
flying status
U
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
glochidiate
U
دارای مو
odoriferous
U
دارای بو
iodic
U
دارای ید
trilinear
U
دارای سه خط
bilabiate
U
دارای دو لب
three-legged
U
دارای سه پا
footy
U
دارای پا
fraught with
U
دارای
three legged
U
دارای سه پا
synonymous
U
دارای تشابه
nucleate
U
دارای هسته
nitrous
U
دارای شوره
energetic
U
دارای انرژی
myrrhy
U
دارای بوی مر
stilted
U
دارای چوب پا
myrrhic
U
دارای بوی مر
synonymous
U
دارای ترادف
polygamous
U
دارای چند زن
staminate
U
دارای جرثومه نر
deficient
U
دارای کمبود
rectilinear
U
دارای مسیرمستقیم
legitimating
U
دارای حق مشروع
of that ilk
U
دارای همان جا
legitimates
U
دارای حق مشروع
legitimated
U
دارای حق مشروع
legitimate
U
دارای حق مشروع
spirituous
U
دارای الکل
splashy
U
دارای ترشح
redundant
U
دارای اطناب
flabby
U
دارای عضلات شل
multiflorous
U
دارای بیش از سه گل
multifid
U
دارای چندشکاف
strontic
U
دارای استرونیوم
monometallic
U
دارای یک فلز
prerogative
U
دارای حق ویژه
prerogatives
U
دارای حق ویژه
monoclinal
U
دارای یک شیب
salaried
U
دارای حقوق
monatomic
U
دارای یک جوهرفرد
monandrous
U
دارای یک شوهر
squib
U
دارای صدای فش فش
squibs
U
دارای صدای فش فش
straight line
U
دارای خط مستقیم
stannic
U
دارای قلع
muciferous
U
دارای مخاط
monopetalous
U
دارای یک گلبرگ
stannous
U
دارای قلع
low-spirited
U
دارای روحیه بد
low spirited
U
دارای روحیه بد
melodious
U
دارای ملودی
melodic
U
دارای ملودی
multilineal
U
دارای چندین خط
plumose
U
دارای دسته پر
pulsatile
U
دارای تپش
quartziferous
U
دارای در کوهی
rarely beautiful
U
دارای زیبائی
rattly
U
دارای صدای تق تق
reboant
U
دارای واکنش
reversioner
U
دارای حق رجوع
petiolated
U
دارای دمگل
rugose
U
دارای رکه
sabulous
U
دارای شن ریزه
pulsant
U
دارای تپش
pseudonymous
U
دارای تخلص
miasmatic
U
دارای دمه بد بو
pre emptive
U
دارای حق شفعه
preemptor
U
دارای حق شفعه
prerogatived
U
دارای حق ویژه
pinnular
U
دارای بالچه
primipara
U
دارای یک اولاد
primiparous
U
دارای یک اولاد
pinnular
U
دارای برگچه
pileate
U
دارای کلاهک
self abnegating
U
دارای کف نفس
handy
<adj.>
U
دارای مزیت
shelterer
U
دارای حفاظ
backed
U
دارای پشت
deadbeats
U
دارای سکون
equivocal
U
دارای دومعنی
portentous
U
دارای فال بد
shoaly
U
دارای جاهای کم اب
silicifoeous
U
دارای در کوهی
social minded
U
دارای افکاراجتماعی
sonant
U
دارای اهنگ
deadbeat
U
دارای سکون
short range
U
دارای برد کم
pelliculate
U
دارای پوسته
weighted
U
دارای وزن
rifled
U
دارای خان
papillose
U
دارای برامدگی
palmy
U
دارای نخل
petiolate
U
دارای دمگل
overbusy
U
دارای کارزیاد
sexagenary
U
دارای سن 06 تا96
short-range
U
دارای برد کم
spiriferous
U
دارای عضومارپیچی
acetylize
U
دارای ریشهء
basined
U
دارای ابگیر
entitative
U
دارای وجودخارجی
bicentric
U
دارای دومرکز
bichrome
U
دارای دو رنگ
dyslogistic
U
دارای خاطرات بد
bimolecular
U
دارای دوملکول
bimorphemic
U
دارای دوشکل
bimotored
U
دارای دوموتور
binaural
U
دارای دو گوش
binocular
U
دارای دو چشم
binuclear
U
دارای دو هسته
binucleate
U
دارای دو هسته
binucleated
U
دارای دو هسته
azotic
U
دارای ازت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com