Perdic | هزینه نهائی عامل | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	marginal factor cost U	هزینه نهائی عامل

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	marginal cost pricing U	قیمت گذاری بر مبنای هزینه نهائی قیمت معادل هزینه نهائی
	marginal user cost U	هزینه استفاده نهائی یاهزینه بکارگیری نهائی
	marginal productivity law U	قانون بازدهی نهائی قانون بهره وری نهائی ب_راساس این ق__انون با اف_زایش یک عامل تولید با ف_رض ثابت بودن سایر ع__وامل تولیدنهائی نهایتا کاهش خواهدیافت
	incremental cost U	هزینه نهائی
	marginal cost U	هزینه نهائی
	marginal costing U	هزینه یابی نهائی
	marginal cost function U	تابع هزینه نهائی
	marginal cost curve U	منحنی هزینه نهائی
	decreasing marginal cost U	هزینه نهائی نزولی
	purchase element U	عامل منتجه بار نهائی
	factor cost U	هزینه عامل تولید
	marginal disutility of labor U	عدم رضایت نهائی کار نارضامندی نهائی کار
	marginal utility of capital U	مطلوبیت نهائی سرمایه فایده نهائی سرمایه
	cyanogen agent U	عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن
	reserved character U	حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
	actuator U	محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
	capital intensive goods U	کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
	derived demand U	تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
	cost center U	قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
	shell U	نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
	shells U	نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
	shelling U	نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
	lighterage U	هزینه دوبه هزینه بارگیری و تخلیه کشتی توسط دوبه
	piggybacks U	سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
	piggyback U	سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
	class a agent officer U	افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل
	blood agent U	عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون
	diminishing marginal productivity U	بهره دهی نهائی نزولی نزولی بودن بهره دهی نهائی
	EXE file U	در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
	final U	نهائی
	terminal U	نهائی
	marginal U	نهائی
	terminals U	نهائی
	ultimate U	نهائی
	finals U	نهائی
	terminal price U	قیمت نهائی
	marginal revenue U	درامد نهائی
	marginal income U	درامد نهائی
	incremental revenue U	درامد نهائی
	marginal case U	وضعیت نهائی
	marginal desirability U	مطلوبیت نهائی
	marginal product U	محصول نهائی
	marginal analysis U	تحلیل نهائی
	marginal benefit U	فایده نهائی
	finished product U	محصول نهائی
	ultimate strength U	مقاومت نهائی
	marginal output U	تولید نهائی
	marginal buyer U	خریدار نهائی
	marginal conditions U	شرایط نهائی
	terminally U	بطور نهائی
	marginal outlays U	مخارج نهائی
	marginal disutility U	بیفایدگی نهائی
	final demand U	تقاضای نهائی
	marginal desirability U	رضامندی نهائی
	final goods U	کالای نهائی
	final payment U	پراخت نهائی
	final price U	قیمت نهائی
	final test U	ازمایش نهائی
	marginal seller U	فروشنده نهائی
	marginal unemployment U	بیکاری نهائی
	marginal utility U	مطلوبیت نهائی
	marginal utility U	فایده نهائی
	sudden failure U	گسیختگی نهائی
	bolster layer U	بالش نهائی
	marginal productivity U	بازدهی نهائی
	MS DOS U	سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
	cost contract U	قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
	economic of scale U	کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
	marginal rate of transformation U	نرخ نهائی تبدیل
	marginal demand price U	قیمت تقاضای نهائی
	marginal return of capital U	بازده نهائی سرمایه
	marginal propensity to absorb U	تمایل نهائی به جذب
	marginal productivity U	بهره وری نهائی
	marginal revenue curve U	منحنی درامد نهائی
	marginal product function U	تابع محصول نهائی
	marginal revenue function U	تابع درامد نهائی
	face fromwork U	قالب بندی نهائی
	marginal net product U	محصول نهائی خالص
	marginal rate of substitution U	نرخ نهائی جانشینی
	marginal efficiency of capital U	کارائی نهائی سرمایه
	marginal lender U	وام دهنده نهائی
	marginal propensity to save U	میل نهائی به پس انداز
	marginal propensity to spend U	میل نهائی به مخارج
	marginal propensity to import U	میل نهائی به واردات
	marginal propensity to expend U	تمایل نهائی به مخارج
	marginal propensity to expend U	میل نهائی به مخارج
	decree absolute	حکم نهائی دادگاه
	marginal disutility U	عدم مطلوبیت نهائی
	marginal product curve U	منحنی محصول نهائی
	marginal revenue product U	درامد محصول نهائی
	marginal borrower U	وام گیرنده نهائی
	marginal value product U	ارزش تولید نهائی
	marginal utility of money U	مطلوبیت نهائی پول
	marginal propensity to spend U	میل نهائی به خرج
	marginal utility of income U	مطلوبیت نهائی درامد
	marginal utility curve U	منحنی مطلوبیت نهائی
	marginal tax rate U	میل نهائی به مالیات
	marginal physical product U	محصول فیزیکی نهائی
	marginal propensity to consume U	میل نهائی به مصرف
	increasing marginal return U	بازده نهائی فزاینده
	marginal supply price U	قیمت عرضه نهائی
	marginal utility function U	تابع مطلوبیت نهائی
	marginal tax rate U	نرخ نهائی مالیات
	marginal producer U	تولید کننده نهائی
	marginal net private product U	محصول خصوصی نهائی خالص
	tack coat U	پوشش نهائی جاده با قیر
	marginal physical product of labor U	محصول فیزیکی نهائی کار
	decreasing marginal efficiency of capita U	کارائی نهائی نزولی سرمایه
	decreasing marginal productivity U	بهره وری نهائی نزولی
	marginal efficiency of investment U	کارائی نهائی سرمایه گذاری
	final goods U	کالا برای مصرف نهائی
	marginal propensity to pay taxes U	میل نهائی به پرداخت مالیات
	marginal rate of time preference U	نرخ نهائی ترجیح زمانی
	marginal physical product of capital U	محصول فیزیکی نهائی سرمایه
	diminishing marginal utility U	نزولی بودن مطلوبیت نهائی
	marginal return of investment U	بازدهی نهائی سرمایه گذاری
	diminishing marginal product U	نزولی بودن محصول نهائی
	value of marginal product of labor U	ارزش تولید نهائی کار
	value of marginal product of capital U	ارزش تولید نهائی سرمایه
	marginal propensity to invest U	میل نهائی به سرمایه گذاری
	marginal capital output ratio U	نسبت نهائی سرمایه بر تولید
	cost accounts	حساب های هزینه یابی حساب هزینه ای حساب مخارج
	diminishing marginal rate of U	نزولی بودن نرخ نهائی تبدیل
	marginal efficiency of investment schedu U	نمودار کارائی نهائی سرمایه گذاری
	law of diminishing marginal utility U	قانون نزولی بودن مطلوبیت نهائی
	capacity cost U	هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
	marginal productivity theory of U	نظریه توزیع بر مبنای بهره وری نهائی
	gurantee period U	مدت زمانیکه قبل از تحویل نهائی پیمانکار ساختمانی موفف است خسارات ساختمان رارفع نماید
	equation of exchange U	متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
	charge U	هزینه
	goings-on U	هزینه ها
	vouchers U	هزینه
	voucher U	هزینه
	tolls U	هزینه
	tolling U	هزینه
	toll U	هزینه
	eight bit system U	کم هزینه
	cost benefit ratio U	هزینه
	battels U	هزینه
	disbursement U	هزینه
	expense U	هزینه
	mise U	هزینه
	at someone expense U	به هزینه
	expenditure U	هزینه
	at the expence of U	به هزینه
	charges U	هزینه
	cost expenditure U	هزینه
	overhead expenses U	به هزینه
	expenditures U	هزینه ها
	outgo U	هزینه
	outlays U	هزینه
	outlay U	هزینه
	outgoing U	هزینه
	total cost U	هزینه کل
	out goings U	هزینه
	outgoings U	هزینه
	tabs U	هزینه
	benefit cost analysis U	هزینه
	overall cost U	هزینه کل
	tab U	هزینه
	levies U	هزینه
	levy U	هزینه
	levied U	هزینه
	cost U	هزینه
	levying U	هزینه
	light expense U	هزینه کم
	coagent U	هم عامل
	doer U	عامل
	elements U	عامل
	principal U	عامل
	operating U	عامل
	operant U	عامل
	agent U	عامل
	acting U	عامل
	parameter U	عامل
	parameters U	عامل
	principals U	عامل
	agents U	عامل
	propellants U	عامل
	action U	عامل
	assignee U	عامل
	agent representative U	عامل
	attorneys U	عامل
	actions U	عامل
	attorney U	عامل
	devices U	عامل
	device U	عامل
	propellant U	عامل
	propellent U	عامل
	doers U	عامل
	procurator U	عامل
	element U	عامل
	procurators U	عامل
	operatives U	عامل
	agencies U	عامل
	agency U	عامل
	operator U	عامل
	operators U	عامل
	operative U	عامل
	functionery U	عامل