Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dimple
U
هریک از 633 فرورفتگی کوچک رگی گوی گلف برای کاستن کشش در هوا
dimples
U
هریک از 633 فرورفتگی کوچک رگی گوی گلف برای کاستن کشش در هوا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
inlet
U
فرورفتگی ورخنه کوچک دریچه ورودی رخنه
inlets
U
فرورفتگی ورخنه کوچک دریچه ورودی رخنه
nundinal letter
U
حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
compensator
U
وسیلهای برای کاستن لگداسلحه
offsets
U
برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
internal wrenching bolt
U
پیچ فولادی بسیار مقاومی که سر ان دارای فرورفتگی شش گوشی برای جا گرفتن اچارالن میباشد
i am afriad
U
برای کاستن ازاثرخبری که به کسی می دهند به کار می برند
webbing
U
نوارهای داخل کلاهخود برای کاستن فشار ضربه
stalling
U
برای چند لحظه ازسرعت موج سواری کاستن
stall
U
برای چند لحظه ازسرعت موج سواری کاستن
pull the pace
U
جلوافتادن و در نتیجه کاستن از فشار هوا برای نفرات عقب
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
pig board
U
تخته کوچک برای موجهای کوچک
wheel sucker
U
دوچرخه سوار ماهر در ادامه مسیر پشت سر نفر دیگری برای کاستن از فشار هوا
raiding
U
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
raids
U
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
raided
U
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
raid
U
سیستم دیسک درایو سریع با فرفیت خطا, که ازچندین درایو که هریک ازبابت بررسی برای تشخیص خطا خواهد بود
spoiler
U
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
applet
U
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
light-well
U
[حیاط کوچک برای عبور نور]
locket
U
قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
lockets
U
قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
This position is much too small for me .
U
این سمت برای من خیلی کوچک است
small game
U
پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
trail bike
U
موتورسیکلت کوچک سبک برای مسیرهای خارج از جاده
itemizer
U
کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
fowling piece
U
تفنگ سبک برای شکار پرنده وحیوان کوچک
decelerate
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerating
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerates
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerated
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
ilka
U
هریک
each
U
هریک از
lararium
U
[اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
serinette
U
ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
case sensitive search
U
جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
bow compass
U
نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
tweak
U
تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
tweaked
U
تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
tweaking
U
تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
tweaks
U
تنظیمهای کوچک برنامه یا سخت افزار برای افزایش کارایی
whichsoever
U
هر کدام که هریک که
either one
U
هریک ازدو
either
U
هریک ازدوتا
whichever
U
هر کدام که هریک که
apiece
U
هرچیز هریک
pockets
U
فرورفتگی
immersion
U
فرورفتگی
fossa
U
فرورفتگی
fovea
U
فرورفتگی
pocket
U
فرورفتگی
crater
U
فرورفتگی
howe
U
فرورفتگی
dip
U
فرورفتگی
dips
U
فرورفتگی
craters
U
فرورفتگی
downthrow
U
فرورفتگی
sinking
U
فرورفتگی
modular
U
با اتصال بلاکهای کوچک به هم برای تولید محصول مط ابق میل کاربر
scullery
U
اطاق کوچک نزدیک اشپزخانه برای نگاهداشتن فروف وکارد وچنگال
sculleries
U
اطاق کوچک نزدیک اشپزخانه برای نگاهداشتن فروف وکارد وچنگال
k ration
U
بسته کوچک مواد غذایی ارتشی برای موارد فوق العاده
blip
U
علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
blips
U
علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
Dizlyk
U
[نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
microcontroller
U
ریز کامپیوتر کوچک و مستقل برای استفاده در برنامههای کاربردی خاص
denting
U
فرورفتگی در اثرضربه
fovea centralis
U
فرورفتگی مرکزی
dents
U
فرورفتگی در اثرضربه
dimply
U
دارای فرورفتگی
dented
U
فرورفتگی در اثرضربه
dent
U
فرورفتگی در اثرضربه
fossa
U
حفره فرورفتگی
concavity
U
تقعر فرورفتگی
bay
U
فرورفتگی دیوار
emboly
U
درهم فرورفتگی
capacitor
U
وسیلهای با فرفیت خیلی بالا و کوچک که میتواند برای قط عات RAM فرار
crunching
U
متراکم کردن برنامه برای جای دادن تعداد زیاددستورالعملها در فضایی کوچک
processor
U
کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و...
ratioing
U
کوچک و بزرگ کردن عکس به مقیاس معین برای استفاده در موزاییکهای عکسی
attitude motor
U
موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
keeper
U
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
underflow
U
نتیجه عملیات عددی که برای بیان با دقت کامپیوتر بسیار کوچک است
keepers
U
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
wing threequarter
U
هریک از دو مدافع کنار زمین
arctic basin
U
فرورفتگی قطبین زمین
crater
U
دهانه اتشفشان فرورفتگی
craters
U
دهانه اتشفشان فرورفتگی
corrosion pit
U
فرورفتگی در اثر خوردگی
umbilicus
U
فرورفتگی ناف مانند
hosel
U
فرورفتگی سر چوب گلف
dinge
U
فرورفتگی سطح گودکردن
notches
U
چوبخط زدن فرورفتگی
notch
U
چوبخط زدن فرورفتگی
graben
U
فرورفتگی در پوسته زمین
notron utilities
U
مجموعهای از برنامههای کوچک که برای ساده کردن عملیات کامپیوتری طراحی گردیده است
shake bottle
U
بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
business
U
کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
perforations
U
خط سوراخهای کوچک در یک ورقه کاغذ یا کاغذهای پیاپی برای کمک به پاره کردن آنها
businesses
U
کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
litotes
U
کوچک قلم دادن چیزی برای افزایش اهمیت ان ویااجتناب ازانتقاد شکسته نفسی
stria
U
نوار باریک هریک از خطوط موازی
cans
U
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
can
U
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
canning
U
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
pill pool billiard
U
بیلیارد کیسه دار با تعیین شماره گوی برای هر بازیگربا ژتون یا گویهای کوچک مخصوص
sand trap
U
فرورفتگی مصنوعی شن درمیدان گلف
full rubber
U
حرکت هریک از این سطوح تااخرین حد ممکن
stick
U
هریک از سه میله عمودی کریکت چوبدست اسکی
forewing
U
هریک از دوبال جلو حشرات چهار بال
practice plug
U
وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
preventative
U
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
preventive
U
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
wing forward
U
هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
hand-held
U
کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست
to halve two timbers
U
دوتیر رادرهم جا انداختن بدانگونه که نیمی ازکلفتی هریک بریده شو
light
U
هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
gammadion
U
چلیپایی که برانتهای هریک ازچهارخطان ازطرف حرکت عقربه ساعت رس
rated power
U
هریک از چند حدود تعیین شده توان توربین گاز
metaprotein
U
هریک از مشتقات پروتئین که از فعل وانفعال اسید وقلیابدست میاید
lighted
U
هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
lightest
U
هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
nereid
U
هریک ازپنجاه حوری دریایی که دختران نروس بوده اند
flag day
U
هر روزی که مردم برای امور خیریه پول خیرات می کنند ودر مقابل پرچم های کوچک دریافت می دارند
head-shrinker
U
کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
head-shrinkers
U
کسی که سر دشمن را بریده و به روش خاصی آنرا کوچک کرده و برای یاد بود و افتخار نگهداری میکرد روانپزشک
departmental LAN
U
شبکه محلی کوچک برای اتصال گروه افرادی که در سازمان یا اداره یکسان کار می کنند و اجازه میدهد به کاربران تا از فایلها
patches
U
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patch
U
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
paging
U
روش حافظه مجازی برای تقسیم حافظه به بلاکهای کوچک
part
U
قط عات کوچک ماشین برای جابجایی قطعهای که شکسته شده یا گم شده است
ActiveX
U
سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
tune
U
تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
tunes
U
تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
microfilm
U
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed
U
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming
U
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms
U
فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
lady-chapel
U
[کلیسای کوچک در کلیسای اصلی برای تکریم]
inlaid work
U
[نقش تزئینی فقط با استفاده از یک نوع مواد در بریدگی، تورفتگی یا فرورفتگی دیوار]
L cache
U
فضای کوچک RAM ایستای سریع روی قطعه پردازنده که داده هایی که اغلب استفاده می شوند را برای افشزایش سرعت پردازش ذخیره میکند
abate
U
کاستن
to cut down
U
کاستن از
discounts
U
کاستن
to tone down
U
کاستن
decrease
U
کاستن
subrtraction
U
کاستن
decreased
U
کاستن
decreases
U
کاستن
to fine down
U
کاستن
discounting
U
کاستن
discounted
U
کاستن
discount
U
کاستن
subtract
U
کاستن
subtracting
U
کاستن
subtracts
U
کاستن
lessen
U
کاستن
lessened
U
کاستن
lessening
U
کاستن
lessens
U
کاستن
extenuatextent
U
کاستن
abated
U
کاستن
abating
U
کاستن
pare
U
کاستن
pared
U
کاستن
subtracted
U
کاستن
pares
U
کاستن
lightens
U
کاستن
lightening
U
کاستن
rebates
U
کاستن
rebate
U
کاستن
pull down
U
کاستن
abates
U
کاستن
lowers
U
کاستن از
lowering
U
کاستن از
lowered
U
کاستن از
lower
U
کاستن از
detract
U
کاستن
detracted
U
کاستن
detracting
U
کاستن
detracts
U
کاستن
lighten
U
کاستن
lightened
U
کاستن
draw off
U
کاستن
disquantity
U
کاستن
reduce
U
کاستن
reducing
U
کاستن
reduces
U
کاستن
chip
U
وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
chips
U
وسیلهای که حاوی قط عات کوچک نیمه هادی ها است که روی آنها چندین عنصر مانند تراتریستورها محفظه هاو... برای انجام یک عمل قرار دارند
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
abc analysis
U
طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
gemmule
U
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
diminishable
U
قابل کاستن
to currail expensee
U
از هزینه کاستن
softened
U
خوابانیدن کاستن
abirritate
U
ازحساسیت کاستن
softens
U
خوابانیدن کاستن
soften
U
خوابانیدن کاستن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com