Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
building costs
U
هزینههای ساختمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tangible costs
U
هزینههای محسوس هزینههای مرئی هزینههای عینی
differential cost analysis
U
تحلیل هزینههای تفاضلی سیستمی که در ان هزینههای روشهای مختلف برسی میگردد
business expenses
U
هزینههای کار و کسب هزینههای شرکت
production overheads
U
هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
capital outlays
U
هزینههای تاسیساتی هزینههای سرمایهای
building system
U
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
ordering costs
U
هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش
angle-post
U
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
building material dealer
U
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building
U
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency
U
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
building enterprise
U
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
civil engineering contractor
U
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
coach-house
U
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
enterprise network
U
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
rotunda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
constructional feature
U
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
block structure
U
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
double shell constraction
U
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
foundation soil
U
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
rotonda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
rotundas
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear
U
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
aggregate expenditures
U
هزینههای کل
freight charges
U
هزینههای حمل
material costs
U
هزینههای مواد
increasing cost
U
هزینههای صعودی
overhead costs
U
هزینههای بالاسری
fixed costs
U
هزینههای ثابت
joint costs
U
هزینههای مشترک
incidental expenses
U
هزینههای واقعی
overhead costs
U
هزینههای حاشیهای
overhead costs
U
هزینههای عمومی
transaction costs
U
هزینههای معاملاتی
financial expenses
U
هزینههای مالی
personal outlays
U
هزینههای شخصی
increasing cost
U
هزینههای فزاینده
implicit costs
U
هزینههای نامرئی
implicit costs
U
هزینههای ضمنی
national expenditures
U
هزینههای ملی
sunk cost
U
هزینههای اضافی
supplementary costs
U
هزینههای مکمل
government expenditures
U
هزینههای دولت
on costs
U
هزینههای غیرمستقیم
supplementary costs
U
هزینههای اضافی
preliminary expenses
U
هزینههای مقدماتی
overheads
U
هزینههای عمومی
operational costs
U
هزینههای عملیاتی
overheads
U
هزینههای بالاسری
fixed costs
U
هزینههای سرمایهای
storage costs
U
هزینههای انبارداری
prime costs
U
هزینههای اولیه
comparative costs
U
هزینههای نسبی
selling costs
U
هزینههای فروش
capital outlays
U
هزینههای تاسیساتی
standard costs
U
هزینههای نرمال
standard costs
U
هزینههای استاندارد
spillover costs
U
هزینههای خارجی
consumption expenditures
U
هزینههای مصرفی
real costs
U
هزینههای واقعی
competition cost
U
هزینههای رقابتی
capital expenditure
U
هزینههای سرمایهای
capital expenditures
U
هزینههای سرمایهای
bank charges
U
هزینههای بانکی
dock dues
U
هزینههای لنگرگاه
preliminary expenses
U
هزینههای ابتدائی
overhead costs
U
هزینههای اضافی
anchor dues
U
هزینههای لنگر
design costs
U
هزینههای طراحی
capital charges
U
هزینههای سرمایه
pilot charges
U
هزینههای راهنما
deferred charges
U
هزینههای انتقالی
bank charge
U
هزینههای بانکی
selling costs
U
هزینههای فروش کالا
unliquidated obligation
U
هزینههای پرداخت نشده
taxation of costs
U
ارزیابی هزینههای دعوی
constant cost industry
U
صنعت هزینههای ثابت
outlays
U
هزینههای سرمایهای مخارج
stevedoring charges
U
هزینههای بارگیری وباراندازی
handling charges
U
هزینههای جابجایی کالا
surcharges
U
درصد هزینههای اضافی
opportunity cost
U
هزینههای کالای تولیدی
recurring costs
U
هزینههای تکرار شونده
avoidable costs
U
هزینههای قابل اجتناب
loading participation in profits
U
هزینههای مشارکت در سود
increasing cost industry
U
صنایع با هزینههای افزایشی
surcharge
U
درصد هزینههای اضافی
cost category
U
هزینههای انجام شده
life cycle costs
U
هزینههای دوره عمر یک محصول
unforeseen expenses
U
هزینههای پیش بینی نشده
pad the bill
<idiom>
U
اضافه شدن هزینههای کاذب
average cost
U
میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
ordering costs
U
هزینههای مربوط به سفارش کالا
privy purse
U
اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
cost analysis
U
تجزیه تحلیل هزینههای کار
contango
U
هزینههای دیرکرد خرید سهم
analysis
U
یات هزینههای محصول جدید
secondary costs
U
هزینههای غیر مستقیم یاثانوی
discounted cash flow
U
ارزش فعلی پرداختها و هزینههای اتی
fixed costs
U
هزینههای که وابسته به حجم تولید نمیباشد
dock charges
U
هزینههای حوض dock-dues : syn
correlation
U
جدول نسبت بین هزینههای متغیر تولید
loading for contingencies
U
کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
contingent fund
U
اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
direct materials costs
U
هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
docl pass
U
گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود
deferred expense
U
هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
crowding out effect
U
نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion
U
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
demurrage
U
هزینه معطلی در حمل با قطار یا کشتی هزینههای معطلی
engels law
U
ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
modular construction
U
ساختمان پیش ساخته ساختمان با بلوک پیش ساخته
cost fraction
U
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
stance
U
ساختمان
stances
U
ساختمان
structure of an animal
U
ساختمان
structureless
U
بی ساختمان
building line
U
بر ساختمان
mechanisms
U
ساختمان
mechanism
U
ساختمان
building
U
ساختمان
structure
U
ساختمان
structuring
U
ساختمان
structures
U
ساختمان
carbody
U
ساختمان
substructures
U
پی ساختمان
frame
U
ساختمان
substructure
U
پی ساختمان
types
U
ساختمان
making
U
ساختمان
homoplastic
U
هم ساختمان
erection
U
ساختمان
built up
U
پر از ساختمان
type
U
ساختمان
erections
U
ساختمان
built-up
U
پر از ساختمان
foundation
U
پی ساختمان
constructions
U
ساختمان
construction
U
ساختمان
typed
U
ساختمان
propylaeum
U
در بزرگ ساختمان
laminated structure
U
ساختمان متورق
steel construction
U
ساختمان فولادی
laminated construction
U
ساختمان ورقهای
main building
U
ساختمان اصلی
fleuron
U
[آراستن ساختمان با گل]
cost of construction
U
بهای ساختمان
cost of construction
U
هزینه ساختمان
crane construction
U
ساختمان جرثقیل
tower building
U
ساختمان برجی
laminated structure
U
ساختمان لایهای
constructiveness
U
قوه ساختمان
contractors pump
U
پمپ ساختمان
low loss construction
U
ساختمان کم تلفات
turn out
U
ساختمان اب پخش
trisyly
U
ساختمان سه ستونی
front
U
نمای ساختمان
component part
U
جزء ساختمان
site engineering
U
مدیر ساختمان
sandwitch construction
U
ساختمان لایهای
constructional dimension
U
بعد ساختمان
constructional dimension
U
ابعاد ساختمان
contracting industry
U
صنعت ساختمان
under construction
U
دردست ساختمان
pygidium
U
ساختمان دم و کفل
soil structure
U
ساختمان خاک
fabric
U
ساختار ساختمان
situation of a building
U
موقعیت ساختمان
length overall
U
طول ساختمان
constructional feature
U
طرح ساختمان
local building inspector
U
پلیس ساختمان
cone
U
ساختمان مخروطی
structuralization
U
ایجاد ساختمان
exhibition building
U
ساختمان نمایشگاه
house building
U
ساختمان مسکونی
structuralize
U
ساختمان کردن
home building
U
ساختمان مسکونی
overall width
U
عرض ساختمان
high rise block
U
ساختمان بلند
foundation soil
U
پی ریزی ساختمان
on the stocks
U
در دست ساختمان
height overall
U
ارتفاع ساختمان
height of building
U
بلندی ساختمان
office building
U
ساختمان اداری
gross area
U
پهنه ساختمان
plant construction
U
ساختمان کارخانه
apartment house
U
ساختمان آپارتمانی
steel framed structured
U
ساختمان فولادی
data structure
U
ساختمان داده ها
zonation
U
ساختمان غشایی
intermediate structure
U
ساختمان داخلی
integral construction
U
ساختمان یکپارچه
primary structure
U
ساختمان اولیه
inhouse work
U
توکار ساختمان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com