English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 26 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
one pass assemler U همگذار تک گذری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
assembler U همگذار
three pass assembler U همگذار سه گذره
two pass assembler U همگذار دوعبوری
macro assembler U درشت همگذار
assembler directive U رهنمود همگذار
two pass assembler U همگذار دو گذره
one pass assambler U همگذار یک مرحلهای اسمبلر تک گذاره
one pass U یک گذری
one pass U تک گذری
two pass U دو گذری
one and half pass U یک و نیم گذری
transitoriness U زود گذری
multipass U چند گذری
multi pass U چند گذری
momentariness U زود گذری
two pass assmbler U هم گذر دو گذری
bus mouse U ماوس گذری
intrusions U حریم گذری
intrusion U حریم گذری
multiple pass printing U چاپ چند گذری
multipass sort U جورکردن چند گذری
multipass sort U مرتب کردن چند گذری
multipass sort U جور کردن چند گذری
It was just a passing fancy. U یک فکر وخیال زود گذری بود
bus network U سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com