Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
to go along
U
همراه کسی رفتن
to accompany
U
همراه کسی رفتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
chaperone
U
همراه دختران جوان رفتن
chaperones
U
همراه دختران جوان رفتن
chaperons
U
همراه دختران جوان رفتن
companies
U
گروهان همراه کسی رفتن
company
U
گروهان همراه کسی رفتن
convoy
U
همراه رفتن
convoys
U
همراه رفتن
chaperon
U
همراه دختران جوان رفتن
go along
U
همراه رفتن
to go along
U
همراه رفتن همراهی کردن
Other Matches
attribute
U
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attributes
U
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attributing
U
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
peer to peer network
U
شبکه همراه به همراه
pussyfoot
U
دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step
U
رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
you have no option but to go
U
چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
mouch
U
راه رفتن دولادولاراه رفتن
acologte
U
همراه
mid-
U
همراه با
mid
U
همراه با
attendant
U
همراه
company
U
همراه
concomitant
U
همراه
in company with
U
همراه
on
U
همراه
non concurrent
U
نا همراه
companies
U
همراه
attendants
U
همراه
along
U
همراه
participant
U
همراه
participants
U
همراه
accompanied by
U
همراه
bundled
U
همراه
comrades
U
همراه
accompanying
U
همراه
to fight with the enemy
U
همراه = با
secondary planet
U
همراه
comrade
U
همراه
trotting
U
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trot
U
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted
U
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots
U
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
accompany
U
همراه بودن
attends
U
همراه بودن
escorting
U
همراه بدرقه
bon voyage
U
خدا به همراه
accompanies
U
همراه بودن
companion
U
همراه همدم
fraught
U
دارا همراه
accompanied
U
همراه بودن
accompanying supplies
U
تدارکات همراه
sick headache
U
سردرد همراه با
to come along
U
همراه امدن
come along with me
U
همراه من بیائید
good luck to you
U
خدا به همراه
escort
U
همراه بدرقه
indiental music
U
موزیک همراه
attend
U
همراه بودن
attending
U
همراه بودن
to go along
U
همراه شدن
door bundle
U
بار همراه
compeer
U
قرین همراه
to accompany
U
همراه شدن
escorted
U
همراه بدرقه
escorts
U
همراه بدرقه
spasmodic
U
همراه با انقباضات
on one's coat-tails
<idiom>
U
همراه کس دیگر
to keep company with
U
همراه بودن با
unbundled
U
غیر همراه
unaccompanied
U
بدون همراه
accommpanying element
U
عنصر همراه
spasmodically
U
همراه با انقباضات
Accompanied by. Together with .
U
به اتفاق (همراه )
associated sound
U
صدای همراه
accompanier
U
همراه مصاحب
accompanying cargo
U
بار همراه
accompanying fire
U
اتش همراه
accompanying sound
U
صدای همراه
participative
U
انبازی کننده همراه
incorrect
U
نادرست یا به همراه خطا
corps artillery
U
توپخانه همراه سپاه
to carry a watch
U
ساعت همراه داشتن
wave off
U
فرود همراه با سایش
Bring your friend along.
U
دوستت را همراه بیاور
herewith
U
همراه این نامه
amaurotic idiocy
U
کانایی همراه با نابینایی
bitumen macadam
U
سنگریزی همراه با قیر
kick boxing
U
بوکس همراه با لگد
bundled software
U
نرم افزار همراه
typhoons
U
توفان همراه با باران
attendants
U
همراه نگهبان کشیک
ice storm
U
طوفان همراه باتگرگ
japko chagi
U
ضربه پا همراه گرفتن پا
attendant
U
همراه نگهبان کشیک
typhoon
U
توفان همراه با باران
savate
U
بوکس همراه با لگد
dysuria
U
ادرار همراه با سوزش واشکال
thunderstorms
U
توفان همراه بااذرخش وصاعقه
grand mal
U
صرع همراه با تشنج وغش
thunderstorm
U
توفان همراه بااذرخش وصاعقه
landing attack
U
تک همراه با پیاده شدن به ساحل
to call on the cell phone
U
با تلفن همراه زنگ زدن
hit it off with someone
<idiom>
U
بهترین همراه با کسی داشتن
aerial cartwheel
U
مارپیچ همراه با پرش وچرخش
to cell phone
U
با تلفن همراه زنگ زدن
to bid a persong
U
به کسی خدابه همراه گفتن
door bundle
U
بار پرتابی همراه با چترباز
thundershower
U
رگبار همراه با رعد وبرق
Goods to declare
U
همراه داشتن کالاهای گمرکی
Nothing to declare
U
همراه نداشتن کالاهای گمرکی
I have nothing to declare.
کالای گمرکی همراه ندارم.
RIFF
U
ماده بزرگ همراه ID RIFF.
cell phone users while driving
U
کاربران تلفن همراه درحال رانندگی
rear takedown with outside singleleg byl
U
زیریک خم میانکوب همراه بااقل ازچپ
oratorio
U
قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
oratorios
U
قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
Do you have nothing to declare?
U
آیا کالای گمرکی همراه دارید؟
knobstick
U
کارگریکه که بااعتصاب کارگران همراه نیست
sidestep traverse
U
صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
ballet
U
اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
subscripted variable
U
عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
multidimensional
U
تعداد آرایههای موازی به همراه عمق
coloraturas
U
خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
coloratura
U
خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
oxidative phosphorylation
U
فسفریل دار کردن همراه بااکسایش
chaperons
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
sob
U
همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
sobbed
U
همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
ballets
U
اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
sobs
U
همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
chaperon
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
sobbing
U
همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
real number
U
عددی که با بخش کسری همراه است .
striptease
U
رقص همراه با برهنگی تدریجی رقاصه
indiental music
U
ساز و اوازی که با نمایشی همراه باشد
joint product offer
U
فروش یک کالا همراه با کالای دیگر
chaperone
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
chaperones
U
شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
callithump
U
رژه پر سروصدایی همراه باکرنا و بوق
parading
U
سان رفتن رژه رفتن محل سان
parade
U
سان رفتن رژه رفتن محل سان
parades
U
سان رفتن رژه رفتن محل سان
paraded
U
سان رفتن رژه رفتن محل سان
share
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
strophe
U
چرخش هنگام رقص همراه با اوازدسته جمعی
shared
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
shares
U
استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
cash with order
U
پول نقد همراه سفارش پرداخت به موقع
do
[verb]
U
روی
[فعلی که همراه می آید]
تکیه میکند
desks
U
میز نوشتن در شرکت معمولاگ همراه با رسام ها
milk leg
U
ورم پای نوزاد همراه با دردبهنگام زایمان
desk
U
میز نوشتن در شرکت معمولاگ همراه با رسام ها
conditorium
U
[مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
fortis
U
دارای تلفظ شدید همراه بابازدم قوی
conditivum
U
[مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
cantatas
U
شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
cantata
U
شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
user
U
متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن
camp follower
U
اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
users
U
متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن
best rate of climb speed
U
سرعتی که با بیشترین ارتفاع در واحد زمان همراه است
bundled software
U
نرم افزاری که همراه با قیمت کامپیوتر فروخته میشود
camp followers
U
اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
bugging
U
خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
bugs
U
خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
blizzard
U
باد تند و سردی که همراه ان دانههای برف باشد
bug
U
خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
squire of dames
U
کسی که همراه زنان میرودیابیشتردرگروه انان داخل میشود
blizzards
U
باد تند و سردی که همراه ان دانههای برف باشد
slapstick
U
نمایش خنده دار همراه باشوخی وسر وصدا
repeating key
روش رمزی که همراه با تکرار یک کلید رمز میباشد
female
U
استدلالی به همراه سوکتهایی که سوزنهای اتصال نری وارد آن می شوند
attachment
U
فایل نام دارای که همراه یک پیامیست الکترونیکی ارسال میشود
to play gooseberry
U
همراه دونفرعاشق ومعشوق راه افتادن وموی دماغ انهاشدن)
creptation
U
تخریب خلل و فرج بتن همراه با صدای درهم شکستن
process
U
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
processes
U
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
break-dancing
U
گونهای رقص جدید که همراه است با عملیات آکروباتیک و چرخشهای تند
pinout
U
شرح محل سوزن ها در مدار مجتمع به همراه کار و سیگنال آنها
form
U
ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
crab
U
پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
formed
U
ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
forms
U
ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
wire
U
کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
wires
U
کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
crabs
U
پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
record
U
لیست فیلدهایی که رکوردرا تشکیل می دهند با هم همراه طول ونوع داده انها
acid house
U
نوعی موسیقی رقص کهاصولا با استفاده از مواد مخدر توهمزا همراه است
cist
U
[قبر ماقبل تاریخ مانند جعبه که اغلب همراه با سنگ نشانه بود.]
multimedia
U
کامپیوتری که میتواند برنامههای چند رسانهای را اجرا کند. به همراه کارت صدا
table
U
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tabled
U
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
SIMD
U
معماری کامپیوتر موازی که تعدادی ACU و باس داده به همراه یک واحد کنترا دارد
tables
U
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tabling
U
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
covering letters
U
نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letter
U
نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
We consider it a great honor to have you here with us tonight.
U
این برای ما افتخار بزرگی حساب میشود که امشب شما را اینجا همراه با ما داشته باشیم.
IBM
U
کامپیوتر شخصی بر پایه IBM PC ولی به همراه درایو دیسک سخت داخلی و باس ISA
technical escort
U
پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
chassis
U
فریم فلزی که تختههای مدار را به همراه سیم ها و سوکتهای لازم در سیستم کامپیوتری پوشش داده است
document
U
1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است
documented
U
1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است
full
U
کامپیوتر همراه با کارت مخصوصی که به قدری سریع است که تصاویر ویدیویی متحرک را می گیرد و نمایش میدهد.
documenting
U
1-کاغذ همراه با نوشته روی آن . 2-فایلی که حاوی متن ایجاد شده توسط پردازنده کلمه است
fullest
U
کامپیوتر همراه با کارت مخصوصی که به قدری سریع است که تصاویر ویدیویی متحرک را می گیرد و نمایش میدهد.
antigone
U
دختری که همراه پدر نابینای خود به اتیکا رفت و تا زمان مرگ پدرش اورا خدمت کرد
write
U
سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان نوشتن به همراه چندین عمل خواندن روی فایل میدهد
writes
U
سیستم ذخیره سازی دیسک نوری که امکان نوشتن به همراه چندین عمل خواندن روی فایل میدهد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com