Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 114 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
inversion
U
همجنس خواهی
inversions
U
همجنس خواهی
homosexuality
U
همجنس خواهی
homoerotism
U
همجنس خواهی
sapphism
U
همجنس خواهی
uranism
U
همجنس خواهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
faute de mieux
U
همجنس خواهی ناشی ازمحرومیت
latent homosexuality
U
همجنس خواهی نهفته
overt homosexuality
U
همجنس خواهی اشکار
sapphism
U
همجنس خواهی زنان
tribadism
U
همجنس خواهی فاعلی
urning
U
در همجنس خواهی مردان
Other Matches
l like like
U
بازبا باز کند همجنس با همجنس پرواز
Take it or leave it.
U
می خواهی بخواه نمی خواهی نخواه !
congeneric
U
همجنس
cognate
U
همجنس
consubstantiate
U
همجنس کردن
isophilic
U
همجنس دوست
homosexuality
U
همجنس گرایی
homogeneously
U
بطور همجنس
butch
U
همجنس باز
gay
U
همجنس خواه
gayer
U
همجنس خواه
gayest
U
همجنس خواه
gays
U
همجنس خواه
assimilative
U
همجنس کننده
biotype
U
ژنوتیپ همجنس
homogen
U
جزء همجنس
homosexual
U
همجنس خواه
homosexuals
U
همجنس خواه
homosexual
U
همجنس باز
homosexual
U
همجنس گرا
homosexuals
U
همجنس باز
homosexuals
U
همجنس گرا
tribade
U
همجنس خواه فاعلی
of a piece with each other
U
ازسر هم همجنس یکدیگر
cannibal
U
جانوری که همجنس خود را میخورد
physalis
U
عروسک پس پرده و گلهای همجنس ان
cannibals
U
جانوری که همجنس خود را میخورد
homogen
U
گروه چند چیز همجنس
stylolite
U
ستون سنگی همجنس صخره متصل بخود
holophytic
U
تغذیه کننده از گیاهان سبز همجنس خوار
toxicomania
U
سم خواهی
oestrus
U
گشن خواهی
thou shalt go
U
خواهی رفت
thou wilt go
U
خواهی رفت
illy
U
ازروی بد خواهی
willy-nilly
U
خواهی نخواهی
willy nilly
U
خواهی نخواهی
thanatomania
U
مرگ خواهی
progressivism
U
ترقی خواهی
progressiveness
U
ترقی خواهی
nosophilia
U
بیماری خواهی
hebephilia
U
نوجوان خواهی
zeal
U
خیر خواهی
amende honorable
U
پوزش خواهی
amativeness
U
خاطر خواهی
blackmailing
U
باج خواهی
benevolence
U
خیر خواهی
benevolence
U
نیک خواهی
zoophily
U
حیوان خواهی
Why dont you leave me alone?
U
از جان من چه می خواهی ؟
blackmail
U
باج خواهی
zealotry
U
هوا خواهی
will to power
U
قدرت خواهی
estrus
U
گشن خواهی
blackmails
U
باج خواهی
ephebophilia
U
جوان خواهی
blackmailed
U
باج خواهی
electron affinity
U
الکترون خواهی
zoophilia
U
حیوان خواهی
coprophilia
U
مدفوع خواهی
Pick, what you like
[want]
!
U
هر کدام را می خواهی بردار!
What the hell do you want?
U
چه زهر ماری می خواهی ؟
Do you want some more food ?
U
بازهم غذا می خواهی ؟
Why do you want to know ? dont be nosy.
U
می خواهی چه؟کنی بدانی ؟
to offer an apology
U
عذر خواهی کردن
polled
U
نظر خواهی کردن
apologizing
U
عذر خواهی کردن
polls
U
نظر خواهی کردن
apologizes
U
عذر خواهی کردن
apologized
U
عذر خواهی کردن
apologize
U
عذر خواهی کردن
apologising
U
عذر خواهی کردن
apologises
U
عذر خواهی کردن
apologised
U
عذر خواهی کردن
liberalism
U
اصول ازادی خواهی
supercilious
U
از روی خود خواهی
abundancy motive
U
انگیزه فزون خواهی
poll
U
نظر خواهی کردن
hypersexuality
U
فزون خواهی جنسی
crystal growth affinity
U
رشد خواهی بلور
appealable
U
قابل پژوهش خواهی
apologise
U
عذر خواهی کردن
public spiritedness
U
خیر خواهی مردم
royalistic
U
مبنی برسلطنت خواهی
generosity
U
خیر خواهی گشاده دستی
She is hopping mad .
U
چرا می خواهی لجت را سر من در آوری ؟
to play at
U
خواهی نخواهی اقدام کردن
Having hardly arrived you want to. . .
U
هنوز از راه نرسیدی می خواهی ...
Do you want to have your fortune told?
U
می خواهی برایت فال بگیرم ؟
When in Rome, do as the Romans do!
<proverb>
U
خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو.
Where do you want to go this time of night ?
U
این وقت شب کجا می خواهی بروی ؟
You seem to expect something for good measure !
U
مثل اینکه حالاناز شست هم می خواهی !
public spiritedly
U
ازلحاظ خیر خواهی مردم میهن پرستانه
public spirit
U
خیر خواهی برای مردم میهن پرستی
You wI'll benefit by this book .
U
از خواندن این کتاب فایده خواهی برد
If you want to sell your car , I am your man .
U
اگر می خواهی اتوموبیلت را بفروش من مرد خریدم
nothing serves to but apology
U
هیچ چیز جز عذر خواهی بدردنمیخوردیا سودمند نیست
radicalism
U
روش فکری مبنی بر اصلاح طلبی و تحول خواهی
If you dont study hard ( hard enough ) , you cant go to a higher class.
U
اگرخوب درس نخوانی درهمین کلاس خواهی ماند
invitation
U
وعده خواهی وعده گیری
invitations
U
وعده خواهی وعده گیری
constant dripping wears away the stone
<proverb>
U
اگر که خواهی شوی خوشنویس، بنویس و بنویس و بنویس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com