English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
workings U همه بخشهای حفاری شده معدنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
drill extractor U التی که مته حفاری شکسته رااز سوزن حفاری جدا میکند
pseudomorph U جسم معدنی که نمودجسم معدنی دیگر ر را بخود گرفته باشد
pioneer tools U وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
diggings U حفاری
drilling mud U گل حفاری
excavation U حفاری
drilling U حفاری
digs U حفاری
dig U حفاری
trench excavator U ماشین حفاری
sappers U قسمت حفاری
sapper U قسمت حفاری
unearths U حفاری کردن
unearthing U حفاری کردن
unearthed U حفاری کردن
unearth U حفاری کردن
excavates U حفاری کردن
excavated U حفاری کردن
back hoe U بیل حفاری
back shovel U بیل حفاری
crowed shevel U بیل حفاری
rotary drilling U حفاری دورانی
drillship کشتی حفاری
earth excavating U حفاری زمین
mud flush rotary U حفاری اورانی
inclined drilling U حفاری مایل
earth excavating U حفاری زمین
drilling pipe U سوزن حفاری
drilling capacity U فرفیت حفاری
drilling bit U مته حفاری
digger U الت حفاری
boring pipe U لوله حفاری
excavate U حفاری کردن
scoop U ماشین حفاری
outfit U تجهیزات حفاری
scoops U ماشین حفاری
outfits U تجهیزات حفاری
scooping U ماشین حفاری
scooped U ماشین حفاری
excavating U حفاری کردن
archeological dig U حفاری باستان شناسی
navvies U کارگرحفار ماشین حفاری
jetting tube U لوله تزریق در حفاری
hoe U کج بیل حفاری یا خاکبرداری
navvy U کارگرحفار ماشین حفاری
hoeing U کج بیل حفاری یا خاکبرداری
hoes U کج بیل حفاری یا خاکبرداری
adamantine drilling U حفاری با مته ساچمهای
open cut U حفاری در فضای باز
pool tool U حفاری با میله توپر
common excavation of structure U حفاری عمومی ساختمان
cores U نمونه مواد حفاری
core U نمونه مواد حفاری
hoed U کج بیل حفاری یا خاکبرداری
leading sectors U بخشهای پیشرو
leading sectors U بخشهای پیشگام
the urban districts U بخشهای شهر
grabs U بیل حفاری دندانه دار
grabbing U بیل حفاری دندانه دار
grabbed U بیل حفاری دندانه دار
grab U بیل حفاری دندانه دار
aggregates U ی از بخشهای یک داده که به هم مربوطند
aggregate U ی از بخشهای یک داده که به هم مربوطند
spa U اب معدنی
min U معدنی
spas U اب معدنی
mineral water U آب معدنی
mineral water U اب معدنی
mineral U اب معدنی
mineral U معدنی
inorganic U معدنی
compartmentalised U به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalizing U به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalizes U به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalising U به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalized U به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalises U به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
tetrarch U والی بخشهای چهارگانه امپراتوری
compartmentalize U به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
managers U و بخشهای فایل را در نظر می گیرد
modularity U تشکیل شده از بخشهای تابعی
manager U و بخشهای فایل را در نظر می گیرد
mineral trass U تراس معدنی
muscovy glass U شیشه معدنی
ozokerit U موم معدنی
asphalt U زفت معدنی
galenite U سرب معدنی
mineralize U معدنی کردن
obsidian U شیشه معدنی
deposit U ذخیره معدنی
bitumen U قیر معدنی
pit sand U ماسه معدنی
deposits U ذخیره معدنی
asphaltum U قیر معدنی
asphaltum U زفت معدنی
asphaltite U قیر معدنی
mineral wax U موم معدنی
mineral spring U چشمه معدنی
scoria U تفاله معدنی
ores U سنگ معدنی
mineral dye U رنگینه معدنی
ore U سنگ معدنی
spas U چشمه معدنی
mineral oil U روغن معدنی
mineral coal U ذغال معدنی
inorganic polymer U بسپار معدنی
mineral material U ماده معدنی
mineral U مواد معدنی
inorganic acid U اسید معدنی
pumice stone U اسفنج معدنی
mineral pitch U قیر معدنی
mineral U ماده معدنی
spa U چشمه معدنی
mineral pigment U رنگ معدنی
inorganic base U باز معدنی
paraffin U موم معدنی
boring tubes U لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
bored well U چاهی که بوسیله مته حفاری شده باشد
interleaving U پردازندهای که با بخشهای پردازنده کار میکند
orthogonal U ساخته شده از پارامترها یا بخشهای مستقل
proportional parts U بخشهای کسری اقلام تصاعدی یک جدول
partition U اپارتمان تقسیم به بخشهای جزء کردن
partitions U اپارتمان تقسیم به بخشهای جزء کردن
jar U این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jarred U این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
jars U این میله مخصوص دستگاه حفاری ضربهای است
trepanation U مته حفاری معدن وجراحی بامته سوراخ کردن
mineral oil U روغن معدنی یانفت
to abandon a mine U ترک کردن معدنی
kaolinite U سنگ معدنی بفرمول 4
ore U معدنیات کلوخه معدنی
table waters U ابهای معدنی سر سفره
inorganic pigment U رنگدانه های معدنی
ores U معدنیات کلوخه معدنی
maltha U نوعی موم معدنی
bioinorganic chemistry U شیمی معدنی زیستی
watering place U محل چشمه اب معدنی
antimony U توتیای معدنی انتیمون
montan wax U موم سخت معدنی
pockety U دارای چالههای معدنی
wollastonite U سنگ معدنی "وولستونایت "
malthite U نوعی موم معدنی
modularization U برنامههای طراحی از مجموعه از بخشهای تابعی استاندارد
assembly U قرار دادن یک موضوع از بخشهای مختلف در کنار هم
king pile U تیری که قبل از شروع حفاری به منزله شمع در وسط شیارمیکوبند
to abandon a mine U دست کشیدن از کار در معدنی
magma U خمیر مواد معدنی یا الی
mica U تلق نسوز شیشه معدنی
willemite U سنگ معدنی رنگارنگ متبلور
mica U سنگ طلق شیشه معدنی
pyroxene U ماده معدنی بلوری وسفید
mineralize U مواد معدنی جمع کردن
picrate U نمک الی یا معدنی اسیدپیکریک
terra alba U مواد معدنی سفید رنگ
crop end U بخشهای اضافی شمش که قبل از نوردکاری چیده میشود
crop end saw U اره مخصوص قطع کردن بخشهای اضافی شمش
abiston U سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
geyser U چشمه جوشان اب گرم و معدنی اتشفشان
knockstone U کندهای که روی ان سنگهای معدنی راخردمیکنند
geyser U چشمه معدنی که اب گرم از ان فوران میکند
mineralization U تبدیل به حالت معدنی یا سنگ معدن
asbestos U سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
geysers U چشمه معدنی که اب گرم از ان فوران میکند
to descend [into a mine] U وارد معدنی شدن [مثال با آسانسور]
maltha U چسب قیر وموم زفت معدنی
to enter [into a mine] U وارد معدنی شدن [مثال با آسانسور]
geysers U چشمه جوشان اب گرم و معدنی اتشفشان
earth pigment U رنگینه های معدنی مثل خاک رس
goethite U اکسید اهن معدنی ئیدرژن دار
malthite U چسب قیر وموم زفت معدنی
ozonosphere U لایهای از بخشهای فوقانی اتمسفر در ارتفا تقریبی 02 تا03 کیلومتر
overlays U و بنابراین حافظهاصلی فقط حاوی بخشهای مورد نیاز است
overlay U و بنابراین حافظهاصلی فقط حاوی بخشهای مورد نیاز است
tree surgeon U ویژه گر برش و قطع بخشهای بیماری زده یا پوسیده درختان
overlaying U و بنابراین حافظهاصلی فقط حاوی بخشهای مورد نیاز است
input output table U بین بخشهای گوناگون اقتصادی را مشخص و اندازه گیری میکند
nitrate U نمک معدنی یانمک الی جوهر شوره
gahnite U ماده معدنی برنگ سبزتیره بفرمول 4O 2Al Zn
hydro U هتل یامهمانخانهای که مجاور اب معدنی ساخته میشود
schiller U تلالو وزرق وبرق ذرات سنگ معدنی
nitrates U نمک معدنی یانمک الی جوهر شوره
multiplex U روش تقسیم که بخشهای زمان را طبق نیاز به سیگنالهای اختصاص میدهد
forms U ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
biz U نوعی گروه خبری که حاوی بخشهای تجاری و موقیعتهای مختلف است
form U ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
formed U ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
dualism U مانند فقر شدید ووفور نعمت بخشهای مدرن و سنتی اقتصادی
par in U پایان دادن بازی گلف با کسب امتیاز استاندارد در بخشهای باقیمانده
ashless dispersant oil U نوعی روغن معدنی که مانع تجمع ناخالصیها میگردد
divining rod U میله یا عصای مخصوص کشف اب ومواد معدنی درزمین
crazing mill U اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
input output analysis U تحلیل داده ها ستاده ها مطالعه تجربی روابط متقابل بخشهای مختلف اقتصاد
grey scale U سایه هایی که از نمایش بخشهای رنگی روی صفحه تک رنگ تولید میشود
geode U سنگ پوکی که درون ان ازموادبلورین یا مواد معدنی پوشیده باشد
grade U الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
blasting machine U دستگاهی که برای منفجرکردن سنگهای معدنی جهت استخراج انها
grades U الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
linkage U نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند
JPEG++ U حالت توسعه یافته gPEG که بخ بخشهای تصویر امکان فشرده شدن متفاوت می دهند
segment U تقسیم یک برنامه طولانی به بخشهای کوچکتر که بعداگ در صورت نیاز قابل فراخوانی هستند
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com