Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
life cycle costs
U
هزینههای دوره عمر یک محصول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
analysis
U
یات هزینههای محصول جدید
life cycle
U
دوره عمر یک محصول
tangible costs
U
هزینههای محسوس هزینههای مرئی هزینههای عینی
differential cost analysis
U
تحلیل هزینههای تفاضلی سیستمی که در ان هزینههای روشهای مختلف برسی میگردد
business expenses
U
هزینههای کار و کسب هزینههای شرکت
production overheads
U
هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
capital outlays
U
هزینههای تاسیساتی هزینههای سرمایهای
exchange
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanged
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanging
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanges
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
punches
U
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punch
U
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punched
U
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
ordering costs
U
هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش
cooling off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene
U
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off periods
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period
U
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregna
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum
U
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
iso product curve
U
منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
cad
U
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cads
U
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
aggregate expenditures
U
هزینههای کل
overheads
U
هزینههای عمومی
capital expenditures
U
هزینههای سرمایهای
transaction costs
U
هزینههای معاملاتی
capital charges
U
هزینههای سرمایه
fixed costs
U
هزینههای سرمایهای
pilot charges
U
هزینههای راهنما
capital expenditure
U
هزینههای سرمایهای
fixed costs
U
هزینههای ثابت
preliminary expenses
U
هزینههای ابتدائی
real costs
U
هزینههای واقعی
freight charges
U
هزینههای حمل
anchor dues
U
هزینههای لنگر
increasing cost
U
هزینههای فزاینده
bank charge
U
هزینههای بانکی
bank charges
U
هزینههای بانکی
financial expenses
U
هزینههای مالی
government expenditures
U
هزینههای دولت
selling costs
U
هزینههای فروش
prime costs
U
هزینههای اولیه
building costs
U
هزینههای ساختمان
preliminary expenses
U
هزینههای مقدماتی
overheads
U
هزینههای بالاسری
deferred charges
U
هزینههای انتقالی
dock dues
U
هزینههای لنگرگاه
increasing cost
U
هزینههای صعودی
implicit costs
U
هزینههای ضمنی
incidental expenses
U
هزینههای واقعی
overhead costs
U
هزینههای حاشیهای
supplementary costs
U
هزینههای اضافی
supplementary costs
U
هزینههای مکمل
overhead costs
U
هزینههای بالاسری
sunk cost
U
هزینههای اضافی
on costs
U
هزینههای غیرمستقیم
overhead costs
U
هزینههای عمومی
operational costs
U
هزینههای عملیاتی
storage costs
U
هزینههای انبارداری
design costs
U
هزینههای طراحی
implicit costs
U
هزینههای نامرئی
overhead costs
U
هزینههای اضافی
standard costs
U
هزینههای استاندارد
competition cost
U
هزینههای رقابتی
material costs
U
هزینههای مواد
national expenditures
U
هزینههای ملی
spillover costs
U
هزینههای خارجی
comparative costs
U
هزینههای نسبی
personal outlays
U
هزینههای شخصی
consumption expenditures
U
هزینههای مصرفی
joint costs
U
هزینههای مشترک
standard costs
U
هزینههای نرمال
capital outlays
U
هزینههای تاسیساتی
surcharges
U
درصد هزینههای اضافی
surcharge
U
درصد هزینههای اضافی
outlays
U
هزینههای سرمایهای مخارج
loading participation in profits
U
هزینههای مشارکت در سود
increasing cost industry
U
صنایع با هزینههای افزایشی
stevedoring charges
U
هزینههای بارگیری وباراندازی
unliquidated obligation
U
هزینههای پرداخت نشده
recurring costs
U
هزینههای تکرار شونده
handling charges
U
هزینههای جابجایی کالا
selling costs
U
هزینههای فروش کالا
avoidable costs
U
هزینههای قابل اجتناب
cost category
U
هزینههای انجام شده
constant cost industry
U
صنعت هزینههای ثابت
taxation of costs
U
ارزیابی هزینههای دعوی
opportunity cost
U
هزینههای کالای تولیدی
colporteur
U
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
pad the bill
<idiom>
U
اضافه شدن هزینههای کاذب
secondary costs
U
هزینههای غیر مستقیم یاثانوی
unforeseen expenses
U
هزینههای پیش بینی نشده
average cost
U
میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
ordering costs
U
هزینههای مربوط به سفارش کالا
privy purse
U
اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
contango
U
هزینههای دیرکرد خرید سهم
cost analysis
U
تجزیه تحلیل هزینههای کار
light period
U
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
fixed costs
U
هزینههای که وابسته به حجم تولید نمیباشد
dock charges
U
هزینههای حوض dock-dues : syn
discounted cash flow
U
ارزش فعلی پرداختها و هزینههای اتی
correlation
U
جدول نسبت بین هزینههای متغیر تولید
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
contingent fund
U
اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
loading for contingencies
U
کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
docl pass
U
گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود
direct materials costs
U
هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
deferred expense
U
هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
crowding out effect
U
نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود
total product
U
محصول کل
commodities
U
محصول
crop
U
محصول
product
U
محصول
line
U
محصول
lines
U
محصول
commodity
U
محصول
return
[on something]
U
محصول
fabrics
U
محصول
fabric
U
محصول
proceeds
U
محصول
harvest
U
محصول
yields
U
محصول
yielded
U
محصول
yield
U
محصول
outputs
U
محصول
output
U
محصول
products
U
محصول
crops
U
محصول
cropped
U
محصول
harvests
U
محصول
harvested
U
محصول
standing crop
U
محصول سرپا
toil
U
محصول رنج
overhead product
U
محصول سبک
productions
U
محصول عمل
productions
U
تولید محصول
incross
U
اولادیا محصول
production
U
فراورده محصول
toiling
U
محصول رنج
over production
U
محصول زیادی
toiled
U
محصول رنج
production
U
محصول عمل
off year
U
سال کم محصول
net product
U
محصول خالص
productions
U
فراورده محصول
program product
U
محصول برنامه
mass market product
U
محصول پر فروش
produce
U
ساختن محصول
output
U
برونداد محصول
last year's produce
U
محصول پارسال
margin product
U
اضافه محصول
produces
U
ساختن محصول
intermediate product
U
محصول واسطه
brand
U
نام محصول
produced
U
ساختن محصول
branding
U
نام محصول
product capabilities
U
خواص محصول
product differentiation
U
تفاوت محصول
brands
U
نام محصول
production
U
تولید محصول
product differentiation
U
اختلاف محصول
product liability
U
مسئولیت محصول
product mix
U
ترکیب محصول
marginal product
U
محصول نهائی
outputs
U
برونداد محصول
average output
U
محصول متوسط
cash crop
U
محصول فروشی
by product
U
محصول جنبی
volatility product
U
محصول فرار
release
U
گونه یک محصول
released
U
گونه یک محصول
releases
U
گونه یک محصول
emblements
U
محصول زمین
universal product code
U
کد جامع محصول
turn over
U
محصول بازده
product
U
محصول حاصلضرب
end product
U
محصول نهایی
eluate
U
محصول شویش
artifacts
U
محصول مصنوعی
artifact
U
محصول مصنوعی
home-grown
U
محصول خانه
models
U
نوع یک محصول
average product
U
محصول متوسط
finished product
U
محصول نهائی
modelled
U
گونه یک محصول
modelled
U
نوع یک محصول
fission product
U
محصول انشقاق
models
U
گونه یک محصول
modeled
U
گونه یک محصول
modeled
U
نوع یک محصول
adduct
U
محصول افزایشی
foison
U
محصول فراوان
model
U
نوع یک محصول
fehling solution
U
محصول فهلینگ
products
U
محصول حاصلضرب
fehling reagent
U
محصول فهلینگ
by product
U
محصول فرعی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com