English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 13 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cinematography U هنر فیلمبرداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
shoot U فیلمبرداری کردن عکسبرداری کردن
shoots U فیلمبرداری کردن عکسبرداری کردن
shot U منظره فیلمبرداری شده
shots U منظره فیلمبرداری شده
kinescope U ازبرنامه تلویزیونی فیلمبرداری کردن
kleig light U لامپ پرنورعکاسی و فیلمبرداری
klieg light U لامپ پرنورعکاسی و فیلمبرداری
prescore U ضبط صدا یا موسیقی فیلم قبل از فیلمبرداری
sound camera U دوربین فیلمبرداری مجهزبدستگاه ضبط صوت
camcorder U دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
camcorders U دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
It was filmed on location. U صحنه فیلم درمحل واقعی فیلمبرداری شده
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com