Perdic | همگون سازی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	assimilation U	همگون سازی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	standardised U	همگون کردن
	standardises U	همگون کردن
	standardising U	همگون کردن
	standardize U	همگون کردن
	standard U	استاندارد همگون
	standardizes U	همگون کردن
	standards U	استاندارد همگون
	standardizing U	همگون کردن
	standards U	همگون یکنواخت یکجور
	standard U	همگون یکنواخت یکجور
	rectification U	یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
	program line U	فرش های همگون [اصطلاحا به فرش های اطلاق می شود که از نظر نقشه مشابه بوده ولی اندازه آنها با یکدیگر متفاوت باشد.]
	calculating U	دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
	pilot materials U	وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
	ordnance plant U	کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
	jagger U	الت کنگره سازی یادندانه سازی
	pre-treatment U	عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
	one level address U	سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
	subjugation U	مقهور سازی مطیع سازی
	irritancy U	پوچ سازی باطل سازی
	imagery U	مجسمه سازی شبیه سازی
	ouster U	بی بهره سازی محروم سازی
	formularization U	کوتاه سازی ضابطه سازی
	frustrations U	خنثی سازی محروم سازی
	frustration U	خنثی سازی محروم سازی
	erasable U	1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
	saved U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	save U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	saves U	ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
	symmetrical compression U	سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
	sort U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	sorted U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	sorts U	الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
	hitting U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	hits U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	hit U	داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
	electronic U	کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
	Indeo U	فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
	dump U	1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
	externals U	روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
	external U	روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
	individualising U	تک سازی
	idolization U	بت سازی
	flection U	خم سازی
	pavements U	کف سازی
	pavement U	کف سازی
	deflexion U	خم سازی
	individuation U	تک سازی
	individualization U	تک سازی
	local anasthesia U	سر سازی
	repk lection U	پر سازی
	truncation U	بی سر سازی
	retortion U	خم سازی
	individualises U	تک سازی
	individualized U	تک سازی
	individualizes U	تک سازی
	individualizing U	تک سازی
	individualised U	تک سازی
	stylization U	مد سازی
	padding U	له سازی
	retortion U	کج سازی
	individualize U	تک سازی
	bridgework U	پل سازی
	bridge building U	پل سازی
	compaction U	تو پر سازی
	flooring U	کف سازی
	abbreviations U	کوته سازی
	nidification U	اشیانه سازی
	abbreviation U	کوته سازی
	separating U	جدا سازی
	hymnography U	سرود سازی
	mutilation U	معیوب سازی
	horology U	ساعت سازی
	overturns U	واژگون سازی
	histogenesis U	بافت سازی
	overturned U	واژگون سازی
	overturn U	واژگون سازی
	nonlinear optimization U	بهینه سازی
	replacements U	جانشین سازی
	replacement U	جانشین سازی
	tuning U	میزان سازی
	reconstructions U	دوباره سازی
	withdrawal U	رها سازی
	nest building U	لانه سازی
	aromatization U	معطر سازی
	networking U	شبکه سازی
	inceration U	موم سازی
	incavation U	پوک سازی
	impregnation U	ابستن سازی
	conditioning U	شایسته سازی
	immortalization U	جاوید سازی
	image formation U	تصویر سازی
	extinction U	خاموش سازی
	nidificate U	لانه سازی
	ichnography U	زمینه سازی
	heterodyne reception U	زنه سازی
	harmonization U	هم اهنگ سازی
	refreshing U	دوباره سازی
	glycogenesis U	گلیکوژن سازی
	forgery U	سند سازی
	forgery U	صورت سازی
	oblieration U	پاک سازی
	glasswork U	شیشه سازی
	gemination U	جفت سازی
	reduction U	ساده سازی
	gelatination U	دلمه سازی
	obliteration U	پاک سازی
	implementation U	پیاده سازی
	obscuration U	تیره سازی
	refreshingly U	دوباره سازی
	infuriation U	خشمگین سازی
	forgeries U	صورت سازی
	curtailment U	کوتاه سازی
	haematogenesis U	خون سازی
	gunsmithery U	تفنگ سازی
	illuminations U	روشن سازی
	grillwork U	سبد سازی
	grillwork U	شبکه سازی
	stripping U	برهنه سازی
	illumination U	روشن سازی
	solution U	چاره سازی
	solutions U	چاره سازی
	metabolic U	سوخت و سازی
	gold beating U	زرورق سازی
	gnomonics U	فن شاخص سازی
	forgeries U	سند سازی
	roofing U	سقف سازی
	inculcation U	جایگیر سازی
	negation U	خنثی سازی
	lancination U	پاره سازی
	lancination U	مجروح سازی
	lamponery U	هجونامه سازی
	intrigues U	زمینه سازی
	intrigue U	زمینه سازی
	manumission U	ازاد سازی
	materialization U	مادی سازی
	modeling U	نمونه سازی
	maximization U	بیشینه سازی
	mealing U	نرم سازی
	irreticence U	فاش سازی
	wearisomeness U	کسل سازی
	irksomeness U	کسل سازی
	landscape painting U	منظره سازی
	lapidation U	سنگسار سازی
	braziers U	برنج سازی
	magnifcation U	بزرگ سازی
	brazier U	برنج سازی
	machine building U	ماشین سازی
	machicolation U	مزغل سازی
	shipbuilding U	کشتی سازی
	malting U	مالت سازی
	liquefaction U	ابگونه سازی
	evacuation U	تهی سازی
	regionalism U	منطقه سازی
	levigation U	نرم سازی
	flooding U	غرقه سازی
	weaponry U	اسلحه سازی
	latticing U	شبکه سازی
	invalidation U	باطل سازی
	coaching U	اماده سازی
	plaster of Paris U	گچ مجسمه سازی
	renewals U	تازه سازی
	intensification U	پر قوت سازی
	mutualization U	دو طرفه سازی
	latticework U	شبکه سازی
	inflexion U	خم سازی خمیدگی
	inebriation U	مست سازی
	individuation U	جدا سازی
	lapidification U	سنگ سازی
	mystification U	گیج سازی
	individualization U	فرد سازی
	reconstruction U	دوباره سازی
	individualization U	منفرد سازی
	vaporization U	بخار سازی
	mythopoetic U	اساطیر سازی
	histrionics U	صحنه سازی
	scenery U	صحنه سازی
	municipalize U	شهر سازی
	simplifications U	ساده سازی
	microminiaturization U	ریز سازی
	simplification U	ساده سازی
	statues U	پیکر سازی
	statue U	پیکر سازی
	microsoft U	بهنگام سازی
	minimalization U	کمینه سازی
	minimization U	کمینه سازی
	miseenscene U	صحنه سازی
	modeller U	قالب سازی
	renewal U	تازه سازی
	mortar mixing U	ملات سازی
	inurement U	معتاد سازی
	stacking U	پشته سازی
	bedevilment U	شیطان سازی
	cooperage U	پیت سازی
	balladry U	تصنیف سازی
	countersink U	خزینه سازی
	crystallization U	بلور سازی
	curriery U	چرم سازی
	dactyliography U	نگین سازی
	atomization U	ریز سازی