English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
an aspiring actress U هنرپیشه ای [زن] نامجو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
prima ballerina U هنرپیشه اول بالت
prima ballerinas U هنرپیشه اول بالت
actor U هنرپیشه
actors U هنرپیشه
craftsman U هنرپیشه صنعت گر
craftsmen U هنرپیشه صنعت گر
comedian U هنرپیشه نمایشهای خنده دار
comedians U هنرپیشه نمایشهای خنده دار
player U هنرپیشه بازیکن ورزشی
understudies U هنرپیشه علی البدل شدن عضو علی البدل
understudy U هنرپیشه علی البدل شدن عضو علی البدل
premier U هنرپیشه برجسته
premiers U هنرپیشه برجسته
stand in U جانشین هنرپیشه شدن
stand-in U جانشین هنرپیشه شدن
stand-ins U جانشین هنرپیشه شدن
artist U هنرپیشه صنعتگر
artists U هنرپیشه صنعتگر
premiere U هنرپیشه برجسته
premiered U هنرپیشه برجسته
premieres U هنرپیشه برجسته
premiering U هنرپیشه برجسته
thespian U هنرپیشه
thespians U هنرپیشه
audition U ازمایش هنرپیشه سامعه
auditioned U ازمایش هنرپیشه سامعه
auditioning U ازمایش هنرپیشه سامعه
auditions U ازمایش هنرپیشه سامعه
leading man U هنرپیشه مرد اول نمایش یافیلم سینمایی
mimer U هنرپیشه مقلد وکمیک
mummer U هنرپیشه صامت بازیگر نقابدار ایام نوئل
playact U هنرپیشه شدن
scene stealer U هنرپیشه خودنما
tiring house U محل تعویض لباس هنرپیشه
tiring room U محل تعویض لباس هنرپیشه
character actor هنرپیشه ای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com