Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
catapult
U
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulted
U
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulting
U
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapults
U
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
elasticity
U
خاصیت فنری
springiness
U
خاصیت فنری ارتجاع
ballistics
U
علم حرکت اجسام پرتاب شونده
provisional ball
U
گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
elasticity
U
خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
spring loaded
U
دارای حالت فنری
kemp
U
پشم ضخیم
[بیشتر مربوط به ناحیه زیر شکم گوسفند بوده که شکننده است و خاصیت رنگ پذیری کمی دارد.]
curative
U
دارای خاصیت درمانی
antidotal
U
دارای خاصیت پادزهری
low test
U
دارای خاصیت فراری
isogametic
U
دارای خاصیت هم گامیتی
diastatic
U
دارای خاصیت جوهربزاق
isogamous
U
دارای خاصیت هم گامیتی
agglomerative
U
دارای خاصیت تراکم
sexed
U
دارای خاصیت جنسی
alkalescent
U
دارای خاصیت قلیایی
alkaline
U
دارای خاصیت قلیایی
gamic
U
دارای خاصیت جنسی
absorbent
U
دارای خاصیت جذب درکش
amphoteric
U
دارای خاصیت اسید و قلیا
paramorphic
U
دارای خاصیت تغییر یابی
persalt
U
نمک دارای خاصیت اسیدی
quale
U
شیی دارای خاصیت هوشیاری
absorbant
U
دارای خاصیت جذب درکش
paramorphous
U
دارای خاصیت تغییر یابی
free thinker
U
کسیکه دارای فکر ازاد بوده
acid
U
سرکه مانند دارای خاصیت اسید
balmy
U
دارای خاصیت مرهم خنک کننده
acids
U
سرکه مانند دارای خاصیت اسید
balmiest
U
دارای خاصیت مرهم خنک کننده
balmier
U
دارای خاصیت مرهم خنک کننده
palating
U
مجلل امیری که دارای امتیازات سلطنتی بوده
iceland spar
U
کلسیت شفاف دارای خاصیت انکسار مضاعف
daimon
U
خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
daemon
U
خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
vitrescent
U
اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
tandem roller
U
نوعی قلطک که دارای چرخهای فلزی بوده وچرخها پشت سر هم حرکت میکند
fetish
U
اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
fetishes
U
اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
actinoelectric
U
اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند
opalite
U
ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
expansion unit
U
وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
Family prayer rug
U
فرش محرابی صف گونه
[اینگونه بافت ها دارای چندین محراب قرینه بوده و بیشتر بصورت گلیم بافته می شود.]
constant speed propeller
U
ملخی که سیستم کنترل ان دارای یک گاورنر و یک فیدبک بوده و گام ملخ را به منظورثابت نگه داشتن سرعت دوران تنظیم میکند
demons
U
خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو.دیو
demon
U
خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو.دیو
pneumaticity
U
خاصیت بادی یا هوایی خاصیت چیزی که با هوای فشرده کار میکند
actinism
U
خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
acrylic lacquer
لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
atmosphere
U
فضای اطراف هرجسمی
atmospheres
U
فضای اطراف هرجسمی
edge card
U
یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است
non-directional design
U
طرح فراگیر
[این نوع طرح در نقاط مختلف بافت دارای جذابیت خاص خود بوده و حالت تکراری فرش های معمول را ندارد.]
re attachment
U
در مورد کسی که قبلا" توقیف شده بوده وبه علتی بدون تعیین تاریخ دقیق ازاد شده بوده است die sine
motif
U
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
Quchan
U
قوچان
[شمال خراسان که از اوایل قرن یازدهم هجری قمری به بافت فرش مشغول بوده و بافندگان آن کردهای مهاجر کردستان می باشند.بیشتر فرش ها تماما پشم بوده و گره ترکی دارند.]
Nomatic rugs
U
قالی های عشایری و قشقایی
[این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
estreat
U
ازدفاتراستخراج کردن وبرای تعقیب بدادگاه دادن
spandrel
U
لچک
[در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
one and one
U
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
delivery groups
U
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
one plus one
U
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
free drop
U
پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
pentathlon
U
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons
U
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
Lori Pambak motif
U
ترنج لری
[پامبک، این نام از شهری به همین نام در جنوب شهر تفلیس قزاقستان گرفته شده است. طرح دارای دو بال هشت وجهی بزرگ و دو لوزی کوچک در جهت مخالف بوده و زمان آن را به قرن نوزدهم میلادی نسبت می دهند.]
throwing
U
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throw
U
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws
U
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics
U
مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
dog cart
U
یکجورگردونه دوچرخه که کرسیهای ان پشت بپشت گذاشته شده وبرای
court rug
U
فرش تالاری یا درباری
[این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
water plate
U
بشقابی که ته ان دو طبقه وبرای انست که اب گرم درمیان ان بریزند...نگاه دارند
goggles
U
عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود
barker
U
پوست درخت کن کسیکه دم مغازه میایستد وبرای جنسی تبلیغ میکند
letters patent
U
نامهای که ازطرف دولت برای کسی فرستاده میشود تافورا بازنموده وبرای همه بخواند
shaggy ugs
U
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
sound absorption
U
خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
command ejection
U
پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
shot
U
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
shots
U
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
man hour
U
واحد زمان کار که برابر یک ساعت کار یک فرد است وبرای پرداخت مزد منظورمیشود
metronome
U
بکارمیرود
metronomes
U
بکارمیرود
whippy
U
فنری
automatous
U
فنری
springy
U
فنری
latch needle
U
فنری
elastic
U
فنری
hard goods
U
اجسام سخت
paramagnetic
U
اجسام پارامغناطیسی
geniculate bodies
U
اجسام زانویی
diamagnetic materials
U
اجسام دیامغناطیسی
ferromagnetic substances
U
اجسام فرومغناطیسی
golgy tendon organ
U
اجسام گلژی
non magnetic materials
U
اجسام نامغناطیسی
magnetic materials
U
اجسام مغناطیسی
somatology
U
علم اجسام
hydrospring
U
فنری روغنی
springs
U
فنر فنری
snapping
U
گیره فنری
recoil
U
فنری بودن
snaps
U
گیره فنری
spring suspension
U
تعلیق فنری
bouncy
U
فنری پس جهنده
farthingale
U
دامن فنری
spring pressure gage
U
فشارسنج فنری
spring mattress
U
دشک فنری
snap switch
U
کلید فنری
fahnestock clip
U
گیره فنری
elastic pavement
U
روسازی فنری
eyeglass
U
عینک فنری
spring washer
واشر فنری
flexible roller bearing
U
رولبرینگ فنری
snap
U
گیره فنری
washer
U
پولک فنری
spring plate
U
صفحه فنری
latch
U
شب بند فنری
washers
U
پولک فنری
snapped
U
گیره فنری
spring balanced
U
ترازوی فنری
recoils
U
فنری بودن
spring coupling
U
کوپلینگ فنری
recoiling
U
فنری بودن
hardboard
U
تخته فنری
spring power hammer
U
چکش فنری
scarificator
U
نشتر فنری
springs
U
حالت فنری
door latch
U
چفت فنری
spring balance
U
تعادل فنری
spring
U
فنر فنری
spring contact
U
کنتاکت فنری
recoiled
U
فنری بودن
lanternfolding
U
فانوس فنری
spring
U
حالت فنری
latches
U
شب بند فنری
hard goods
U
اجسام پایدار ومقاوم
general properties of bodies
U
خواص عمومی اجسام
gyrostatics
U
مبحث چرخش اجسام
solids press down
U
اجسام جامد سوی
salvaged
U
انبار اجسام قراضه
dynamics
U
مبحث حرکت اجسام
micromotion
U
حرکت اجسام خرد
salvages
U
انبار اجسام قراضه
statics
U
مبحث اجسام ایستا
static
U
وابسته به اجسام ساکن
salvaging
U
انبار اجسام قراضه
salvage
U
انبار اجسام قراضه
corpora quadrigemina
U
اجسام چهار قلو
isomer
U
اجسام متشابه الترکیب
refire time
U
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
spring
U
حالت فنری داشتن
resilient
U
نشان دهنده فنری
tongues
U
زبانه فنری کوچک
avalement
U
حالت فنری زانو
lock spring
U
قاب ساعت فنری
hydrospring
U
دستگاه فنری روغنی
springs
U
حالت فنری داشتن
spring tester
U
دستگاه ازمایش فنری
dandy cart
U
چرخ فنری شیرفروشان
elastic
U
فنری سبک روح
separation of interfering substances
U
جدا کردن اجسام مزاحم
statics
U
ایستاشناسی مبحث اجسام ساکن
telekinesis
U
حرکت اجسام بوسیله ارواح
shiwari
U
شکستن اجسام سخت درکاراته
blacktop
U
موادقیری که درساختمان اسفالت بکارمیرود
hyphens
U
خط پیوند در موارد زیر بکارمیرود
sienna
U
که برای رنگهای روغنی بکارمیرود
corn popper
U
غربالی که دربودادن ذرت بکارمیرود
hyphen
U
خط پیوند در موارد زیر بکارمیرود
gates
U
قسمت فنری قلاب کوهنوردی
gate
U
قسمت فنری قلاب کوهنوردی
spring loaded
U
فنری کلید ناپایدار در مخابرات
plastomer
U
اجسام چند وجهی سخت وجامد
dry measure
U
مقیاسات واوزان اجسام خشک وجامد
wham
U
صدای بهم خوردن اجسام جامد
physicochemical
U
وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
dioptrics
U
مبحث انکسار نور در اجسام شفاف
deep draw
U
ساختن اجسام مقعر از ورقه فلزی
kinetic theory
U
فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
stereography
U
فن نمایش اجسام جامد برسطح مستوی
corporale
U
پارچهای که هنگام عشاء ربانی بکارمیرود
flat boat
U
یکجوردوبه پهن که دررودخانههای کم عمق بکارمیرود
capital expenditure
U
هزینهای که برای بهبودسرمایه وافزایش ان بکارمیرود
basket weave pattern
U
طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
pergameneous
U
مانند پوستی که برای نوشتن بکارمیرود
tick
U
نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
ticked
U
نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
ticks
U
نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
lilt
U
خوش نوا جهش یا حرکت فنری
lilts
U
خوش نوا جهش یا حرکت فنری
blisters
U
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
blistered
U
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
cabinet prejection
U
نمایش اجسام برروی یک صفحه بوسیله تصاویر
ideogram
U
تجسم و نمایش عقاید و افکارو اجسام با تصویر
blister
U
برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
axiology
U
علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
ballast
U
سنگینی شن و خرده سنگی که درراه اهن بکارمیرود
knick knack
U
چیزقشنگ وکم بهاکه بیشتربرای ارایش بکارمیرود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com