English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
starter's pistol U هفت تیر مخصوص اغازمسابقه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
skate boat U قایق بسته به ساحل در اغازمسابقه
pace lap U دور پیست را باهم رفتن برای گرم کردن ماشین در اغازمسابقه
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
franc U حق مخصوص
franchise U حق مخصوص
franchises U حق مخصوص
particulars U مخصوص
specifics U مخصوص
especial U مخصوص
particular U مخصوص
extra special U مخصوص
favourite U مخصوص
francs U حق مخصوص
special U مخصوص
favourites U مخصوص
specific U مخصوص
vest pocket U مخصوص
favorites U مخصوص
deffered maintenance U نگهداری مخصوص
specific energy U انرژی مخصوص
densities U جرم مخصوص
special passport U پاسپورت مخصوص
aide-de-camp U اجودان مخصوص
special drawing right U حق برداشت مخصوص
proper U مخصوص مقتضی
special troops U یکانهای مخصوص
special sheaf U مروحه مخصوص
special session U جلسه مخصوص
specific search U شناسایی مخصوص
game U کامپیوتر مخصوص
special services U خدمات مخصوص
specific resistivity U مقاومت مخصوص
specific weight U وزن مخصوص
specific capacity U فرفیت مخصوص
unit weight U وزن مخصوص
special damage U خسارت مخصوص
habiliments U لباس مخصوص
heavy duty U مخصوص کارسنگین
idiosyncrasy U حال مخصوص
idiosyncrasies U حال مخصوص
parts peculiar U قطعات مخصوص
special U مخصوص خاص
heavy-duty U مخصوص کارسنگین
idiocrasy U حالت مخصوص
idoneous U مختص مخصوص
marque U مدل مخصوص
marque U علامت مخصوص
maid in waiting U پیشخدمت مخصوص
g man U بازرس مخصوص
bolt U پیچ مخصوص قفل کردن در
resistivity U مقاومت مخصوص
special corrections U تصحیحات مخصوص
dry gap bridge U پل مخصوص اب بریدگی
terminologies U اصطلاح مخصوص
terminology U اصطلاح مخصوص
aide de camp U اجودان مخصوص
aides-de-camp U اجودان مخصوص
specific U مخصوص معین
specifics U مخصوص معین
selective signalling U ارتباط مخصوص
exempted station U یکان مخصوص
favorite U مخصوص سوگلی
favourite or vor U ویژه مخصوص
low resistivity U مقاومت مخصوص کم
Afro pick شانه مخصوص فر
specially U مخصوص خاص
specific gravity U ورن مخصوص
specific gravity U وزن مخصوص
specific gravities U ورن مخصوص
valetdechambre U پیشخدمت مخصوص
chorea U تشنج مخصوص
bluck density U وزن مخصوص
general U معمولی و نه مخصوص
density U جرم مخصوص
generals U معمولی و نه مخصوص
specific gravities U وزن مخصوص
built in jack U جک مخصوص نصب
lady in waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
ladies-in-waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
kitchen garden U باغ مخصوص سبزیکاری
finishing limes U اهک مخصوص اندود
fisherman's bend U گره مخصوص قایقرانی
boot band U کش مخصوص گتر شلوارنظامی
freestone U سنگ مخصوص تراش
kitchen gardens U باغ مخصوص سبزیکاری
lady-in-waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
skeeter U قایق مخصوص روی یخ
canalboat U قایق مخصوص کانال
duckings U کد مخصوص درگیریهای هوایی
cargo liners U خط کشتیرانی مخصوص بار
roughshod U دارای میخ مخصوص
sla U انجمن کتابخانههای مخصوص
respective U بترتیب مخصوص خود
podium U بالکن جایگاه مخصوص
commando U افراد نیروی مخصوص
commandos U افراد نیروی مخصوص
exception reporting U گزارش گیری مخصوص
slang U بزبان یا لهجه مخصوص
catcher's box U محوطه مخصوص توپگیر
acetarious U سبزیهای مخصوص سالاد
built up edge U لبه مخصوص نصب
podiums U بالکن جایگاه مخصوص
prerogatives U امتیاز مخصوص حق ارثی
blower U ماشین مخصوص دمیدن
hollered U صدای مخصوص هر حیوان
hollering U صدای مخصوص هر حیوان
hollers U صدای مخصوص هر حیوان
ashpit U چاله مخصوص خاکستر
opera glass U دوربین مخصوص اپرا
one horse U مخصوص یک اسب بی مایه
oil color U روغن مخصوص نقاشی
armlet U زرهء مخصوص دست
anvil block U سندان مخصوص اهنگری
melinite U مخصوص تهیه چاشنی
jemmy U دیلم مخصوص دزدان
jemmies U دیلم مخصوص دزدان
all weather hood U کلاهک مخصوص هوا
insulativity U مقاومت ایزولاسیون مخصوص
lectern U میز مخصوص قرائت
lecterns U میز مخصوص قرائت
jacklight U نورافکن مخصوص ماهیگیری
holler U صدای مخصوص هر حیوان
attack cargo ship U ناوحمل و نقل مخصوص تک
weightless U دارای وزن مخصوص کم
processor U پردازنده جانبی مخصوص
pricket U شمع مخصوص شمعدان
prerogative U امتیاز مخصوص حق ارثی
poolroom U اطاق مخصوص بیلیاردانگلیسی
g suit U لباس مخصوص هوانوردی
phonograph connection U پریز مخصوص پیکاپ
nursery rhyme U اشعار مخصوص کودکان
nursery rhymes U اشعار مخصوص کودکان
handrail U نرده مخصوص دستگیره
handrails U نرده مخصوص دستگیره
bird cage U ماسک مخصوص خط نگهدار
particle density U وزن مخصوص حقیقی
harrier U تازی مخصوص شکارخرگوش
pack saddle U زین مخصوص بار
opiumden U محل مخصوص تریاکها
klister U واکس مخصوص کف اسکی
boudoirs U اطاق کوچک مخصوص زن
chancel U جای مخصوص کشیش
chancels U جای مخصوص کشیش
tacamahaca U بلسان مخصوص بخورمعطر
tacamahac U بلسان مخصوص بخورمعطر
registers U 1-محل مخصوص درCPU
subcaliber range U میدان تیر مخصوص
significance U معنای مخصوص دارد
registering U 1-محل مخصوص درCPU
spitton U فرف مخصوص تف کردن
register U 1-محل مخصوص درCPU
specific permeability U قابلیت نفوذ مخصوص
specific electrical conductivity U هدایت الکتریکی مخصوص
spuds U تیشه مخصوص کندن یخ
special weapons U جنگ افزار مخصوص
valet U پیشخدمت مخصوص ملازم
valeted U پیشخدمت مخصوص ملازم
valeting U پیشخدمت مخصوص ملازم
silk U نخ ابریشم مخصوص طراحی
cycle spanner U اچار مخصوص تعمیردوچرخه
boudoir U اطاق کوچک مخصوص زن
columbia round U تیراندازی مخصوص زنان
conductibility U ضریب هدایت مخصوص
gaskets U نوعی ابزار مخصوص
gasket U نوعی ابزار مخصوص
tramlines U خط مخصوص واگن برقی
tramline U خط مخصوص واگن برقی
towline U طناب مخصوص صیدبالن
jargon U اصطلاحات مخصوص یک صنف
teleplay U نمایشنامه مخصوص تلویزیون
crewel U نخ تابیده مخصوص قلابدوزی
cuish U زره مخصوص ران
target arrow U تیر مخصوص تیراندازی
duck U کد مخصوص درگیریهای هوایی
ducked U کد مخصوص درگیریهای هوایی
ducks U کد مخصوص درگیریهای هوایی
cuisse U زره مخصوص ران
valets U پیشخدمت مخصوص ملازم
special operations U عملیات مخصوص یا ویژه
nipple U پستانک مخصوص شیربچه
sign language U زبان مخصوص کرها
dump box U فرف مخصوص زباله
effective unit weight U وزن مخصوص موثر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com