Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
homology
U
همانندی وتجانس ساختمان اعضای مختلف جانور یاگیاه در اثرمنشعب شدن از یک ریشه یامبدا متجانس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
symbiosis
U
همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
logotype
U
وجه تسمیه نوع جانور یاگیاه
main structure menbers
U
اعضای اصلی ساختمان
enterprise network
U
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
heterology
U
عدم تجانس بین اعضای مختلف ناهمگنی اعضاء ازلحاظ ساختمانی
phylesis
U
مرحله سیرتکامل وپیدایش نژادهای مختلف جانور وگیاه
reticulum
U
شیردان جانور نشخوار کننده ساختمان شبکهای
articulation
U
[ترکیب معماری در عناصر و قسمت های مختلف ساختمان]
adhocism
U
[طراحی کامل و جداگانه قسمت های مختلف یک ساختمان]
bleb
U
برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
fringe
[braid]
U
ریشه فرش یا منگوله
[که بصورت مختلف بافته شده تا از شل شدن و باز شدن انتهای فرش جلوگیری شود.]
epizoic
U
زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
building system
U
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
congruent
U
متجانس
homogeneous
U
متجانس
congeneric
U
متجانس
heterologous
U
غیر متجانس
strangest
U
غیر متجانس
congener
U
مشابه متجانس
homological
U
متشابه متجانس
inhomogeneous
U
غیر متجانس
assonant
U
مشابه یا متجانس
strange
U
غیر متجانس
rhizogenetic
U
تولید کننده ریشه ریشه اور
radicate
U
ریشه گرفتن ریشه دار شدن
rhizogenic
U
تولید کننده ریشه ریشه اور
zoo ecology
U
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
like-minded
U
دارای فکر متجانس
misfit
U
غیر متجانس با محیط
misfits
U
غیر متجانس با محیط
like minded
U
دارای فکر متجانس
associable
U
قابل معاشرت متجانس شدنی
commonalities
U
همانندی
likeness
U
همانندی
likenesses
U
همانندی
similarities
U
همانندی
similarity
U
همانندی
commonality
U
همانندی
likelihoood
U
همانندی
self identity
U
همانندی
similarty
U
همانندی
target discrimination
U
قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
charts
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charting
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charted
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
chart
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
fractional
U
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
systems analysis
U
ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
homogeny
U
همانندی تشابه
analogy
U
شباهت همانندی
resemblance
U
همانندی همشکلی
appersonation
U
هذیان همانندی
nighness
U
همانندی خست
parallelism
U
همانندی تطابق
analogies
U
شباهت همانندی
appersonification
U
هذیان همانندی
homology
U
همانندی ساختی
selectable
U
مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
blocage
U
[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
to strike root
U
ریشه گرفتن ریشه دواندن
to take root
U
ریشه گرفتن ریشه دوانیدن
vortex separation
U
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
heterogeneous network
U
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
fdm
U
انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
interosculation
U
همانندی باصفات مشترک
homogeny
U
همانندی درنتیجه داشتن یک اصل
floral design
U
طرح گل و بته
[قدیمی ترین فرش بافته شده با این طرح مربوط به قرن هجدهم میلادی در منطقه قفقاز روسیه می باشد. این طرح به گونه های مختلف بافته شده و ریشه در فرهنگ کشور دارد مثل گل لاله در فرش ترکیه.]
paint program
U
نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocate
U
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocates
U
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocating
U
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
functioned
U
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
function
U
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions
U
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
angle-post
U
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
estate in common
U
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
building material dealer
U
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building
U
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency
U
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
busses
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bus
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
frequency
U
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequencies
U
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
allogamous
U
مختلف الجنس و مختلف النوع
profile
U
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiles
U
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiling
U
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiled
U
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
building enterprise
U
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
coach-house
U
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
civil engineering contractor
U
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
tree of life
U
درخت زندگی
[این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
inside
U
تو اعضای داخلی
insides
U
تو اعضای داخلی
burgomaster
U
اعضای شهرداری
rotonda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction
U
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
block structure
U
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
rotundas
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
foundation soil
U
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
constructional feature
U
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
rotunda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
senior members
U
اعضای بالارتبه یا ارشد
prosthetics
U
مبحث اعضای مضنوعی
footwork
U
هماهنگی پا با اعضای دیگر
technical staff
U
کارمندان یا اعضای فنی
paraplegia
U
فلج اعضای سافل
the f.
U
اعضای هیئت پزشکی
cadre
U
اعضای یک سازمان نظامی
cadres
U
اعضای یک سازمان نظامی
locomotor
U
ابتلاء اعضای حرکتی
royalties
U
اعضای خانواده سلطنتی
royalty
U
اعضای خانواده سلطنتی
vitals
U
اعضای حیاتی و موثربدن
stiffening members
U
اعضای صلب کننده
locomotory
U
ابتلاء اعضای حرکتی
sensorium
U
مرکز حواس اعضای حس
highway
U
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highways
U
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
hypotrophy
U
رشد غیرمتناسب اعضای شعاعی
senatorian
U
وابسته به مجلس سنا یا اعضای ان
toho
U
اعضای انگشتان نشانه و شست
innards
U
اعضای داخلی حیوان یاانسان
locomotor
U
دارای گرفتاری در اعضای حرکتی
vitals
U
اعضای اصلی بدن حیوان
acroesthesia
U
افزایش حساسیت اعضای انتهایی
quaker meeting
U
انجمن کواکرهاکه اعضای ان خام
senatorial
U
وابسته به مجلس سنا یا اعضای ان
hunting design
U
طرح شکارگاهی
[این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
base shear
U
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
urogenital
U
وابسته به دستگاه ادرارو اعضای تناسلی
conscript fathere
U
اعضای مجلس سنای روم باستان
bounds
U
محدودیتی که به تعداد اعضای یک آرایه داده میشود
bionic
U
وابسته به کار گذاشتن اعضای ساختگی در بدن
quaker's meeting
U
انجمن کوالرهاکه اعضای ان خاموش میماندندتایکی درنتیجه
outriggers
U
اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
plaiting
U
[نوعی گیس بافی برای اتمام ریشه ها، در این روش که برای اتمام ریشه های فرش بکار می رود، جای آزاد گذاشتن نخ های چله آنرا بصورت اریبی دوتا دوتا یا بیشتر از لابلای یکدیگر رد کرده و نخ ها بسته به نظر آید.]
matricular
U
وابسته بصورت اعضای یک انجمن یا دانش جویان دانشگاه
clock
U
سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
catena
U
1-تعداد اعضای یک لیست زنجیری 2-مجموعهای از حروف در یک کلمه
component
U
تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
components
U
تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
pin joint
U
اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
clocks
U
سیگنال ساعت که تمام اعضای سیستم را همگام میکند
backplane
U
مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند
friendly societies
U
انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
friendly society
U
انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
decollate
U
جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
signals
U
علامتهای رمزی قراردادی بین اعضای تیم برای مانورهای معین
churchwardens
U
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
to pack a jury
U
جورکردن و برگزیدن اعضای هئیت منصفه بدانسان که طرافداری از شخص بنماید
churchwarden
U
هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
star design
U
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
union shop
U
مغازه یاکارگاهی که اعضای خارج از اتحادیه کارگری رامیپذیرد مشروط باینکه بعداعضو شوند
cartel
U
توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
cartels
U
توافق رسمی بین فروشندگان یک کالا بمنظورتعیین قیمت و مقدار فروش وکنترل اعضای بازار
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
beast
U
جانور
beasts
U
جانور
he
U
جانور نر
animalize
U
جانور
structure of an animal
U
جانور
animal
U
جانور
animals
U
جانور
apod
U
جانور بی پا
malacostracan
U
جانور
it
U
ان جانور
johnny
U
جانور نر
ruffianly
U
جانور خو
creatures
U
جانور
creature
U
جانور
nightwalker
U
جانور شب پر
it pron
U
ان جانور
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
shell fish
U
جانور صدف
saprozoon
U
جانور پوده زی
in heat
[American E]
<adj.>
U
حشری
[جانور زن]
on heat
[British E]
<adj.>
U
حشری
[جانور زن]
zootheism
U
جانور پرستی
zootomy
U
جانور شکافی
scrag
U
جانور نحیف
animalist
U
نقاش جانور
zoomorphic
<adj.>
U
جانور گونه
animalculum
U
جانور ریزه
saxicolous
U
جانور سنگ زی
polystome
U
جانور بسیار
edentate
U
جانور بی دندان
saxicoline
U
جانور سنگ زی
beastliness
U
جانور خویی
brutalization
U
جانور خویی
game
U
جانور شکاری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com