English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
coordinator U هماهنگ کننده
coordinating authority U مقام هماهنگ کننده
autosyn U هماهنگ کننده خودکار
sequence valve U شیر هماهنگ کننده
area coordination group U گروه هماهنگ کننده عملیات منطقه
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
antivignetting filter U صافی هماهنگ کننده نور صافی تطبیق نور
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
coordinate U هماهنگ کردن هم اهنگ کردن
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
coordinated procurement U عملیات اماد هماهنگ شده تحویل هم اهنگ شده اماد
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
synchronises U هماهنگ کردن هماهنگ شدن
synchronising U هماهنگ کردن هماهنگ شدن
synchronize U هماهنگ کردن هماهنگ شدن
synchronizes U هماهنگ کردن هماهنگ شدن
synchronised U هماهنگ کردن هماهنگ شدن
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
ground bass U اهنگ بم مختصری که میان اهنگ ملودی و هارمونی تکرارشود
cadenza U اهنگ معترضهای که طی اهنگ یا اوازی اورده شود
cadenzas U اهنگ معترضهای که طی اهنگ یا اوازی اورده شود
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
repudiationist U رد کننده
attacking U تک کننده
attenuant U اب کننده
noncommittal U رد کننده
renunciant U رد کننده
percutient U دق کننده
crusher U له کننده
crepitant U خش خش کننده
deflective U کج کننده
squelcher U له کننده
squasher U له کننده
spurner U رد کننده
hoppers U لی لی کننده
solver U حل کننده
deletive U حک کننده
skittish U رم کننده
renunciant U کننده
fillets U پر کننده
refuser U رد کننده
commulator U یک سو کننده
whisperer U پچ پچ کننده
rebutter U رد کننده
catterer U پچ پچ کننده
bandwidth U یچ کننده
fillers U پر کننده
filler U پر کننده
puffer U پف کننده
refutative U رد کننده
refutatory U رد کننده
filleting U پر کننده
filleted U پر کننده
trackers U پی کننده
fillet U پر کننده
tracker U پی کننده
prater U پچ پچ کننده
prattfall U پچ پچ کننده
ear-splitting U کر کننده
surfy U کف کننده
swooner U غش کننده
syncopator U غش کننده
thinner U کم کننده
bender U خم کننده
fizzy U کف کننده
sensor U حس کننده
solvents U اب کننده
solvent U اب کننده
bidders U کننده
abjurer or abjuror U کننده
mitigatory U کم کننده
bidder U کننده
hopper U لی لی کننده
fluxing oil U اب کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
doer U کننده
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
mauler U له کننده
mumbler U من من کننده
mitigative U کم کننده
doers U کننده
jaberer U پچ پچ کننده
benders U خم کننده
detersive U پاک کننده
hypnotizer U هیپنوتیسم کننده
devotionalist U عبادت کننده
igniter U مشتعل کننده
destruction fire U تیرمنهدم کننده
hypothetic U فرض کننده
diacritic U تفکیک کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com