Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
wire beater
همزن سیمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wire cloth
U
تور سیمی پارچه سیمی پرده سیمی
non rotating wire rope
U
طناب سیمی یک سو با مغزی طناب سیمی نپیچ
agitators
U
همزن
stirrer
U
همزن
stirrers
U
همزن
mixer
U
همزن
mixers
U
همزن
agitator
U
همزن
egg beater
همزن دستی
spiral beater
همزن مارپیچی
mixers
U
همزن امیزنده
mixer
U
همزن امیزنده
spiral agitator
U
همزن مارپیچی
stirring blade
U
تیغه همزن
stirring blade
U
پره همزن
stirring rod
U
میله همزن
teflon spin bar
U
میله همزن تفلونی
four blade beater
همزن چهار تیغه
magnetic stirrer
U
میله مغناطیسی همزن
spurtle
U
اسباب اتش همزن
mercury seal stirrer
U
همزن با هوابند جیوهای
beater ejector
دکمه تعویض سر همزن
stirrer hot plate
U
اجاق برقی همزن دار
stringed
U
سیمی
wiry
U
سیمی
three wire generator
U
دینام سه سیمی
backstop
U
حصار سیمی
open wire line
U
خط سیمی هوایی
wire ropes
U
طنابهای سیمی
wire rope
U
طناب سیمی
wirework
U
کارهای سیمی
wire netting
U
تور سیمی
wire hinge
U
لولای سیمی
wire gauze
U
توری سیمی
wire drag
U
لاروب سیمی
wire core
U
مغزی سیمی
tightwire
U
طناب سیمی
three wire system
U
دستگاه سه سیمی
open wire line
U
خط سیمی لخت
cable
U
طناب سیمی
greyhounds
U
غربال سیمی
hawsers
U
طناب سیمی
cabled
U
طناب سیمی
netting
U
تور سیمی
netting
U
شبکه سیمی
hawser
U
طناب سیمی
lang's lay wire rope
U
طناب سیمی یک سو
greyhound
U
غربال سیمی
stringed instruments
U
سازهای سیمی
wire netting
U
بافت توری سیمی
phantom circuit
U
مدار چهار سیمی
magnetic wire recording
U
ضبط صوت سیمی
beach matting
U
تور سیمی ساحلی
quadded cable
U
کابل چهار سیمی
griddle
U
غربال سیمی کارگران
plated wire memory
U
حافظه سیمی اندوده
griddles
U
غربال سیمی کارگران
phantomed cable
U
کابل چهار سیمی
sarrated wire rope
U
طناب سیمی دندانهای
screen
U
تور سیمی نصب کردن
screens
U
تور سیمی نصب کردن
screened
U
تور سیمی نصب کردن
phantoplex telegraphy
U
تلگراف چهار سیمی مرکب
screening, screenings
U
تور سیمی نصب کردن
string band
U
دسته موزیک سازهای سیمی
wire glass
U
شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
omnibus wire
U
سیمی که همگی جریان الکتریک از ان می گذرد
cords
U
سیمی که وسیله را به سوکت وصل میکند
screening, screenings
U
تور سیمی پنجره توری دار
wired glass
U
شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
screens
U
تور سیمی پنجره توری دار
cord
U
سیمی که وسیله را به سوکت وصل میکند
screened
U
تور سیمی پنجره توری دار
screen
U
تور سیمی پنجره توری دار
acoustic screen
تور سیمی قابل نفوذ صدا در میکروفن
headstay
U
سیمی که دکل را بسمت جلوقایق نگاه میدارد
viola d'amore
U
ویولون دارای 7 سیم زهی و 7 تار سیمی
trommel
U
غربال سیمی استوانه شکلی مخصوص سنگ معدن
cable suspension bridge
U
پلی که از رشتههای سیمی بهم تابیده درست شده باشد
staple
U
سوزن
[حرف ]
یو شکل
[برای محکم کردن سیمی به دیوار]
rope chaff
U
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
DC
U
روش ارتباط با استفاده از باسهای روی یک مدار سیمی مثل سیستم تلگراف
screening, screenings
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screens
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screen
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
screened
U
تور سیمی که در دهنه ابگذرهای پوشیده جهت جلوگیری از ورود اشغال نصب میشود
the wind drowned the strigs
U
سازهای بادی صدای سازهای سیمی را خفه میکند
Faraday cage
U
صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
wire matrix printer
U
یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
pads
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pad
U
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com